بی تو نمیتوانم....
جمعه 20 مرداد 1391
نوع مطلب :عشق،
نویسنده :شمیم .
منی كه میگفتم حالا روزی هزاربار به خودم لعنت میفرستم
بال و پَرت دادم تا همیشه واسه خودم باشی اما ....
حقیقت داره یا خوابه؟ که دستات توی دستاشه
محـاله ، اون نمیتونه ، مثله من عاشقت باشـه
باهاش خوشبخت و آرومی،سـرت رو شونه ی اونه
یــــه روزی ماله مــن بودی ، ولـــی اینــــو نمیدونه
نمیـــــدونه که دسته تو ، تو دستایه منم بوده
بهش بگو که آغوشت ،یه وقت جایه منم بوده
بگو چی بینه ما بوده؟سرِ عشقت چی آوردی؟
منو یادت میاد یا نه ؟ ، همونکه عاشـــقش بودی!
چقدر راحت، یکی دیگه،جامو پرکرد، به این زودی