اگه سکوت برا من بهانه بود
برا تو دفتر خاطرات کهنه بود
روز های تنها بودن بهانه شد
بهانه ای برا ریختن اشک تو شد
می دونم خیلی کمم پر ازغمم
برا تو همون دلیل موند نم
اگه یه روز تموم بشه اشکه چشام
چی می خواد به باره از چشام
یادته دعایی کردی تو برام
زیر اون گنبد زرد, آقا م رضا(ع)
می دونم خیلی کمم پر ازغمم
برا تو همون دلیل موند نم
برسم به عشق جاوید خودم
عشق من توی چرا نیستی کنارم
شاید باورش سخته برات
که دوستت داشته باشم خیلی زیاد
می دونم خیلی کمم پر ازغمم
برا تو همون دلیل موند نم
روزی پسری از دریا بودم برات
تنها رفیق دوریه تنهایت
حالا نیستی دختر تنهای شب
چون بودن یا نبودنم نداره فرق
می دونم خیلی کمم پر ازغمم
برا تو همون دلیل موند نم
دیگه حتی ارزش نداره حرفام
چون دیگه دوستتم نداری, میدونم
میدونی چرا برات شعر میخو نم
میخونم تا بدونی دوستت دارم.....همین
طبقه بندی: شعرعشقولانه،