-خوب با مورد جدید اومدم!
+....
- این قدر که تو موقع شنیدن کیسای جدید هیجان نشون میدی بیشتر مشتاق میشم برات کیس پیدا کنم باور کن!
+ اگه مزه پرونیت تموم شد ادامه بده.
- اوکی اوکی ...اسمش کیته...کیت آیپو.دختر یه محقق ! که البته برخلاف هر بچه های بقیه ی محققا این توی باباش شانس نیاورده!
+؟
-خوب وقتی این دختر به دنیا میاد مادرش میمیره پدره میزنه به سرش فکر میکنه تقصیر این دختره اس ووووو میکنتش پوش ازمایشگاهیش و کلی ازمایش روش انجام میده آزمایشاتی که میتونه باعث کشتنش بشه!دختره هم تو سن نه سالگیش کل ازمایشگاهو از بین میبره و پدره رو هم میکشه! !و فرار میکنه و دزد میشه! البته باید اضافه کنم نتیجه ی این ازمایشای باباش چیز به درد بخوری براش شد...این ازمایشا باعث تغییرات ژنتیکی شد و دی ان ای های جدیدیو توی چشمای این دحتر به وجود اورد یعنی اون همه ی قدرتای جهانو تو چشماش داره و فقطم یه بار میتونه فعالشون کنه و ازشون استفاده کنه!
عکس کیتو روی میز گذاشت: میبینی برای همین چشماش سفیده! مثل نور خورشید که سفیده ولی وقتی از منشور بگذره هفت رنگ میشه! لقبش شکارچی نوره! قسمت نورش که معلومه ولی قسمت شکارچیش اون مثل یه شکارچی عمل میکنه یه ببره و مثل یه ببر شکار میکنه! ولی نمیره شکار آهو این میره شکار چیزای با ارزش!
+تموم شد که مزه میریزی؟
-نوچ!
با چشم غره نگاش کرد.
-باشه باشه نمیخواد از این نگاها نشونم بدی! خلق و خوی یه ببرو داره در حین زیبایی محتاط و ارومه! کمین میکنه میتونه با محیط یکی بشه! و تاحالا هرچی خواسته رو گیر اورده! ...خوب نظرت چیه؟ میخوایش؟
+find her!
-حتما....قربان!
بهله با تشکر نظرم یادتون نره!
[ شنبه 27 مرداد 1397 ] [ 02:34 ق.ظ ] [
tiffany cruel ] [
نظرات () ]