دستهای خالی
از آخرین باری که خانه شلوغ شد هنوز تصاویر زنده ای جلوی چشمش بود. اما حالا انگار خانه به نظرش خیلی کوچک تر می آمد. فکر کرد قبل ها چه طور اینجا می دوید؟ یا لی لی به آن بزرگی را کجای این حیاط می کشید؟ صاحبخانه کنار باغچه ای که دیگر اثری از درخت انجیر بزرگش نیست ایستاده و به علف های کوتاه و بلندی آب می دهد. او را که می بیند شلنگ قرمز رنگ از دستش رها می شود.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
نوشته شده در یکشنبه 11 فروردین 1392 ساعت
07:27 ب.ظ توسط دستهای خالی نظرات |
Design By : Pichak |