دستهای خالی
دنیای من تمام شد
وقتی فهمیدم
با دویدن نمی رسم
با فریاد شنیده نمی شوم
و با گریه هیچ وقت خالی نمی شوم
دنیای من تمام شد وقتی
صدای تپش قلبم را نشنید
وقتی برای دلشوره بند بند دلم تسکینی نشد
و وقتی رد نگاهم به بن بست نبودنش خورد
هی نوستراداموس!
تو چه می فهمی
دنیای کسی که دنیایش اشتباهی است
خیلی زودتر از فردا تمام شده است...
وقتی فهمیدم
با دویدن نمی رسم
با فریاد شنیده نمی شوم
و با گریه هیچ وقت خالی نمی شوم
دنیای من تمام شد وقتی
صدای تپش قلبم را نشنید
وقتی برای دلشوره بند بند دلم تسکینی نشد
و وقتی رد نگاهم به بن بست نبودنش خورد
هی نوستراداموس!
تو چه می فهمی
دنیای کسی که دنیایش اشتباهی است
خیلی زودتر از فردا تمام شده است...
نوشته شده در پنجشنبه 30 آذر 1391 ساعت
05:00 ب.ظ توسط دستهای خالی نظرات |
Design By : Pichak |