برام دعا كن عشق من، همین روزا بمیرم ...
آخه دارم از رفتن بدجوری گُر میگیرم ...
دعا كنم كه این نفس،تموم شه تا سپیده ...
كسی نفهمه عاشقت، چی تا سحر كشیده ...
این آخرین باره عزیز،دستامو محكمتر بگیر ...
آخه تو كه داری میری،به من نگو بمون نمیر ...
گاهی بیا یه باغ سبز،درش بروت بازه هنوز ...
من با تو سوختم نازنین،باشه برو با من نسوز ...
اگه یروز برگشتی و گفتن فلانی مرده ...
بدون كه زیر خاك سرد حس نگاتو برده
گریه نكن برای من قسمت ما همینه ...
دستامو محكمتر بگیر لحظه ی آخرینه ...
این آخرین باره عزیز،دستامو محكمتر بگیر ...
آخه تو كه داری میری،به من نگو بمون نمیر ...
گاهی بیا یه باغ سبز،درش بروت بازه هنوز ...
من با تو سوختم نازنین،باشه برو با من نسوز ...
برام دعا كن عـــــــــشــــــــــق من ...
طبقه بندی:
عشق من برام دعاكن.....،
رمانتیك...،
صدای بی صدای،
عاشق....،
تنهایی،
دق میكنم،
دوستت دارم،
شعر،
و عشقات پیروزیی ِ آدمیست
هنگامی که به جنگ ِ تقدیر میشتابد.
و آغوشات
اندک جائی برای ِ زیستن
اندک جائی برای ِ مردن
و گریز ِ از شهر |
| |
|
که با هزار انگشت |
|
|
بهوقاحت |
پاکیی ِ آسمان را متهم میکند.
کوه با نخستین سنگها آغاز میشود
و انسان با نخستین درد.
در من زندانیی ِ ستمگری بود
که به آواز ِ زنجیرش خو نمیکرد ــ
من با نخستین نگاه ِ تو آغاز شدم
طبقه بندی: صدای بی صدای، رمانتیك...، تنهایی، دوستت دارم، دق میكنم، شعر، عاشق....، دختر، چندتاعكس از زوج عاشق، باران عشق، دست خودم نیست!، عشق تو، شعر باعكس های رمانتیك،