دستهای خالی

توی اتوبوس حرفهای چندنفر وادارم می کند هندزفری را از گوشم دربیاورم.جدا از همه نقلها یکی شان حرف جالبی می زد. میگفت: (مردم ما دیگه سریع خودشون رو باهرشرایطی وفق میدن.این گرونی ها که یه دفعه پیش اومد هیشکی عکس العمل انچنانی از خودش نشون نداد.همه سعی کردن دخل وخرجشون رو یه جوری با قیمت های جدید تنطیم کنند تا ببینن چی پیش میاد...)
بدتراز این مطلبی تو یک مجله(1) بود درباره اینکه چقدر جوک وپیامک طنز برای افزایش نرخ ارز و... بین مردم ردوبدل شد واخرش هم نتیجه گرفته بود که این نشان می دهد جامعه ما هنوز سالم وسلامت است!!!
واقعیت این است که این نسل عادت جدیدش را بدموقع به ما ارث داد. به نسل ما که فصل حرف زدنش است. حالا ما انگار که حرف زدن یادمان رفته است. انگار که از حرف زدن خاطره بدی داشته باشیم. در مترو درگوشمان بلند بلند با موبایل حرف می زنند و ما حرف نمی زنیم. در دانشگاه استاد درس درست وحسابی نمی دهد و نمره ها را از کیسه بیرون می کشد و ما حرف نمی زنیم. رئیس دانشگاه شب می خوابد و صبح بلند می شود و برایمان قانون های جدید وضع می کند وما حرف نمی زنیم. هر روز جلوی چشمانمان انواع و افسام خلاف های شرع و عرف و قانون انجام می شود و ما بازهم حرف نمی زنیم. نمیخواهم حرفهای دشمن شاد کنم بزنم اما شاید بهتر باشد تجدید اسم کنیم وبه جای نسل سوم وچهارم و چندم به خودمان بگوییم نسل مدارا. مدارا با همه چیز و همه کس.
 خدا نیامرزد کسی  که این تخم سکوت و( هرچه آید خوش آید) را در دل ما کاشت. حالا حالاها نمی فهمد چه ظلمی کرده،چه صداهایی را خشکانده و چه حرفهایی را خاک کرده است.
همینکه هرکداممان موقع خروج ازخانه، خودمان را یادمان برود هندزفری مان را یادمان نمی رود یعنی فرار می کنیم ازاینکه حرف بزنیم. واینکه همه جا دنبال این هستیم که حتی شده یک چیز کوچک هم حالمان را خوب کند یعنی احتیاج داریم که حرف بزنیم.
نسل های کذشته را ببینید.چه با افتخار ازحرفهایی که زده اند وبا آنها کارهای بزرگ انجام داده اند حرف می زنند. نسل گدشته ما به خاطر حرفهایی که قبلا زده است هنوز هم حرف برای گفتن دارد. اما ما چه داریم؟! جز اینکه با بهانه و بی بهانه، عمدا وسهوا، راحت ومعذب حرف نزدیم و حرف نزدیم و حرف نزدیم. بیایید با خودمان روراست باشیم و نگوییم چه فایده از حرف زدن . ما تا حرف نزنیم حالمان خوب نمی شود.
-----------------------------------
(1)هفته نامه همشهری جوان، شماره380،صص28،29

نوشته شده در سه شنبه 2 آبان 1391 ساعت 09:57 ب.ظ توسط دستهای خالی نظرات |


Design By : Pichak