و عشقات پیروزیی ِ آدمیست
هنگامی که به جنگ ِ تقدیر میشتابد.
و آغوشات
اندک جائی برای ِ زیستن
اندک جائی برای ِ مردن
و گریز ِ از شهر |
| |
|
که با هزار انگشت |
|
|
بهوقاحت |
پاکیی ِ آسمان را متهم میکند.
کوه با نخستین سنگها آغاز میشود
و انسان با نخستین درد.
در من زندانیی ِ ستمگری بود
که به آواز ِ زنجیرش خو نمیکرد ــ
من با نخستین نگاه ِ تو آغاز شدم
طبقه بندی: صدای بی صدای، رمانتیك...، تنهایی، دوستت دارم، دق میكنم، شعر، عاشق....، دختر، چندتاعكس از زوج عاشق، باران عشق، دست خودم نیست!، عشق تو، شعر باعكس های رمانتیك،
در خواب ناز بودم شبی
دیدم کسی در میزند در را گشودم روی او دیدم غم است در میزند ای دوستان بی وفا از غم بیاموزید وفا..... غم با همه بیگانگی هر شب به من سر میزند |
طبقه بندی: عاشق....، تنهایی، دق میكنم، دوستت دارم، شعر، چندتاعكس از زوج عاشق، دختر، sms، باران عشق، دست خودم نیست!، عشق تو،
هر شب دارم عکساتو یکی یکی می بوسم هر شب دارم فکر میکنم یروز میایی تو پیشم هر شب دعا میکنم که بر گردی تو پیشم که باز تور ببینم ای عشق نازنینم همیشه توی خوابمی تو فکر و تو خیالمی -----
نیستی دارم دق میکنم زره زره می پوسم
طبقه بندی:
دق میكنم،
دوستت دارم،
شعر،
چندتاعكس از زوج عاشق،
دختر،
sms،
باران عشق،
دست خودم نیست!،
عشق تو،
فرق عشق با از دواج،
داستان های احساساتی،
همه ی حرف من،
اس ام اس های خفن،
اس ام اس های قشنگ،
نگو قراره که دیگه یه لحظه پیشم نباشی
نمیذارم یواش یواش هم رنگ سایه ها باشی
دسته گلها تو نمیخوام
خاطرهاتو نمی خوام
خودت که بهتر میدونی که من فقط تو رو میخوام
گل های باغچه رو برات تک تک و از شاخه چیدم
ببین چقدر جون میکنم بهت بگم دوست دارم
بهت بگم دوست دارمممممممم
طبقه بندی: دوستت دارم، شعر، چندتاعكس از زوج عاشق، دختر، sms، باران عشق، دست خودم نیست!، عشق تو، شعر باعكس های رمانتیك،
وقتی یادت به سرم میزنه گریه م میگیره
آرم آرم دل تنگم داره بی تو میمیره
یار محبوب قشنگم من فراموشت نکردم
بی تو اینجا رو نمی خوام و میرم و برنمیگردم
طبقه بندی: شعر، چندتاعكس از زوج عاشق، دختر، sms، باران عشق، دست خودم نیست!،
خوش به حال آسمون که هر وقت دلش میگیره ، بی بهونه می باره ......
به کسی توجه نمی کنه ... از کسی خجالت نمی کشه ... می باره و می باره و
می باره ...
اینقدر می باره تا آفتابی شه ... آبی شه ...!!!
کاش ... کاش می شد مثل آسمون بود ... کاش می شد وقتی دلت گرفت اونقدر بباری تا
بالاخره آفتابی شی ... بعدش هم انگار نه انگار که بارشی بوده ... انگار نه انگار که
غصّهای بوده ... همه چیز فراموشت بشه ...!!!
آسمون چشم های من تا صبح بارید...
نگام کن...
حالا آبی شدم؟؟!
طبقه بندی: باران عشق،