درباره وبلاگ آرشیو وبلاگ نویسندگان آمار وبلاگ
تلاش کنیم میان بودن و نبودن مان تفاوتی باشد چهارشنبه 16 دی 1394 :: نویسنده : حامد دهدارپور
بعد از فارغ تحصیل شدن از دانشگاه دنبال کار مرتبط با رشته ام گشتم ولی وضعیت خیلی خراب تر از اونه که یه کار پاره وقت برای یه کارمند دولت گیر بیاد.از ادامه تحصیل متنفرم تمام تلاشم رو میکنم که مجبور به ادامه تحصیل نشم. پیشنهاد معاونت مدرسه و کار تو اداره را هم قبول نکردم. یه جورایی حس می کنم سقف آموزش و پرورش کوتاهه و رغبتی به گرفتن پستی ندارم فقط میخوام به همین دبیری توش بسنده کنم تا شر سربازی از سرم کنده شه.(اصلا چرا کسی که کل زندگیش رو درس خونده باید بره سربازی. کشور چه سودی از پست دادن یه شخص درس خونده میگیره. میتونند بگن برو فلان کارخونه و دو سال براشون طراحی صنعتی و تحلیل مهندسی انجام بده.هم فاله هم تماشا.یه چیزایی یاد میگیریم و خدمتی هم به کشور عاریایی کرده ایم ).یه مدته تنها کاری که میکنم خواب و ولگردی تو اینترنته و تنها کاریه که میتونم بدون دردسر انجام بدم چون دیگه حوصله چالش جدید ندارم. آدمهای دورم رو هر از چندگاهی هرس میکنم و دایره دورم رو کوچیکتر تازگی ها بیشتر از تلفن متنفر شدم با زنگ خوردنش مشکل دارم چون هر کی زنگ میزنه یه کاری برات داره ،شاید باید بیشتر رک باشم. دیگه اون آدم سابق نیستم و کم کم دارم عوض میشم و از نقطه ای که دارم به سمتش میرم میترسم. این روزا فقط دارم مشکلاتم را دور میزنم و هیچ کدومشون رو حل نمی کنم. هنوز زیاد موسیقی گوش میدم یه جورایی یار غارمه و کمک بزرگی برای حس و حال این روزامه. در عشق دو چیز است که پایانش نیست اول سر زلف یار و اخر شب ماست حزین لاهیجی نوع مطلب : حیاط خلوت ما ...، برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||
برچسب ها
پیوندها
آخرین مطالب
|
||