ღ ◑‿◐ ღ مطالب طنز... ღ ◑‿◐ ღ

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ ღ ◑‿◐ ღ مطالب طنز... ღ ◑‿◐ ღ خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.



نه تو می مانی ونه اندوه



ونه هیچ یک از این مردم آبادی

 


به حباب نگران یه رود قسم


وبه کوتاهی آن لحظهی شادی که گذشت

 

غصه هم می گذرد،


 

آنچنان که خاطره ای خواهد ماند...

 

لحظه ها عریانند

 


به تن لحظه ی خود ، جامعه ی اندو مپوشان

 


لطفاً تا بارگزاری تصویر متحرک صبر کنید..



دنیا ارزش هیچی رو نداره

 

امیدوارم همیشه شاد باشین
 



[ دوشنبه 24 مهر 1391 ] [ 02:17 ب.ظ ] [ Sahar_S_M ]

[ نظرات() ]


تفاوت های ناخن گرفتن دختر و پسرها

 

 

 

حتما برای دیدن ابن عکس به ادامه ی مطلب برید!!!!!!!!1111

این عکس رو از دست ندین هااااااااااااا

 


ادامه مطلب

[ شنبه 20 آبان 1391 ] [ 07:55 ب.ظ ] [ Sahar_S_M ]

[ نظرات() ]


هنر نزد ایرانیان است و بس !!!


کولر دانشجویی 

با تلاش دانشجویان و مهندسین آینده جامعه ما ، در خوابگاه دانشجویی به خودکفایی در مونتاژ و تولید انبوه کولر رسیدیم!
این خبر را به همه جامعه دانشجویی تبریک میگیم :دی

هر گونه ایده ی کپی  برداری و استفاده از این طرح گرانبها ممنوع میباشد
و کلیه حقوق برای سازندگان محفوظ میباشد .



[ پنجشنبه 18 آبان 1391 ] [ 10:01 ق.ظ ] [ Sahar_S_M ]

[ نظرات() ]


کاریکاتور,کاریکاتور های مفهومی



[ سه شنبه 16 آبان 1391 ] [ 02:24 ب.ظ ] [ Sahar_S_M ]

[ نظرات() ]


لبخند چیزی فراتر از نشان دادن خوشایند بودن چیزی است. تحقیقات روانشناسی 10 فایده لبخند زدن را بیان می‌کنند.

 

عکس خنده دار : ساخت شکلک های جالب با میوه ها

آدمها همیشه لبخند می‌زنند، مخصوصاً وقتی در جمع هستند اما لبخند فقط نشان دهنده شاد بودن آنها نیست. ما از لبخند برای اهداف خاص اجتماعی استفاده می‌کنیم زیرا لبخند می‌تواند پیام‌های مختلفی را به دیگران برساند.

در زیر به 10 روشی که می‌توان از لبخند برای فرستادن پیام درمورد قابل اعتماد بودن، جذابیت، اجتماعی بودن و ویژگی‌های بسیار دیگر درمورد خودمان استفاده کرد، اشاره می‌کنیم

 

این مطلب حتما بخونید از دست ندین هاااااااااااااااااااا

برای خوندن این مطلب روی ادامه ی مطلب کلیک کنید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


ادامه مطلب

[ شنبه 13 آبان 1391 ] [ 11:22 ق.ظ ] [ Sahar_S_M ]

[ نظرات() ]


 

نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند


مثل آسمانی که امشب می بارد....


و اینک باران


بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند


و چشمانم را نوازش می دهد


تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم



 

 



[ جمعه 12 آبان 1391 ] [ 07:26 ب.ظ ] [ Sahar_S_M ]

[ نظرات() ]




 

در غدیر خم، ولایت شد قبول / برد بالا دست مولا را رسول


رفت بالا دست خورشید غدیر / شد امام و مقتدای ما، امیر




****عید غدیر مبارک****






[ جمعه 12 آبان 1391 ] [ 03:42 ب.ظ ] [ Sahar_S_M ]

[ نظرات() ]


پشم کش شدن به شیوه نوین

 

پشم کش شدن به شیوه نوین

نخ کش شدن به شیوه ی نوین!!!!!!!!!!!!!



[ شنبه 6 آبان 1391 ] [ 02:16 ب.ظ ] [ Sahar_S_M ]

[ نظرات() ]




- دقت کردین وقتی موبایلت زنگ می خوره همه گوش هاشون تیز تیز می شه؛


وقتی تلفن خونه زنگ بخوره همه خودشون رو میزنن به کر بودن ...



 

- دقت کردین نشده یه بار این جعبه دستمال کاغذی رو باز کنیم


، برگ اولش درست مثل بچه آدم بیاد بیرون؟!






 دقت کردین این روزها اگر ده تا سنگک بخری،


ملت یه جوری نگاه می کنن انگار پرادو سوار شدی


 


 دقت کردین همیشه وقتی حوله رو تو حموم می خوای


برداری یکی از لباسات میفته رو زمین خیس میشه؟


 

 دقت کردین دو ساعت درس میخونی ساعتو نگاه می کنی


میبینی نیم ساعت گذشته! نیم ساعت میای پای کامپیوتر


ساعت رو نگاه می کنی می بینی دو ساعت گذشته؟!



 

- دقت کردین تا مترو می ایسته همه عین دونده ها می دون


به سمت پله ها بعد که می رسن بالا قدم می زنن


 


- دقت کردین هیچ لذتی مثل این نیست که دو روز تخمه خورده باشی


، امروز یکی اش رو روی فرش پیدا کنی





- دقت کردین وقتی حوصله ات سر میره،


اولین جایی که میری سر یخچاله؟!






- دقت کردی وقتی میخوای فیلم ببینی هر چی داری


آشغال به نظر میاد! حالا میخوای هاردو خالی کنی همش خوب میشه؟






- دقت کردین تو این فیلم ها که نشون میدن هر

کی می افته تو آب اصلا شنا بلد نیست ولی

اون که بیرون واستاده در حد یک غریق نجات کامله!





- دقت کردین اینایی که میرن کلاس گیتار، بدون استثنا

اولین آهنگی که یاد میگیرن آهنگ تکراری و ضایع

«اگه یه روز بری سفر» است؟ از اساتید محترم

خواهشمندیم کمی تنوع به خرج بدید...






- دقت کردین تعداد خواننده های

ایران از شنونده ها داره بیشتر میشه؟






- دقت کردین اون تفریحاتی که تو فرجه امتحان ها


به ذهن آدم میرسه تو تابستون به ذهنش نمیرسه!





- دقت کردین بیشتر مواقع احساس می کنیم

گوشیمون زنگ خورده بعد که نگاه می کنیم

می بینیم یه توهم ویبره ای بیش نبوده؟!


 


 

مجله یکشنبه

 



[ جمعه 5 آبان 1391 ] [ 01:55 ب.ظ ] [ Sahar_S_M ]

[ نظرات() ]


 


- کار که عار نیست!


2- همه ادما زیبایی خاص خودشون رو دارن


3- پول که شخصیت نمیاره


4- علم بهتر از ثروته


5- فکر کردی چی ، مملکت قانون داره


6- تن آدمی شریفست به جان آدمیت,


نه همین لباس زیباست نشان آدمیت


7- تلاش کنی به هرچی که بخوای میرسی


8- پول چرک کف دسته


9-  پدر مادر بچه هاشون رو به یک اندازه دوست دارن


10- خدا ادم ها رو برابر افریده


11- بچه دختر ، پسرش فرق نمیکنه


12- از هر دست بدی از همون دست میگیری ...



کدوم شماره دروغ نیست؟




[ سه شنبه 2 آبان 1391 ] [ 05:59 ب.ظ ] [ Sahar_S_M ]

[ نظرات() ]


بعد 4 ماه از شهرستان اومدم!بابام اومده دنبالم... تو ترمینال دیدمش ساکمو انداختم زمین دستامو باز کردم با سرعت 130 k/hدویدم طرفش . ب 2متری نرسیدم ن گذاشت ن برداشت خوابوند زیر گوشم ! من: :o چرا میزنی؟ میگه ی مدت ندیدمت احساساتم گل کرد !!!
من : :o
بابام : :))
ملت تو ترمینال : ((= |:
بابای احساساتیه دارم؟

 

میخواستیم بریم عروسی گفتم من نمیام امتحان دین و زندگی دارم یهو پدرم زد پشت گردنم گفت اخه پدرسوخته تو دین داری تا زندگی داشته باشی هیچی دیگه تو عمرم اینقدرقانع نشده بـودم رفتم عروسی پدر قانع کننده ای داریم ما چه فکر کردی!

 

تو خونه ما هرکی هرچیو پیدا نمیکنه و کمک میخوووواد جوابش بلا استتثنا اینه :
"اگه بیام پیداش کنم کتک میخوریا"
کمک بدون کتک تعریف نشده
من هر وخ میگم کجاس مامانم میگه اونجاس
هنوزم موندم اونجا دیغن کجاس
فکـ و فامیل ماروباش :|

 

دختر عموم داشته آرایش میکرده و خط چشم سبز میکشیده زیر چشمش!! همون موقع داداشش که 6 سالشه میاد تو اتاق تا خواهرشو میبینه یه جیغ میزنه میگه وااااای آجییییییی زیر چشمت کپک زده:))
ماشلا ای کیو در حد لالیگا :|

 

امروز یه نقشه گنج کشیدم دادم دست داداش کوچیکم که ۵ سالشه اونم از صبح کل خونه رو سه بار گشته ولی چیزی پیدا نکرده...
بیچاره الان از خستگی بیهوش شده لامصب کرم ریختن به هر سن وسالی حال میده :

 

دارم میرم حموم مامانم میگه: صابون نداریم فردا برو!
میگم:صابون نمیخوام!
میگه پس میری اون تو چیكار كنی؟
میگم میرم فكر كنم!!!
میگه پس یه ساعت تو دستشویی میشینی چیكار میكنی؟!!
میگم تو دستشویی استراحت میكنم!!
میگه تو كه 25 ساعت از 24 ساعت رو استراحت میكنی دیگه چی میگی ؟!!
هیچی دیگه كلا از حموم و دستشویی و استراحت منصرف شدم!!
مامان حاضر جوابه داریم؟

 

یه پسر خاله دارم 8 سالشه.به نظر من باید مدال جمله سازی بهش بدن.چنتا از جملات برترش:
شایسته:من شایستگی خود را دارم و شایستگی بقیه را هم دارم
شیرینی فروش:شیرینی فروش به ما میوه میدهد
عزیز:بچه های عزیز
من :)خالم :|
شوهر خالم :)
مایکل جکسون تو قبر در حال خوندن بیت ایت :()
کتاب فارسی :/
جمله سازی :\
پسر خاله جمله سار و جمله نویسه ما داریم

 

یکی از فامیلامون مادر بزرگش مرغ و خروس داره.
اسم خروسه آقا راستینه!!!اسم مرغه هستی خانوم!!!
مادر بزرگه میگه:براشون ماکارونی درست میکنم،خیلی با ادب میان میخورن. تازه تو حیاط یه عالمه گلدون دارم، بهشون گفتم :من برای شما زحمت می کشم مبادا گلدونامو نوک بزنید، گناه دارن!!! هروقت که تخم میذارن نمیخوره،میده به همسایه اش.ازش بپرسی چرا خودت نمیخوری؟ میگه:این تخم ها مثل نوه های منن!!!!
خلاصه زندگی مسالمت آمیزی باهاشون داره..
آدم میره خونش یادکارتونه خونه ی مادر بزرگه می افته...خل

 

یعنی آدم سگ باشه دانشجو دانشگاه آزاد نباشه . میام هر کار کنم بابام میگه این ترم 900 تومان شهریه دانشگاتو دادم . میترسم دیگه غذا هم بهم نده

 

دخترم 17 ماهشه
چند روز پیش اومده ازم پول گرفته منم کلی ذوق کردم بعد دیدم رفت دو دستی تقدیم کرد به خانومم!!!!!!
خداوکیلی اینم فک و فامیله کلاه برداره که ما داریم؟!!!!

 

دیشب سرمو گذاشتم رو پای مامانم و داشتیم با حس قشنگ مادر فرزندی با هم رابطه برقرار میکردیم.یهو با ناز ازش پرسیدم:مامان از اینکه من دخترتم چه احساسی داری؟
بلافاصله جواب داد:احساس شرمساری!!!!
مامانه من دارم؟؟؟نه جدا مامانه من دارم؟؟؟

 

بابام صدام زده منم از طبقه دوم اومدم پایین میگم کاریم داشتی صدام زدی؟
میگه آره این لامپو روشن کن!!!!!
جالبه کلید لامپ بالا سر خودش بود!!!!
اینم فک و فامیله که ما داریم؟!!

 

دیروز به پسرعمه ام گفتم چرا صورتت جوش زده؟
با قلدریه هرچه تمام تر برگشته میگه:میتونه!!!مشکلیه؟؟؟
پسر عمه ام: >:(
من:o_O
جوش رو صورتش: :-)
قلدر محله مون: :-)
پسر عمه است ما داریم؟

 

 



[ دوشنبه 1 آبان 1391 ] [ 11:14 ب.ظ ] [ Sahar_S_M ]

[ نظرات() ]


طی یک نظرسنجی از یک دانشجوی ورودی جدید و یک دانشجوی ترم آخری خواسته شد که با دیدن هر کدام از کلمات زیر ذهنیت و تصور خود را در مورد آن کلمه در یک جمله کوتاه بنویسند.

جمله اول مربوط به دانشجوی ورودی جدید و جمله دوم مربوط به دانشجوی ترم آخری…


رییس دانشگاه
۱)مردی فرهیخته و خوشتیپ

۲)به دلیل اینکه در طی این چهار پنج سال یک بار هم ایشونو نتونستم ببینم، هیچ ذهنیتی ندارم


یک وعده غذای سلف
۱)بیفستراگانوف با سس کچاپ با نوشیدنی خنک

۲)چلو لاستیک به همراه افزودنی های غیر مجاز


کارت دانشجویی
۱)کارت شناسایی و هویت دانشجو

۲)تنها استفاده از این کارت گرفتن فیلم از ویدئو کلوب است


خوابگاه
۱)محل استراحت و سرشار از شادی و نشاط

۲)مکانی برای همزیستی مسالمت آمیز با سوسک و موش


شب امتحان
۱)شبی برای دوره کردن درسی که در طول ترم خوانده شده است

۲)شبی که تا صبح باید مثل خر درس خوند


جزوه خوش خط دختر ها
۱)بمیرم از هیچ دختری جزوه نمیگیرم، من عادت دارم فقط جزوه خودمو بخونم

۲)طلای کاغذی


تقلب
۱)یک روش غیر اصولی و ناجوانمردانه برای نتیجه گرفتن در امتحان

۲)تنها روش اصولی و مبتنی بر عقل برای نتیجه گرفتن در امتحان


مشروط شدن
۱)عمراٌ، من تو دبیرستان معدل کمتر از ۱۸ نداشتم

۲)نمک تحصیل در دانشگاه


وام دانشجویی
۱)کمک هزینه برای دانشجو

۲)مثل مهریه میمونه کی داده کی گرفته


ازدواج دانشجویی
۱)حرفش رو نزن من قصد ادامه تحصیل دارم

۲)کو؟ کجاس؟کسی رو سراغ داری برام؟


حراست
۱)ارگانی برای حفاظت از دانشجو از گزند خطرات

۲) ارگانی برای حفاطت از دانشگاه از گزند دانشجویان


دانشجو
۱)فردی که به دنبال علم آموزی و تولید علم است

۲)ها ایی دانشجو که وگفتی یعنی چه؟؟؟!!!!



[ دوشنبه 1 آبان 1391 ] [ 04:10 ب.ظ ] [ Sahar_S_M ]

[ نظرات() ]


ای کسانی که خودشان پسرند ولی با آیدی دخترچت می کنند، و ای کسانی که خودشان دخترند ولی با آیدی پسر چت می کنند، بدانید و آگاه باشید که خداوند شماراعذاب خواهد داد



نینی كه از خواب پا میشه جیش داره .... زنبور كه رو گل میشینه نیش داره .....چوپون كه تو بیابونه میش داره.....این ماهواره كه میبین ی رو پشت بوم ه دیش داره ..... حاجی كه از مكّه میاد ریش داره ...... شطرنج كه بازی میكنی كیش داره..... اینقدرم چت میكنی آخره ماه فیش داره



آیا دوستان شما در مسنجر برای شما افلاین می آیند؟ آیا می خواهید مچشان رابگیرید؟
آیا می خواهید بدانید چه كسانی در مسنجرآنلاین هستند؟ اگر می خواهید بدانید
باید بگویم خیلی فضولید



یه توپ دارم قلقلیه .موهای سرم فرفریه آف جدید نداشتم . سرت کلاه گذاشتم



ایوب را گفتند: صبر از که آموختی؟ گفت: از اینترنت ایران



بعضی وقتها آدم قدر داشته­ها رو خیلی دیر متوجه می­شه همیشه می­شه دوست پیدا كرد و با اونها خوش گذروند ، اما همیشه نعمت بزرگ یعنی پدر و مادر و خواهر و برادر در كنار ما نیست


امروز روز عشق های چتی است اگه عاشقم هستی برام بنویس (ع) اگه از من شاکی هستی بنویس ((ش)) اگه خیلی از من ناراحت هستی و قاطی کردی بزن ((ق)) این رو واسه همه اد لیستات بفرست ببین چندنفر عاشقت هستند و چند نفر شاکی و قاطی


[ دوشنبه 1 آبان 1391 ] [ 03:36 ب.ظ ] [ Sahar_S_M ]

[ نظرات() ]


روزی تصمیم گرفتم كه دیگر همه چیز را رها كنم. شغلم را دوستانم را، مذهبم را زندگی ام را !
به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خدا صحبت كنم. به خدا گفتم : آیا می توانی دلیلی برای ادامه زندگی برایم بیاوری؟
و جواب او مرا شگفت زده كرد.
او گفت : آیادرخت سرخس و بامبو را می بینی؟
پاسخ دادم : بلی.
فرمود : هنگامی كه درخت بامبو و سرخس را آفریدم، به خوبی از آنها مراقبت نمودم. به آنها نور و غذای كافی دادم.  دیر زمانی نپایید كه سرخس سر از خاك برآورد و تمام زمین را فرا گرفت اما از بامبو خبری نبود. من از او قطع امید نكردم. در دومین سال سرخسها بیشتر رشد كردند و زیبایی خیره كننده ای به زمین بخشیدند اما همچنان از بامبوها خبری نبود. من بامبوها را رها نكردم. در سالهای سوم و چهارم نیز بامبوها رشد نكردند. اما من باز از آنها قطع امید نكردم. در سال پنجم جوانه كوچكی از بامبو نمایان شد. در مقایسه با سرخس كوچك و كوتاه بود اما با گذشت 6 ماه ارتفاع آن به بیش از 100 فوت رسید. 5 سال طول كشیده بود تا ریشه های بامبو به اندازه كافی قوی شوند. ریشه هایی كه بامبو را قوی می ساختند و آنچه را برای زندگی به آن نیاز داشت را فراهم می كردند.
خداوند در ادامه فرمود: آیا می دانی در تمامی این سالها كه تو درگیر مبارزه با سختیها و مشكلات بودی در حقیقت ریشه هایت را مستحكم می ساختی؟ من در تمامی این مدت تو را رها نكردم همانگونه كه بامبو ها را رها نكردم.
هرگز خودت را با دیگران مقایسه نكن و بامبو و سرخس دو گیاه متفاوتند اما هر دو به زیبایی جنگل كمك می كنند. زمان تو نیز فرا خواهد رسید تو نیز رشد می كنی و قد می كشی!
از او پرسیدم : من چقدر قد می كشم.
در پاسخ از من پرسید : بامبو چقدر رشد می كند؟
جواب دادم : هر چقدر كه بتواند.
گفت : تو نیز باید رشد كنی و قد بكشی، هر اندازه كه بتوانی.


[ شنبه 29 مهر 1391 ] [ 03:02 ب.ظ ] [ Sahar_S_M ]

[ نظرات() ]


اعتراف می کنم که... همه ما سوتی می دهیم. ردخور ندارد سوتی های بدی هم می دهیم اما صدایش را درنمی آوریم. با اینحال بعضی وقت ها توی جمع های خودمانی تعدادی از همین سوتی ها را تعریف می کنیم. پس چرا وقتی کسی اسم ما را نمی داند، سوتی مان را تعریف نکنیم تا بقیه هم لبخندی بزنند؟! اینجا دقیقا برای همین کار است. البته منظور از سوتی می توانند گاف، یا هر کار، باور و فکر خنده داری باشدکه وقتی یادش می افتیم خنده مان می گیرد شما هم اعتراف های خودتان را بفرستید.من هم  البته اعتراف می کنم که بیشتر مطالب این بخش را از شبکه های اجتماعی و وبلاگی با همین موضوع کپی زدم البته آنها اسمش را گذاشته اند؛ «اعتراف های احمقانه شما» ولی به نظر من این اعتراف ها بیشتر صمیمانه هستند تا احمقانه!

 

اعتراف می کنم به این سن که رسیدم هنوز وقتی می خوام از در خونه برم بیرون اگه جورابم سوراخ باشه عوضش می کنم با این فکر که اگر تصادف کردم و آمبولانس اومد و منو گذاشتن رو برانکارد و مردم دورم جمع شدن سوراخ جورابم ضایع نباشه...

 

*اعتراف می کنم امشب بعد از 1 سال به این معما پی بردم که آقاجونم مسواکش رو کجا قایم می کنه که من نمی بینم. بارها دیدم که داره مسواک می زنه اما به محض اینکه بعدش می رم مسواک بزنم مسواکش غیب می شه. خب زیاد پیچیده نیست از مسواک من استفاده می کرده

 

*اعتراف می کنم اولین باری که ویندوزم پرید من کل سیستم از مانیتور گرفته تا موس رو بردم شرکت تا برام ویندوز عوض کنند. بی معرفت ها بهم نگفتند که فقط باید کیس رو بیارم. این کار یه دو سه بار دیگه هم تکرار شد!

 

*اعتراف می کنم تو اسباب کشی همسایه مون من نشسته بودم پشت وانت یه طرفم گلدونشون بود یه طرف هم تلویزیون ماشین که رفت تو چاله من گلدونه رو محکم گرفتم و تلویزیونه پخش شد کف آسفالت!

اعتراف می کنم  تا سن 13-12 سالگی با روسری می نشستم جلو تلویزیون مخصوصا از ایرج طهماسب خیلی خجالت می کشیدم. زیاد می خندید، فکر می کردم بهم نظر داره

 

*اعتراف می کنم بچه که بودم خیلی وراج بودم. برای همین تا از مدرسه می اومدم همه خودشون رو به خواب می زدن.

*اعتراف می کنم اولین باری که رفتم کارواش من هم همراه کارگرها داشتم ماشین رو می شستم که مسئول کارواش اومد خجالت زده جمعم کرد! خوب چی کار کنم فکر کردم زشته اونا ماشین من رو بشورن و من وایستم نگاه کنم.

 

*اعتراف می کنم  بزرگترین لذت دوران بچگی من این بود که روزهای بارونی تو راه مدرسه با او چکمه طوسی پلاستیکی که تا زیر زانوم بود مثل خل ها از جاهایی رد می شدم که آب جمع شده. وقتی قابلیت چکمه هام رو می دیدم که تا عمق زیاد هم پام خیس نمی شه کلی کیف می کردم. حس ماشین شاسی بلند بهم دست می داد.

*اعتراف می کنم مامان بزرگ خدا بیامرزم توی 95 سالگی فوت کرد. صبح روزی که مامان بزرگم فوت کرده بود همه دور جنازش نشسته بودیم و همه داشتن گریه می کردن. جمعیت هم زیاد بود. من و داداشم تو بغل هم داشتیم گریه می کردیم. اشک فراون بود و خلاصه جو گریه بود. یکهو دختر خالم که تازه رسیده بود اومد تو حیاط و با جدیت داد کشید: مامان بزرگ زود رفتی! این رو که گفت کل خونه رفت رو هوا... حالا خندمون قطع نمی شد.

 

منبع: مجله یکشنبه

 



[ سه شنبه 25 مهر 1391 ] [ 04:29 ب.ظ ] [ Sahar_S_M ]

[ نظرات() ]


میرم در سوپری میگم یه نوشابه شیشه ای لطفا. میگه میخوری؟میگم پ ن پ من بازیگر سینمام میخوام باهاش عکس بگیرم تبلیغ شه واسه پپسی

 

رفته بودیم کوه با دوستام. تویه مسیر یه ایست بازرسی مارو نگه داشت. رفتم گفتم چی شده؟
گفت:گواهینامه. رفتم آوردم .داره کارتمو نگا میکنه گفت:مال خودته؟
گفتم پ ن پ مال پدربزرگته ازش دزدیدم!!!!!!!!

 

با دوستم رفتیم باغ وحش،جلوی قفسِ شیر وایسادیم.
دوستم میگه:شیرهِ؟
میگم:پَــــ نَ پَــــ… گربه اس باباش مرده ریش گذاشته!!

 

تنها تو تاکسی نشستم به راننده کرایه میدم میگه: ببخشید یه نفرید . میگم پ ن پ خورزورخان هم هستند

 

مامان اینا رفتن بیرون منم گفتم نمیام میخوام درس بخونم یه ساعت دیگه مامانم زنگ زده ما تو رستورانیم میخوای برای توام غذا بگیریم؟گفتم په نه په من باكتری هوازی ام غذای ادما هم باهام سازگاری نداره!
برگشته با عصبانیت میگه پس هواتو بخور تا بیام تكلیفتو روشن كنم...
ای لعنت به دهنی كه بی موقع واشه!
كجا سرمو بكوبم
من):
سازمان حمایت از حقوق كودكان

 

در پارکینگ و باز کردم برم تو یارو اومده جلوش پارک کرده میگه می خوای بری تو؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ درو باز کردم هوای کوچه عوض شه

 

ماشینم بنزین تموم کرد وسط جاده, واستادم دم جاده یکی ۲ لیتر بنزین از ماشینش بهم بده که فقط خودمو برسونم به یه پمپ بنزینی, یکی زد بقل گفت آقا بنزین برای ماشینت می خوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام باهاش خودمو آتیش بزنم

 

رفتیم املاكی دنبال خونه دانشجویی یارو برگشته میگه خونه میخواین‏?
میگم پ نه پ اومدیم یه فروند توپولوف رو متر كنیم؛
میگه بامزه دانشجویی باشه‏?‏
میگم پ نه پ، ما از پادشاهان دوران صفویانیم یه کاخ ردیف کن
میگه حالت خوبه تو؟
میگم پ نه پ یه علائمی مبنی بر وجود موجودی به نام پ نه پ تو وجودم هست.
گفتم بیخیال ،خونه دارین یا نه؟
گفت پ نه پ ما فقط تو کار رشد و پرورش درخت هندونه ایم.
اینجا بود که فهمیدم پ نه پ ازم سرایت کرد بهش. شما هم میتوانید

 

شونصد بار زنگ زدم دوستم برنمیداشت کار واجب داشتم . ورداشته اس داده : " کارم داری زنگ میزنی ؟"
پ نه پ از اهنگ پیشواز مسخره تو خوشم اومده زنگ میزنم گوش کنم باهاش سرم تکون میدم تازه :

 

از وقتی اولین پـ نـ پـ را خوندم،واسم عقده شده یه بار بتونم ازشون استفاده کنم،ینی ملت دیگه هوشیار شدنا...
سوال الکی کلا تعطیل شده

 

کتابم جلوم بازه دارم تمرین مینویسم، مامانم اومده میگه داری درس میخونی؟ په نه په دارم صفحه های کتابه رو میشمارم بهم ننداخته باشن.

ماشین بهم زده گوووپس افتادم روی زمین دارم از درد ب خودم میپیچم!راننده پیاده میشه میگه چیزیت شده داری ناله میزنی؟میگم پ ن پ افتادم رو زمین از داور پنالتی بگیرم...‏!‏
راننده میگه نمکدون منظورم اینه ک اگه چیزیت شده زنگ بزنم آمبولانس بیاد!گفتم پ ن پ زنگ بزن برنامه عادل اینا بپرس صحنه پنالتی بوده یا نه؟!!

 

رفتم نانوایی خلوت بود شاطر میپرسه نون میخوایی میگم:پ ن پ من موش انبارتم اومدم خودمو تسلیم کنم

 

رفتیم دریا یه بنده خدایی شنا بلدنبود داشت غرق میشدو دست وپا میزد.بابام بدوبدو ازچادر اومده بیرون میگه چیه داره غرق میشه؟؟؟
گفتم پ ن پ داره دلقک بازی در میاره مارو بخندونه!!!

 

به غضنفر میگن با پلنگ جمله بساز میگه : تو فوتبال خورده بودم زمین ، میلنگیدم راه میرفتم ، دوستم منو دیده میگه چیزی شده میلنگی ؟ میگم : پـَ نه پـَـ لنگ میزنم که یاد تیمور لنگ رو زنده نگه دارم

 

دارم واسه دختر خالم تعریف میکنم میگم:
دیشب داشت یه راز بقا نشون میداد شیره حمله کرد به یه گله آهو یکی شونو گرفت!
میگه: بقیه چی؟ فرار کردن؟
پـَ نه پـَ موبایلاشونو درآوردن فیلم گرفتن از صحنه واسه بقیه حیوونای جنگل بلوتوث کنن

 

 



[ سه شنبه 25 مهر 1391 ] [ 04:16 ب.ظ ] [ Sahar_S_M ]

[ نظرات() ]


معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا …

دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت: بله خانوم؟

معلم که از عصبانیت شقیقه‌هاش میزد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد:

چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن؟ ها؟! فردا مادرت رومیاری مدرسه می‌خوام درمورد بچه بی‌انضباطش باهاش صحبت کنم!

دخترک چونه لرزونش رو جمع کرد … بغضش رو به زحمت قورت داد و آروم گفت:

خانوم … مادرم مریضه … اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن… اونوقت میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد … اون وقت میشه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تا صبح گریه نکنه … اون وقت … اون وقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم … اون وقت قول میدم مشقامو بنویسم…

معلم صندلیش رو به سمت تخته چرخوند و گفت: بشین سارا …

و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد


[ سه شنبه 25 مهر 1391 ] [ 03:33 ب.ظ ] [ Sahar_S_M ]

[ نظرات() ]


شایدآنروز كه سهراب نوشت تا شقایق هست زندگی باید

 كردخبرازدل پردرد گل یاس نداشت بایداینجور نوشت چه شقایق

 باشی چه گل میخك ویاس زندگی اجباراست.



[ سه شنبه 25 مهر 1391 ] [ 03:17 ب.ظ ] [ Sahar_S_M ]

[ نظرات() ]


 آدمك آخر دنیاست بخند

                                                            آدمك مرگ همیجاست بخند

                           آن خدایی كه بزرگش خواندی

                                                           به خدا مثل تو تنهاست بخند

                          دست خطی كه تو را عاشق كرد

                                                           شوخی كاغذی ماست بخند

                          فكر كن درد تو ارزشمند است

                                                          فكر كن گریه چه زیباست بخند

                         راستی آنچه به یادت دادیم

                                                         پر زدن نیست كه درجاست بخند

                         آدمك نغمه آغاز بخوان

                                                         به خدا آخر دنیاست بخند



[ سه شنبه 25 مهر 1391 ] [ 02:49 ب.ظ ] [ Sahar_S_M ]

[ نظرات() ]


رمز موفقیت ام رو چند سال پیش عوض کردم الان هر کاری میکنم یادم نمیاد.

 

رفته بودیم باغ وحش. رسیدیم به قفس میمونا و دیدم یه بچه میمون خیلی کوچولو یه گوشه نشسته. من هیجان زده شدم و گفتم وای ببین چه نـــازه ه ه ه! یهو توجهش به من جلب شد... اومد طرفم... لبخند رو لبام بود... اومد نزدیک میله های قفس... یه دفعه بهم گفت : مـا مـا...
هیچی دیگه ، یه نیم ساعتی از پشت اون میله ها به هم زل زدیم و درد دل کردیم

 

یکی از فانتزی های اخیرم این بوده که وقتی به حس پرواز رسیدم با یه هواپیما تصادف کنم :|
من ;)
برادران رایت :|
شاگرد شوفر خلبان

 

دیروز تو برنامه هزار وشصت وشونزده عموپورنگ وامیر محمد داشتند بالا وپایین می پریدند که یهو دختر بچه اومد وسط به عمو پورنگ گفت:عمو من دستشویی دارم.پورنگم گفت:این جا من ننه وبابا همه هستم دیگه!!!
عمو پورنگ!!!!!!!!!!!
امیر محمد!!!!!!!!!!
شبکه دو!!!!!!!!!!!

 

خدارو شکر بالاخره مشکل تصادفات جاده ای هم حل شد مثل اینکه میگن رو پراید کیسه هوا گذاشتن ماکه ندیدیم امیدوارم نسل بعد از ما ببینه

 

ﮔﺸﺖ ﺍﺭﺷﺎﺩ ﺩﻫﻦ ﻏﻀﻨﻔﺮ ﺭﻭ ﺑﻮ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻣﯿﮕﻪ:
ﻋﺮﻕ ﺧﻮﺭﺩﯼ؟
ﻣﯿﮕﻪ: ﻧﻪ ﺑﺨﺪﺍ ! ﺯﯾﺎﺩ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻡ ﺩﻫﻨﻢ ﻋﺮﻕ ﮐﺮ
ﺩﻩ

 

دقت کردین Google Earth به شما این قابلیت رو میده

که هر جای دنیا رو که تا بحال ندیدی رو بری ببینی ، ولی شما چیکار میکنی؟

.

.

.

.

.

.

.

.

.

شما صاف میری خونه خودت رو از بالا میبینی

 

نظر یادتون نره

!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 


ادامه مطلب

[ یکشنبه 23 مهر 1391 ] [ 10:40 ب.ظ ] [ Sahar_S_M ]

[ نظرات() ]


.: تعداد کل صفحات 8 :. [ ... ] [ 4 ] [ 5 ] [ 6 ] [ 7 ] [ 8 ]