سلاااااااااااااااااااام
نظر بذارید و اگه با تبادل لینک موافق بودید خبرم کنید
ب امید دیدارتون...........
خدافظی
بسم الله الرحمن الرحیم
شفا یافتن محمد بن میمون : محمد بن میمون می گوید: من با حضرت رضا علیه السلام در مكه بودم، پیش از آن كه حضرت به خراسان عزیمت كند، عرض كردم قصد مدینه در سر دارم.
حضرت نامه ای نوشت تا من به فرزندش برسانم و در آن زمان من نابینا بودم.
وقتی
به مدینه رسیدم، خدمت ابی جعفر علیه السلام رفته و نامه را به ایشان تحویل
دادم. آنگاه به من رو كرده و فرمود: یا محمد! حال دیدگان تو چگونه است؟
عرض
كردم: یابن رسول الله! همان گونه كه می بینی، من علیل شده و نابینا هستم.
حضرت دست مبارك خود را روی دیدگان من كشید و بینایی چشمانم به من برگشت و
بهتر از اول شد. پس از آن در حالتی كه بینا بودم، دست مباركش را
بوسیدم(بحار، ج 50، ص 46).
سخن گفتن عصا به حقانیت امام جواد
محمد بن
ابی العلاء می گوید: شنیدم یحیی بن اكثم چنین می گفت: روزی از امام جواد
علیه السلام مسائل مختلفی را سؤال كردم و همه را پاسخ داد. به حضرت گفتم:
به خدا سوگند! می خواهم چیزی را از شما بپرسم، ولی شرم می كنم.
امام فرمود: «أنا أخبرك قبل أن تسألنی، تسألنی عن الامام»؛ بدون آن كه تو سؤال كنی من پاسخ می دهم. می خواهی بپرسی امام كیست؟
گفتم: آری، به خدا سوگند! سؤال من همین است. حضرت فرمود: امام منم.
عرض
كردم: نشانه ای بر این ادعا دارید؟ در این هنگام عصایی كه در دست آن حضرت
بود، به سخن آمد و گفت: او مولای من و امام زمان و حجت خدا است. «فكان فی
یده عصا، فنطقت فقالت انه مولای امام هذا الزمان و هو الحجة». (كافی، ج 1، ص
353).
علم غیب
حسین مكاری می گوید: در ایامی كه حضرت جواد علیه
السلام در بغداد و نزد خلیفه در نهایت جلالت بود، من با خود گفتم: حضرت به
مدینه برنخواهد گشت. چون این خیال در خاطر من گذشت، دیدم آن حضرت سر به زیر
افكند. سپس سر بلند كرد و در حالی كه رنگ مباركش زرد شده بود، به من
فرمود: ای حسین! نان جو با نمك نیمكوب در حرم پیامبر خدا صلی الله علیه و
آله نزد من بهتر است از آنچه مشاهده می كنی. (بحار، ج 50، ص 48).
عمران
بن محمد اشعری می گوید: به محضر امام جواد علیه السلام رفتم. پس از انجام
كارهایم، بر امام عرض كردم: خانمی به نام أم الحسن به شما سلام رساند و
خواهش كرد كه از لباس های خودتان به او عنایت فرمایید، تا برای خویش كفن
كند.
امام علیه السلام فرمود: او از این كار بی نیاز شد. من بازگشتم پس
از مدتی متوجه شدم 14 روز پیش از آنكه من خدمت امام برسم، از دنیا رفته بود
(بحار، ج 50، ص 43) .
منبع : زائرین