دستهای خالی

چند وقتی بود نطرات یک پست از وبلاگی که به آن سر میزنم فکریم کرده بود. یک عده میتینگ گداشته بودند و طی اظهار فضل هایی کشور را به کل کل بچه گانه بر سر مسائل الکی و هیچ و پوچ با کشور دوست و مهربان(!) آمریکا متهم کرده بوده اند و خواسته بودند که به جای مرگ فرستادن به آمریکا فکری به حال خودمان بکنیم که داریم میمیریم!!!. این حرفها بیشترازاین برایم مهم بود که چه چیزهایی یا کسانی باعث شده اند ما به جایی برسیم که به مسائل این چنینی انقدر سطحی( انقدر که می گویم یعنی خیلی بیشتر ازاین حرفها) نگاه کنیم. که البته دلایل زیادند. اما چیزی که در مورد این افراد جالب است این است که اینها حتی زحمت ورق زدن 4صفحه ازتاریخ مان(حتی معاصر) راهم به خود نداده اند که ببینند ایران با نبود ردپای این کشور در بسیاری از صفحات تاریخش( نمی گویم همه) الان وضعش خیلی بهتر ازاین حرفها بود. یا اصلا سرشان را کمی بالاتر بگیرند و ببینند که به عنوان یک آدم که لفظ مسلمان را هم در شناسنامه اش نوشته اند آیا نباید دل مشغولی بیشتراز بالاو پایین رفتن قیمت مرغ داشته باشد؟
حالا ازاین حرفها بگذریم.نقل به مضمون یکی از نظرات را بخوانید:( دیدید جدیدا جلو هر در ورودی یه پرچم آمریکا کشیدند که مثلا هرکی رد میشه پاشو بذاره روش. ورودی دانشگاه ماهم یه دونه کشیدند.من که همیشه از روش می پرم)
همه ما، هر مدلی که باشیم؛ از خانواده است، جامعه یا فرهنگ نمی دانم؛ ولی بالاخره اندازه بندانگشتی هم شده اعتقادات مذهبی داریم.از همانهایی که محرم ها می کشاندمان سمت تکیه های عزاداری یا رمضان ها سمت سفره های سحر و افطار.حالا فقط یک سوال باقی می ماند. الان که به پیامبرت رسما وعلنا توهین کرده اند هنوز هم اگر پرچمش را زیر پاهایت ببینی از رویش میپری؟؟

نوشته شده در جمعه 24 شهریور 1391 ساعت 05:07 ب.ظ توسط دستهای خالی نظرات |


Design By : Pichak