سرگرمی شاد شوییم با کمی انتقاد وپیشنهاد و چرت وپرت درباره وبلاگ خوبه دیگه باید ببینی شعر را تا آخرش بخونی بعد حالشو ببری ومن 18 ساله متولد زنجان دانش آموز مرکز شهید بهشتی (تیزهوشان) دوستدار شعر ادب فارسی مدیر وبلاگ : علیرضا علیمحمدی مطالب اخیر آرشیو وبلاگ نویسندگان پیوندهای روزانه پیوندها آمار وبلاگ
" پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود"۱ رأی لازم داشتی، بازار حرفت داغ بود "حسن مهرویان مجلس گرچه دل می برد و دین"۲ هرکسی در باطنش تنها به خود مشتاق بود -------------------------------------------------------- 1و2 از حافظ نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : آمد ز راه، دولت مردی فراجناح احزاب جمله کاسه به دست اند و سهم خواه ما هم به سهم اندک خود قانعیم، اگر پولی دهند، شعر نگوییم هیچ گاه تا هست سوژه واژه ی جذاب «اعتدال» من با «کلید و قفل» ندارم سر مزاح ! با اعتدال آب و هوا خوب می شود از زیر خاک سبز شود سبزه و گیاه! اوضاع کشت و کار شود باز روبراه خندان روی درخت شود پسته، قاه قاه ! با اعتدال باغ و گلستان شود جهان افراط سرشکسته و تفریط روسیاه در خاور میانه شود صلح برقرار دیگر نیاز نداریم بمب یا سلاح او عضو خانواده عدل و عدالت است امّا خلاف آن دو، متین است و سر براه! با اعتدال ارز و طلا رام می شوند افتد فشار مَسکَن و دارو رسد ز راه نه!، شعر من هنوز به پایان نیامده مانده هنوز تا سر «فرهنگ» بی کلاه! فرهنگ اعتدال، نبود دخالت است تنها نظارت است و حمایت$$به اصطلاح! از دست و پای اهل هنر بند وا شود چرخد قلم به صفحه تدبیر دل بخواه صدها سفیر، آنور این آب خاک می خورند! سرمایه های ملّی ما در زمان شاه !! فرهنگ باید از قفس خود رها شود با هرج و مرج نگیرد کس اشتباه ای آن که ادعای مدام تو نوکریست نوکر شود رئیس، به بار آید افتضاح وقتی که «اعتدال» نباشد، دوام نیست حالا هزار تا پروژه هِی کن افتتاح ! نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : مژده ای ساده دلان، عصر جدید آمده است دوره ی دولت تدبیر و امید آمده است این مدیران كه عوض كرد، نگویید «درو» ست او نه با داس، كه با قفل و كلید آمده است؛ یك كلید است؛ مسلّم نگشاید هر قفل هر دری باز نشد، قفل جدید آمده است! فیس بوك را به عنایات خدا كرد آزاد چیره زان جنگ كه خونی نچكید آمده است! این مقالات كه از فحش و تمسخر شده پُر بعد از این دولت اخلاق پدید آمده است! «رفته آن مرد كه می گفت هولو كآست كجاست!» آن كه «با مشت روی میز زدید آمده است» باز جوگیر شدم، زود قضاوت كردم بس كه وسواس در این نفسِ پلید آمده است عذر تقصیر، كه ما مار گزیده شده ایم گرچه آن مار كه ما را نگزید آمده است نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط :
«بنی آدم اعضای یك پیكرند»1 ولی بعضی از عضوها «سر»ترند! «چو عضوی به درد آورد روزگار»2 مهم نیست!؛ پایین نیاید دلار! «تو كز محنت دیگران بی غمی»3، بر این پست، لایق ترین آدمی ------------------------------------------------------------ 1و2و3 از سعدی نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||