ادامه ی مطلب
+شای..
-شای؟؟؟ این یه اسمه؟
+نکته همینجاست! این اسمش نیست، فاملیش هم نیست؛ همه جا و همه چیز رو گشتم اما فقط اینو پیدا کردم،شای یه لقبه ، لقبی که حتی نمیدونم چطور به وجود امده ...از بیرون، یه جکه و از درون یه کابوس!
-(زمزمه) کابوس..؟!
+چیزایی رو بهت میگم که شنیدم و پیدا کردم، حتی نمیدونم واقعی هستن یا نه . اما میگن اون توی یه یتیم خونه بزرگ شده. یه یتیم خونه ی داغون و روی هوا ، مورد تهاجم یه سری از بچه های اونجا قرار میگرفته و اونا شکنجش میدادن ! مثل یه برده که اگر به حرفش اربابش گوش نده تنبیه میشه ، کتک میخوره و زندانی میشه... از سوابق گنگ پزشکی فهمیدم براش اتفاقی افتاده که موجب شده اسیبی ببینه که خارج از توان درمانگاه یتیم خونه بوده، پس توی بیمارستان عمل میشه، اما بعد زمان ترخیصی وجود نداره ... اون بچه از بیمارستان فرار کرده !
-عاقلانه بوده...
+اینکه بعدش چطور زنده مونده رو نمیدونم یا اینکه توسط کی تعلیم دیده ... شاید فقط دیوونست.اون خطرناکه و قدرتش به این حرفم مهر تایید میزنه! قابلیت تقلید ۴ تا قدرت به صورت همزمان! اون یه مقلده و تا اونجایی که من میدونم، مقلد ها توی این دنیا انگشت شمارن، چون زمانی این قدرت به وجود میاد که تحت یک شرایطی که من حتی شروطش رو هم نمیدونم به وجود میان
-پس با این قدرت به دنیا نیومده..
+نه ! اما این حرفم رو جدی بگیر تو با یه قاتل ، هکر و یه روانی کامل طرفی...
+هکر ...هم هست؟
-اون مهارت خوبی توی چیزای کامپیوتری داره پس میشه اسمش رو هکر گذاشت، راحت از پس سیستم ها بر میاد
+متوجه شدم...
- مطمئنی که ، اونو میخوای؟؟ دارم بهت هشدار میدم... اون میتونه یه روانی دردسر ساز باشه، حرفه ای بودن و معروف بودنش باعث نمیشه برای تو مناسب باشه...
+هنوز نفهمیدی؟ من به دنبال یه کابوسم... یه الگوی پیچیده و در هم ... اون خیلی مناسبه !
[ یکشنبه 4 شهریور 1397 ] [ 10:43 ق.ظ ] [
Roxsana from darkvita ] [
نظرات () ]