او رون بود
یهو روی میز پرید.
+( سرش را از توی برگه ها بیرون میاورد و به اون مینگرد )....
-منم از دیدن دوبارت خوشحالم!چه خبر؟
+....
- خوبه! ولی من بی خبر نیستم امروز میخوام یه عجوبه رو بهت معرفی کنم! ( عکس نوجوان دوازده ساله را روی میز میگذارد )این پسر!
+وقت بچه داری نداریم!
-میدونم!
+و من تورو برای گیر اوردن یه توله نفرستادم...ازت به دردبخورا رو خواستم!
- ولی همین توله ها میتونن خیلی به درد بخور تر باشن!
+هم؟
-هنوز یاد نگرفتی از روی ظاهر نباید قضاوت کرد؟
+( چشم غره ی ترسناکی میرود )فقط بنال! 
- چیزی درمورد امپراطور هک شنیدی؟  همونی که هیچ سیستمی نیست که نتونه بهش نفوذ کنه و هیچ چیزی نیست که نتونه هکش کنه و و روی همه چیز نفوذ داره و قشنگ امپراطوری میکنه تو نتو سیستما؟
+اوهوم
-این پسره اس!
+( سرش را در برگه ها فرو میکند ) وقتی براب جوک گفتنای تو ندارم 
-خودشه
+نیست
-هست
+( به اون مینگرد و منتظر توضیح میشود)
-رونالد جرالدون! ترد شده از طرف والیدین و ذاتا خوراک کامپیوتر و همه چیزش! اطلاعات زیادی ازش نیست ولی میگن یه مدت توی کارخونه ی کامپیوتر سازی کار میکرده!  ولی الان پول میگیره هک میکنه!
+useful
-yup very much
+ found him!
-I will


خیلی خوب نظر یادتون نره قشنگا

[ شنبه 27 مرداد 1397 ] [ 02:47 ق.ظ ] [ tiffany cruel ] [ نظرات () ]
اون کیت بود
-خوب با مورد جدید اومدم!
+....
- این قدر که تو موقع شنیدن کیسای جدید هیجان نشون میدی بیشتر مشتاق میشم برات کیس پیدا کنم باور کن!
+ اگه مزه پرونیت تموم شد ادامه بده.
- اوکی اوکی ...اسمش کیته...کیت آیپو.دختر یه محقق ! که البته برخلاف هر بچه های بقیه ی محققا این توی باباش شانس نیاورده!
-خوب وقتی این دختر به دنیا میاد مادرش میمیره پدره میزنه به سرش فکر میکنه تقصیر این دختره اس ووووو میکنتش پوش ازمایشگاهیش و کلی ازمایش روش انجام میده آزمایشاتی که میتونه باعث کشتنش بشه!دختره هم تو سن نه سالگیش کل ازمایشگاهو از بین میبره و پدره رو هم میکشه! !و فرار میکنه و دزد میشه! البته باید اضافه کنم نتیجه ی این ازمایشای باباش  چیز به درد بخوری براش شد...این ازمایشا باعث تغییرات ژنتیکی شد و دی ان ای های جدیدیو توی چشمای این دحتر به وجود اورد یعنی اون همه ی قدرتای جهانو تو چشماش داره و فقطم یه بار میتونه فعالشون کنه و ازشون استفاده کنه!
عکس کیتو روی میز گذاشت: میبینی برای همین چشماش سفیده! مثل نور خورشید که سفیده ولی وقتی از منشور بگذره هفت رنگ میشه! لقبش شکارچی نوره! قسمت نورش که معلومه ولی قسمت شکارچیش اون مثل یه شکارچی عمل میکنه یه ببره و مثل یه ببر شکار میکنه! ولی  نمیره شکار آهو این میره شکار چیزای با ارزش!
+تموم شد که مزه میریزی؟
-نوچ!
با چشم غره نگاش کرد.
-باشه باشه نمیخواد از این نگاها نشونم بدی! خلق و خوی یه ببرو داره در حین زیبایی محتاط و ارومه! کمین میکنه میتونه با محیط یکی بشه! و تاحالا هرچی خواسته رو گیر اورده! ...خوب نظرت چیه؟ میخوایش؟
+find her! 
-حتما....قربان! 

بهله با تشکر نظرم یادتون نره!

[ شنبه 27 مرداد 1397 ] [ 02:34 ق.ظ ] [ tiffany cruel ] [ نظرات () ]
Dimensions
خوب کلا یادم رفته بود چیزی به نام وب دارم خیلی خیلی خیلی ببخشید!
تا اخر تابستوت هفته سه تا چهار بار پست میزارم امیدوارم حدافل حداقلش هفته ای بار ...و بازم امیدوارم! 

خیلی خیلی خیلی خیلی ببخشید.

خوب این فصل اول و قسمت اوا از داستان ابعاد میباشه برین بخونین و اگه دوست داشتینو حوصله داشتینو اینا نظرم بدین با تشکککررر

ادامه مطلب

[ شنبه 27 مرداد 1397 ] [ 02:25 ق.ظ ] [ tiffany cruel ] [ نظرات () ]
آخرین مطالب

شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات