اون راکسل بود
ادامه مطلب 
+راکسل ریچی ... فرشته ی سیاه!
-فرشته ی سیاه ، جالب به نظر میاد...
+همین طوره! وقتی بچه بوده یه گروه با لباس های شخصی پلیس میریرن توی خونش ، پدر و مادرشو میکشن و خونه رو اتیش میزنن اما اون فرار میکنه، از شانس خوب برادرش، اون اصلا اون شب خونه نبوده! بعدش کاملا قابل پیش بینیه...
-انتقام...
+اره! اون توسط شخصی با لقب شعله تعلیم دیده . طرف متوسط بوده اما این دختر انگار توی خونشه...
توی این مسیر انتقام عاشقم میشه!
-عاشق...
+عاشق!! پسر رئیس  باندی که  به قتل خانوادش مرتبت بود. خیلی عشق طولانی مدتی نمیشه، پدره پسره رو میکشه و دختره هم کل باندو به فنا میده ... انگار هیچ وقت وجود نداشتن، قدرت عشق عزیزم!!
-و قضیه اون لقب چیه ...
+او! خوش حالم که پرسیدی!!! حتما توی افسانه ها از فرشته های مرگ شنیدی ، فرشته هایی زیبا که جون مردم رو میگیرند و هرچیزی رو نابود میکنند..
-برو سر اصل مطلب!!!
+باشه باشه ... اون قدرتی داره که میتونه هرچیزی رو نابود کنه! فقط با یه لمس ساده همه چیز به نیستی تبدیل میشه ! اولین و اخرین باری که کسی اونو دیده، دختری بوده با چشمای ابی که از بالای ساختمون پایین پریده ، اون احمق ها موهای بلندش رو بال هاش تشخیص دادند. پس یه فرشته ی زیباست ، اما کشنده!
-تحت تاثیر قرار گرفتم...
+پیداش میکنم!

برچسب ها: راکسل ،
[ شنبه 23 تیر 1397 ] [ 08:22 ب.ظ ] [ Roxsana from darkvita ] [ نظرات () ]
آخرین مطالب

شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات