درباره وبلاگ آرشیو وبلاگ نویسندگان آمار وبلاگ
تلاش کنیم میان بودن و نبودن مان تفاوتی باشد دوشنبه 14 مرداد 1392 :: نویسنده : حامد دهدارپور
یا باید برای خوشبختی مبارزه کرد یا باید رفت، با غرور. با اینکه من به شخصه معتقدم که راه سومی هست که اکثریت مردم در اون مسیرند." کسانی که به هر قیمتی زندگی می کنند". تو در سراسر زندگی جدا از همه داشته هات از یه چیزی در درون محافظت می کنی که نمیدونی چیه و فقط میدونی اون هست و وقتی نیست، همون لحظه ایه که میمیری چون اون تنها چیزیه که داری. هر کس تو زندگی حس های متفاوتی رو تجربه می کنه بعد از دیدن این فیلم هم حس جدیدی رو تجربه کردم و هم دیدم نسبت به کسانی که خودکشی می کنند عوض شد و حداقل مطمئن شدم جزء دسته سوم نیستند. فیلم رو ببینید و دربارش تو اینترنت بخونید. آهنگ پایانی فیلم: "" یکشنبه غم انگیز......تا شب دوام نمی آورم در تاریکی و سایه....تنهایی مرا می آزارد با چشمان بسته تو از کنارم میروی تو آرمیده ای و من تا صبح منتظرم سایه های مبهمی را میبینم از تو خواهش می کنم به فرشته ها بگویی مرا در اتاقم تنها بگذارند چه بسیار شنبه ها تنها در سایه ها و من امشب خواهم رفت چشمانم چون شمع پر فروغی می درخشد دوستانم برایم گریه نکنید که مزارم نور باران است به خانه باز میگردم که جانم به لبم رسیده است و در سرزمین سایه ها تنها به خواب میروم "" "GLOOMY SUNDAY 1999" نوع مطلب : حیاط خلوت ما ...، برچسب ها : لینک های مرتبط : دوشنبه 28 مرداد 1392 09:40 ق.ظ
سلام بنده دیروز وبلاگم رو راه اندازی کردم خوشحال میشم که از نظراتتون نهایت استفاده رو کنم
حامد دهدارپورمرسیاز نظرتون. حتما دوشنبه 21 مرداد 1392 07:34 ب.ظ
گاهی وقتا انتخاب خیلی از چیزا سخته سر دوراهی بودن خیلی بده
حامد دهدارپوردرسته. زندگی ما هم مطلقا ساخته انتخاب های ماست. دوشنبه 21 مرداد 1392 10:22 ق.ظ
شرمنده یادم رفت اسمم رو بنویسیم یکم فراموشکارم نوشته هاتون بسیار مورد پسند هستند
حامد دهدارپور: مرسی از حضورتون دوشنبه 21 مرداد 1392 10:19 ق.ظ
خواهش میکنم همه ی ما ادم ها میدونیم باید برای نداشته هامون بجنگیم ولی گاهی وقتا همه ی زندگیمون رو فدای یک خواسته میکنیم شاید همه ی زندگی مون رو تو اون خلاصه کردیم جنگیدن خوبه ولی ...
حامد دهدارپور: تا زمانی که در نگاه به خواسته تعادلی بین عقل و احساس باشه تلاش معقولانه ای برای رسیدن به اون انجام می دیم.هر وقت خواسته ای داشتیم که آن رو برابر همه زندگی دانستیم یا نگاهمان زیادی احساسی است یا زیادی عقلانی. یکشنبه 20 مرداد 1392 09:59 ق.ظ
گاهی وقتا حس مبهمی در وجودمان رخنه میکندنمیدانیم این احساس از کجا امده هرچه هست نمیدانم دوستش دارم یانه ولی هرچه هست مبهم است انگار معلق ام رو هوام...ولی میدانم حس جنگیدن برای زندگی یکی از این احساس های مبهم است
حامد دهدارپورمطمئنا کسایی که برای کیفیت زندگی تلاش می کنن چیزی دارند که دو دسته دیگه ندارند و به صورت ناخوداگاه هر انسانی مجذوب چنین شخصیت هایی می شود. انچه برای ما در مقابل دبگران ارزش و احترام میاره اینه که ما چقدر برای خواسته هامون مبارزه می کنیم. چون تاثیر خود و بودنمون رو نشون می دیم.مرسی از نظرتون سه شنبه 15 مرداد 1392 06:12 ق.ظ
سلام
من این شرایطو تجربه کردم یعنی آدمایی روتو اون شرایط دیدم که ب همین دلیل تصمیم گرفت دیگه نباشه هیچکس نمیتونه خودشو بذاره جای اون وکارشو نقد کنه؛حتمأ باید طعم اون لحظه روچشیده باشی تانظربدی نمیدونم تصمیمش واقعأ درست بود یانه ولی من همیشه تحسینش میکنم،حداقلش ازمن دلو جرأتش بیشتربود من این فیلمو میخام حامد حامد دهدارپوربه نظرم یه حس موضعی و زودگذره و اگر یه مدت از اون لحظه بگذره طرف کاملا منقلب میشه و نظرش عوض میشه. ولی گرفتن چنین تصمیمی تو اون لحظه کار سختیه. |
||
برچسب ها
پیوندها
آخرین مطالب
|
||