پیش ماست ولی جای دیگری تخم
می گذارند!!!!!بگذار بروند روزی
بوی کباب شدنشان به مشاممان
میرسد !!!!!!!
بـهـ بَـعـضـیـامـ بـاسـ گُفـتـ :
هَـرکـی بـامـن شُـد دَمـپَـر
بَـعـد چَـن وَقـتـ شـد پَـرپَــر !!
گـفـتـم کـه مـواضـب خـودت بـاشـی.....
یک نخ تنهایی به یاد تمام دل مشغولی هایم …
یک نخ سکوت به یاد حرفهایی که همیشه قورت داده ام …
یک نخ بغض به یاد تمام اشک های نریخته …
کمی زمان لطفا ، به اندازه یک نخ دیگر ، به اندازه قدم های کوتاه عقربه …
یک نخ بیشتر تا مرگ این پاکت نمانده
ای کاش دوستی ما با یه دیدار شروع میشد و با یه دیدار تموم میشد
ای کاش مثل همه تو روز جدایی چشم تو چشم میشدیم
ای کاش میتونستم اخرین حرفم رو بهت بزنم
ای کاش توی دوستی مثل بقیه بودیم
.
.
.
ولی همه اینا با یه حادثه از بین رفت
نه روز جدایی نه حرفی نه خداحافظی و نه دیداری
ای کاش دوستیمون مثل بقیه بود تا الان که نیستی دل تنگت نباشم
ای کاش کاش میتونستم اخرین حرفم رو بهت بگم که مدیونت نباشم
ولی الان باید تا اون دنیا صبر کنم و بعدش بگم : دوست دارم
چیزی که ترا از من گرفت...
کلافه شدی از
پس و پیش کردن هایم...
گفتی فرامــوش کنـم
ســوار سپید پوش قصه هام را...
من فراموش می کنــم
امــــا!!!
اسب سفیدی که
به تیرکـــ نرده های کلبه بستی
مــدآم شیهه می کشد در مغــزم !!!
خدایا …
دلم همراهی می خواهد از جنس خودت!
نزدیـــک
بی خطــــر،
بخشــــنده…
بی منّـــــــــــــــــت … !
امشب
خسته تر ازدیروزم
کاش میشد...
گوشه ای نوشت:خدایا!
صبح بیدارم نکن...
زیـــاد خوبـــ نباشـــ ! زیـــاد هم دم دستـــ نباشـــ !
زیـــاد که خوبـــ باشیـــ دل آدم هـــارا میزنیـــ !
آدم هـــا اینـــ روزهـــا عجیب
بـــه خوبیـــ بـــه شیرینیـــ آلرژی دارنـــد!
زیـــاد هـــم که باشیـــ زیادی میشویـــ....
وقتــی خواستنتـــ بویـــ شهوت میــدهـــد!!
وقتـــی بودن هــا طعم نیاز دارد
وقتـــی تنهایـــی ها بــی هیـــچ یادی از یار
بـــاهرکسی پـــر میشـــود!!!
وقتـــی نـــگاه هـــای هرزه به هـــر ســـو روانـــه میشـــود!
وقتـــی غریزه"احســـاس را پوششـــ میدهـــد!
وقتـــی انسان بودن آرزویـــی دستـــ نیافتنیـــ مـــی شـــود!
دیـــگـر نمیخواهمت!!!
نـــه تورا ! نـــه هیچ کس دیـــگــر را....
خیلی سخت است بدانی هیچوقت به آن کسی که خیلی دوستش داری نخواهی
رسید.
خیلی سخت است با اینکه میدانی به او نمیرسی باز هم سکوت کنی و آرام در دل
شکسته شوی.
خیلی سخت است بغض گلویت را گرفته باشد اما نتوانی گریه کنی ، خیلی سخت
است قلبت پر از درد باشد اما نتوانی خودت را از این درد خالی کنی.
با خود میگویم این زندگی تنها با تو زیباست ، میگویم که این قلب تنها عاشق تو
هست و تنها تو را دوست دارد اما کسی آنچه را که برای خویش زمزمه میکنم باور
ندارد.
شاید تنها با یاد و عشقت اما بدون تو، در این دنیا تنها زندگی کنم.
این رسم زندگیست ، سرنوشت با من و تو یار نیست .
هیچکس هوای ما را ندارد ، زندگی با ما نمیسازد.
تنها من هستم و تو هستی ، دو قلب عاشق ولی تنها و شکسته .
قلب تو را نمی دانم ، اما قلب من میخواهد تا ابد به عشق تو تنها بماند.
خیلی سخت است با او که دوستش داری نتوانی زندگی کنی و بدانی که هیچگاه
به او نخواهی رسید.
خیلی سخت است نتوانی دستانش را بگیری و او را در آغوش بفشاری.
تنها میتوانم به تو بگویم خیلی دوستت دارم و تا ابد عاشقت می مانم عزیزم.
خیلی سخت است برای رسیدن به او که خیلی دوستش داری انتظار بکشی
و آخر سر سهم این انتظار شیرین یک پایان تلخ باشد.
پایانی که آغاز حسرت عشق من است .
تا کی باید در حسرت رسیدن به تو بنشینم،
تا کی باید لحظه ها را بشمارم تا قشنگترین لحظه ام با تو فرا رسد.
شاید تا فردا یا شاید تا…
تا آخر دنیا!
اون لحظه که میپرسه :خوبی؟
بغض توگلوت میپیچه
پنج خط تایپ میکنی ولی بجای ارسال
همه روپاک میکنی ومینویسی
خوبم مرسی تو خوبی؟
تمام شد !
امروز با تو بودن
یا نبودن فرقی ندارد...
سیگار باشد و خیابان ...
من میروم تا دود کنم هستی ام را
سال هاست دود سیگار
پلمپ کرده بغض گلویم را . . .
در خود فرو رفته ام !
سیگار میکشم ...
نگاه مردم به دنبال دود سیگارم ...
تنها فقط دود را می بینند !!!
نمیدانند من چه میکشم ... !
میبینی؟
میبینی؟
شـــب خوابیـــدی تـــوی تختـــت و هـــی قـــل میخـــوری !
بعـد گـوشیتـــو بـرمیـــداری و مینویســـی “خوابـــم نمیبـــره”
ســـرد میشـــی، بغـض میشـــی،
...
خــــــرد میشـــی وقتــــــی که میبینـــی همچین کســیـو داری کـــه
اینـــو واسش بفرستـــی...
بعضی وقتا سکوت میکنی!!!
چون اینقدر رنجیدی که نمی خوایی حرف بزنی
بعضی وقتا سکوت میکنی!!!
چون واقعا" حرفی واسه گفتن نداری
گاه سکوت به اعتراضه!!!
گاهی هم انتظار!!!
اما بیشتر وقتا سکوت واسه اینه که
هیچ کلمه ای نمی تونه غمی رو که
تو وجودت داری رو توصیف کنه...
تموم دنیا رو پیاده می دوم...
ســــر بــه هـوا نیستـــــــم امــــا همیشـــــه چشـــــم بــــه
آسمــــــان دارم؛
حـــــال عجیبـــی ست دیــــدن همـــــان آسمـــان
کـــه شایــــــد تـــــــو؛
دقـایقــــی پیـــــش بـــه آن نگــاه کـــــــرده ای..
بســـــــــــــه هر چی كشیدمگــــــــــور پدر همه
نامردیاتبیـــــــــــا یه مردی كنُ منو از این روزگار محـــــــــو كن...