♥خلوت تنهایی♥ هیچ کس نفهمید... شاید شیطان... عاشق حــــــــوا شده بود که به آدم سجده نکرد... درباره وبلاگ مطالب اخیر آرشیو وبلاگ پیوندها نویسندگان آمار وبلاگ
شنبه 19 مهر 1393 :: نویسنده : bahar
آسمان پر باران چشم هایم بی تو بودن را معنا میکنم با شمع,با سوزش ناگریز شمعی بی پروانه بی تو بودن را چگونه می توان تفسیر کرد وقتی که بی تو بودن خیلی دشوار است!؟ نوع مطلب : برچسب ها : بی تو بودن، تنهایی، اشک، پروانه، لینک های مرتبط : دل است دیگر خسته می شود ... بی حوصله میشــود …
از روزگار از آدمـــــــها از خــودشـــــ از این قابــها , از اثباتــ , از تـــــوضیــح از کلماتــــی که رابـــطه ها را به گند میکشـــد نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : شنبه 2 اردیبهشت 1396 :: نویسنده : bahar
ﮔـﺎﻫـی ﺍﻳـﻨـﮑـﻪ ﺻـﺒـﺢ ﻫـﺎ … ﺩﻟـﺖ ﻧـﻤـﻲ ﺧـﻮﺍﺩ ﺑـﻴـﺪﺍﺭ ﺑـﺸـﻲ .. ﻫـﻤـﻴـﺸـﻪ ﻧـﺸـﻮﻧـﻪ ی ﺗـﻨـﺒـﻠـی ﻧـﻴـﺴـﺖ ! خسته ای از زندگی...! ﮔـﺎﻫـی ﺍﻳـﻨـﮑـﻪ ﺻـﺒـﺢ ﻫـﺎ …
ﺩﻟـﺖ ﻧـﻤـﻲ ﺧـﻮﺍﺩ ﺑـﻴـﺪﺍﺭ ﺑـﺸـﻲ .. ﻫـﻤـﻴـﺸـﻪ ﻧـﺸـﻮﻧـﻪ ی ﺗـﻨـﺒـﻠـی ﻧـﻴـﺴـﺖ ! نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : جمعه 25 فروردین 1396 :: نویسنده : bahar
میدانی؟!
حرف مرا فقط آنهایی میفهمند که روزی عزیز دل کسی بوده ان
آنهایی که روزی نفس بوده اند.....سخت است !
حرف مرا درک نخواهی کرد مگر اینکه طعم سقوط را چشیده باشی
آن هم از عرش چشمان کسی که روزی همه کس اش بودی !
سخت است بفهمی که یک قلب تا کجا میتواند بسوزد و بشکند و بمیرد نوع مطلب : برچسب ها : حرف، دلشکسته، قلب، عزیزدل، لینک های مرتبط : دوشنبه 18 بهمن 1395 :: نویسنده : bahar
گاهی وقتا توی رابطه ها نیازی نیست طرف بهت بگه برو همین که روزها بگذره و یادی ازت نگیره همین که نپرسه چجوری روزا رو به شب میرسونی همین که کار و زندگی رو بهونه میکنه .همین که دیگه لا به لای حرفاش دوستت دارم نباشه و همین که حضور دیگران توی زندگیش پررنگ تر از بودن تو باشه هزار بار سنگین تر از کلمه برو واست معنا پیدا میکنه پس برو قبل از اینکه ویرون تر از اینی که هستی بشی پس منم میرم
نوع مطلب : برچسب ها : حضور دیگران، کم رنگ، ویران، برو، سنگین، لینک های مرتبط : دوشنبه 18 بهمن 1395 :: نویسنده : bahar
گاهی دلت گفتن می خواهد اما گفتنت نمی آید گویی مهر سکوت به لبهایت خورده باشد... برآن می شوی تا بنویسی آنچه را که نگفتنی ست... دلت نوشتن می خواهد اما نوشتنت هم نمی آید گویی حکم عدم به قلمت خورده باشد اما ناغافل زودتر از همه اینها می بینی که واژه هایت را قطره قطره بر کاغذ گریسته ای و اورا غرق در نا گفته هایت کرده ای آنقدر در سکوت برایش میگریی که از شرم نوشته هایت سینه اش خیس می شود نرم میشود می شکافد .... آری گاهی اَشک ها هم حرفهایی به وسعت نگفتن دارند.....
نوع مطلب : برچسب ها : دل، اشک ها، کاغذ، مهرسکوت، لینک های مرتبط : چقدر خواب ببینم که مال من شده ای و شاه بیت غزل های لال من شده ای چقدر خواب ببینم که بعد آن همه بغض جواب حسرت این چند سال من شده ای چقدر حافظ یلدا نشین ورق بخورد؟ تو ناسروده ترین بیت فال من شده ای چقدر لکنت شب گریه را مجاب کنم خدا نکرده مگر بی خیال من شده ای هنوز نذر شب جمعه های من اینست که اتفاق بیفتد حلال من شده ای که اتفاق بیفتد کنارت هستم برای وسعت پرواز بال من شده ای میان بغض و تبسم میان وحشت و عشق تو شاعرانه ترین احتمال من شده ای مرا به دوزخ بیداریم نیازی نیست عجیب خواب قشنگی ست مال من شده ای نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : زندگیست دیگر..... همیشه همه رنگهایش جور نیست همه ی سازهایش کوک نیست حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند به این سالها که به سرعت برق گذشتند به جوانی که می رود و به میانسالی که می آید حواست باشد به کوتاهی زندگی!!! نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پنجشنبه 2 دی 1395 :: نویسنده : bahar
تمام راهها را بسوی جاده ی تنهایی می پویم و در اضطراب گلبوته های جدایی , چشمانم را بسوی صداقت پروانه های شهر عشق , آذین می بندم . به تو فکر می کنم که چگونه در گلزار وجودم , آشیان کردی و بر تاروپود تنم حروف عشق را ترنم نمودی . پس باورم کن که به وسعت دریا و به اندازه ی زیبایی چشمانت و من… در انتهای غروب , نگاهم را بسوی مشرق چشمانت دوخته ام تا مگر بازتاب صداقتمان در دستان تو تجلی کند ….!!! نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : کاش می دیدی چه کردی با دلم
با دل بیچاره ی بی حاصلم حرفهایت، بوی شب بو داشتند در درون سینه ام گل کاشتند آه، پس کو،کجاست آن عشق ناب حرفهای بی ریای آفتاب دل به تو دادم ولی آه و فغان از منو سادگی و این مردمان من چه کردم با تو ای نا مهربان چین سزاوارم غم شد ای امان من کجایم کنج این زندان اسیر تو کجایی از بر این طعمه سیر نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پنجشنبه 2 دی 1395 :: نویسنده : bahar
برای آن عاشق بی دل می نویسم که حرمت اشکهایم را ندانست
برای آن مینویسم که معنای انتظار را ندانست... چه روزها و شبهایی که به یادش سپری کردم برای آن مینویسم که روزی دلش مهربان بود می نویسم تا بداند دل شکستن هنر نیست نه دگر نگاهم را برایش هدیه میکنم ، نه دگر دم از فاصله ها میزنم و نه با شعرهایم دلتنگی ها را فریاد می زنم می نویسم شاید نامهربانی هایش را باور کند نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : دل من هـــــــرزه نبود دل من عادت داشت ، که بماند یک جا!!! به کـــــــجا ؟؟؟ معلوم است ، به در خانه تو دل من عـــادت داشت که بماند آنجا ،پشت یک پرده توری که تو هر روز آن را به کناری بزنی... دل من ساکن دیوار و دری که تو هر روز از آن می گذری دل من ساکن دستان تو بود که تو هر روز به آن می نگری راستی دل من را دیدی؟؟؟؟ نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : چهارشنبه 1 دی 1395 :: نویسنده : bahar
ܓ♥●•٠·˙ ܓ♥●•٠·˙ ܓ♥●•٠·˙ همه تنهاییشان را با من پر می کنند و من تنها ترین آدم این حوالی ام ܓ♥●•٠·˙ ܓ♥●•٠·˙ ܓ♥●•٠·˙ نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : حوصـــلــﮧ خوانــدن ندارم حوصـــلــﮧ نوشتــن هم ندارم این همــــﮧ دلتنـــگــے دیگرنــﮧ با خــواندن کم می شود ، نــﮧ نوشـــتن... دلـــم تو رامی خـــواهد! فقــــط همــــین! نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : خسته ترین آدم دنیا منم که تو حسرت همیشه مونده منم
نمیتونم تو نباشی سوختم پای دلامون نموندی و من موندم
آی روزگار شکستی پر پروازمو نساختی با منه بی کسو دیدی چطور شکستم
بارون نبار میدونی دلتنگشم درسته رفته ولی هنوز یادشم خاطره هاش هنوز جلو چشممه عطر تنش هر لحظه نزدیکمه نمیتونم تو نباشی سوختم پای دلامون نموندی و من موندم
آی روزگار شکستی پر پروازمو نساختی با منه بی کسو دیدی چطور شکستم
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : چهارشنبه 12 آبان 1395 :: نویسنده : bahar
این روزها...
تلخم! تلخ... تلخ می نویسم... تلخ فکر می کنم... این روزها... دست برداشته ام از توجه بی وقفه به حضور آدم ها...! پرهیز می کنم از ثبت وجودهایی که ماندگاری ندارند! این روزها... تلخ تر از همیشه... از همه ی آدم ها بریده ام نوع مطلب : برچسب ها : تلخ، آدم ها، پرهیز میکنم، لینک های مرتبط : گاهی مرا به خاطر بیاور مــــــن همــــانـــــم که اگـــــر لحظــــه ای از مـــــن بی خبر بودی زمین را به آسمان میدوختی!
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : چهارشنبه 12 آبان 1395 :: نویسنده : bahar
یه وقتـــــــــــــــــایی هست چشات پُر اشکه امــــــــــا نمــــــی ذاری بــــــریــــــــــــــــزه گلوت پُــــــــرِ بغضــــه اما نمی ذاری بشکنه دلــت پُـــــــرِ حـــــــــــــــرفه امــ ــــا فــقــط سُکـــــــــوت و سُکــــــــــوت و سُکـــــــــوت راضی نیستی ولی نه گِله میکنی و نه شِکایتی یه وقتایـــــــــی هَست که دیگه فَقَـَـــَــــــــط.... تَســـــــــلیم میشـــــــــــــــی
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||