سلام

تقریبا بعد از دو سال
نا غافل یادم افتاد که
ای بابااااااااا

نا سلامتی ما یه زمانی وبلاگی داشتیم

حقیقتا انقدر درگیر درس و دانشگاه و گرفتاری های
روزمره زندگی بودیم که فراموش کردم
یه روزی لحظه لحظه های زندگیمو اینجا سر کردم

خب آدمیزاده دیگه
تو هر وهله زندگیش خودشو با چیزی مشغول میکنه


خلاصه کنم
فقط اومدم بگم

بعد از 5 سال دوری و دربه دری  و غم و غصه

بالاخره من و آقاییم علی آقا

در تاریخ 1395/9/11 نامزد شدیم و مراسم بله برونمونو انجام دادیم
و در تاریخ 1395/12/29 عقد کردیم

خدایا شکرت

تنها آرزوم دیگه سلامتی همسرمه

فقط میخواستم به دوستان بگم
گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی

البته همراه با وفاداری

من که نتیجه صبرمو ذیدم
انشاالله همه جوونا خوشبختا بشن





تاریخ : دوشنبه 4 اردیبهشت 1396 | 03:50 ب.ظ | نویسنده : فاطمه خانمی | نظرات
وقتی آغوشت را به روی آرزوهایم باز می کنی
آنقدر مجذوب گرمای وجودت می شوم
که جز آرامش آغوشت
تمام آرزوهای خواستنی دیگر را از یاد می برم…






تاریخ : جمعه 6 دی 1392 | 06:43 ب.ظ | نویسنده : فاطمه خانمی | نظرات
ﺩﺭ ﻗﻠــــــــــــﺐ ﮐﻮﭼﮑـم
فـﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﯾــــــــــــﯽ ﻣﯿﮑـنی
ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﻧﺎﺋﺐ ﺍﻟﺴﻠﻄﻨﻪ ﺍﯼ
ﮐﺴﯽ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﺪ ﭼﻪ ﻟﺬﺗــــــــــــــــﯽ ﺩﺍﺭﺩ
بـﻬﺘﺮﯾﻦ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺩﺍﺷــــــــــﺘﻦ !








تاریخ : پنجشنبه 5 دی 1392 | 04:30 ب.ظ | نویسنده : فاطمه خانمی | نظرات
ﮔﺎﻫـــﯽ …
ﻧﻤﯿﺸـــــــﻪ ﺩﺳــﺖ ﺍﺯ
ﺩﻭﺳـــــﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﯾﮑــﯽ ﺑﺮﺩﺍﺷــﺖ
ﺣــــــــــــــــــــــﺘﯽ ﻭﻗﺘــــﯽ ﺍﺯﺵ
ﺩﻟﺨــــــﻮﺭی !




تاریخ : پنجشنبه 5 دی 1392 | 04:28 ب.ظ | نویسنده : فاطمه خانمی | نظرات
از بس که گفتم دلم تنـــگ است،
دهانـــم گشــــاد شد




تاریخ : چهارشنبه 4 دی 1392 | 10:35 ق.ظ | نویسنده : فاطمه خانمی | نظرات
من قصه با تو بودن را
تا ابد این گونه آغاز میکنم
یکی بود
هنوزم هست





تاریخ : چهارشنبه 4 دی 1392 | 10:28 ق.ظ | نویسنده : فاطمه خانمی | نظرات
تو را از یادم
بهانه های دنیا نخواهند برد
من تو را در قلبم دارم نه در دنیا





تاریخ : چهارشنبه 4 دی 1392 | 10:22 ق.ظ | نویسنده : فاطمه خانمی | نظرات
چشمانم را پشت جاده ها جا گذاشته ام
تا آمدن دوباره ات


فاطمه








تاریخ : چهارشنبه 4 دی 1392 | 10:16 ق.ظ | نویسنده : فاطمه خانمی | نظرات
تو رو دیدم و دید من به این زندگی تغییر کرد
همین لبخند شیرینت من و با عشق درگیر کرد

شروع تازه ایه واسه من از نفس افتاده
خدا تورو جای همه نداشته هام بهم داده

چه آرامش دلچسبی تماشای تو بهم میده
تو ایده آل ترین خوابی که بیداری من دیده

نه نمیزارم که فردا یه لحظه از تو خالی شه
تو بد هم بشی معنای بدی واسم عوض میشه

یه لحظه هم اگه دور شی حواسم پی تو میره
هوا بدون عطر تو برای من نفسگیره

ببین این عشق دریایی دلمو عفو دنیا کرد
تو ثابت کردی که میشه یه دریا توی دل جا کرد





تاریخ : چهارشنبه 4 دی 1392 | 10:11 ق.ظ | نویسنده : فاطمه خانمی | نظرات

آپلود عکس" alt="" />




آپلود عکس" alt="" />


آپلود عکس" alt="" />


آپلود عکس" alt="" />




پ ن : دیگ همین 4 تا عکس قابل گذاشتن بود
ببخشید اگه کمه
ولی کیفیتش عالیه هااا
ایراد نگیرید لطفا



پ ن 2 : دیشب امیر و شیمای عزیزم
دوباره به آغوش هم برگشتن
خدایا شکرت








تاریخ : سه شنبه 3 دی 1392 | 12:15 ب.ظ | نویسنده : فاطمه خانمی | نظرات
گاهی عاشق دردهایش را از معشوق پنهان میکند
دلیل این تکبر نیست
بلكه به این دلیل است که معشوق رنج نبرد ...



علی ِ من
از اینکه همیشه ملاحظه منو میکنی
یه دنیا ممنونم

عاشقتمممممممممم
عزیززززززززززززززززم
بوس رو لبت


Photo: ‎دوستان عزیز سلام.................روزتون درخشان
متنی بسیار زیبا و پرمفهوم برای بحث امروز:

"گاهی عاشق دردهایش را از معشوق پنهان میکند دلیل این تکبر نیست بلكه به این دلیل است که معشوق رنج نبرد ..."
تا چه حد به این متن اعتقاد دارید؟
به باورهای قلبی تان تا چه میزان اهمیت می دهید؟ا
ایا به خاطر شریک زندگی تان حاضر به تغییر یا کنار گذاشتن باورهای قلبی تان که نسبت به انها حساس هستید. می شوید؟
تا چه میزان ؟

از حضور پر رنگ تان در بحث های روزانه صمیمانه تشکر می کنم.
شاد و خوشبخت باشید.‎


تاریخ : دوشنبه 2 دی 1392 | 10:15 ب.ظ | نویسنده : فاطمه خانمی | نظرات
خوشبختی رویا و توهم نیست و حقیقت دارد اما به این هم رسیده ام که این خوشبختی مثل یک شمع بی رمق اما درخشان است که به شدت می لرزد و تو باید هر لحظه مراقبش باشی .. هر لحظه دورش حصاری بکشی و از بادها و طوفانها حفظش کنی و مراقب باشی قفسی هم برایش نسازی... برای اینکار اگر زندگی مشترکت را شروع کرده ای نمیتوانی تنها به دستهای خودت اکتفا کنی .. باید دستهای او هم هر لحظه نگهبان این شعله ی فراری باشند.... خوشبختی شعله ی گریزانی ست اما دوست دارم باور کنم با کمک دستهای کسی که عاشقانه دوستش داری میشود زنده نگاهش داشت


تاریخ : دوشنبه 2 دی 1392 | 09:43 ب.ظ | نویسنده : فاطمه خانمی | نظرات
کدوم ستاره رو به بالشت سنجاق کنم
زودتر پلکات سنگینی میکنه ؟
چند تا فرشته دور سرت بال بال بزنن
دل به رویا میدی؟

اصلا هیچوقت گفته بودم
میخوام خوابیدنتو تماشا کنم ؟

آره فکر کنم خیلی گفتم علی
که دوس دارم تو بخوابی و من چشمای خوشگلتو تماشا کنم
آخ که چه کیفی میده
کنار عشقت بخوابی و تماشاش کن



خدایا
دوستت دارم






تاریخ : دوشنبه 2 دی 1392 | 08:34 ب.ظ | نویسنده : فاطمه خانمی | نظرات
آپلود عکس



تاریخ : یکشنبه 1 دی 1392 | 05:32 ب.ظ | نویسنده : فاطمه خانمی | نظرات



وقتی دلم به سمت تو مایل نمی شود
باید بگویم اسم دلم دل نمی شود

دیوانه ام بخوان که به عقلم نیاورند
دیوانه ی تو است که عاقل نمی شود





تاریخ : یکشنبه 1 دی 1392 | 05:11 ب.ظ | نویسنده : فاطمه خانمی | نظرات
علی : خانومییییییی چرا تو انقد خوبی؟
فاطمه : بگم چرا ؟ راستشو بگم ؟
علی : آره
فاطمه : یه شب خدا بهم گفت یه نفر میاد تو زندگیت که یکی از فرشته های منه
باید تمام سعیتو بکنی تا لایقش باشی
منم قول دادم برای همین خوبم

علی : الکی نگو
فاطمه : الکی نمیگم
علی : ینی اون کس کیه ؟
فاطمه : بعد از اون شب تو اومدی تو زندگیم لعنتیه مننن
علی : بووووس رو لبت دیوونتم خانمی
فاطمه : منم دیوونتم آقایی


خدایا این لحظه ها رو ازم نگیر
به حق همین روزای عزیزت قسمت میدم
من تمام دلخوشی زندگیم علیمه
خودت میدونی
خودت میدونی پناهمه
خودت میدونی آرامش و امنیتمه ازم نگیرش


خدا جونم به حق شهید کربلا
همه عاشقا رو به هم برسون
خدایا هیچ عاشقی رو تنها نذار
خدایا تنهایی آدما خیلی سخته
خدایا میدونم همیشه تنهات گذاشتیم
همیشه توبه کردیم و شکوندیم

اما خدایا تو بزرگی
تو عزیزی
تو بخشنده ای
خدایا به حق روزای عزیزت
هوای عاشقا رو داشته باش

یه عالمه بووووووووووووووووس







تاریخ : یکشنبه 1 دی 1392 | 12:51 ب.ظ | نویسنده : فاطمه خانمی | نظرات

تعداد کل صفحات : 14 :: ... 3 4 5 6 7 8 9 ...

  • قالب وبلاگ
  • اس ام اس
  • گالری عکس
  • شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات