هــیـچـکس بــی درد و غــصّـه
و گــرفـتــاری نـیــسـت،
امـا قـشـنـگـیـش بــه ایـنـه کــه
تــو اوج غــم بــخــنـدی و
لـبـخـنـد بـیـاری بـه لـب دیـگــران…
میتوان با این خدا پرواز کرد
سفره دل را برایش باز کرد
میتوان درباره گل حرف زد
صاف وساده مثل بلبل حرف زد
چکه چکه مثل باران راز گفت
میتوان با او صمیمی حرف زد
بلبل آهسته به گل گفت شبی
که مرا از تو تمنائی هست
من به پیوند تو یک رای شدم
گر ترا نیز چنین رائی هست
گفت فردا به گلستان باز آی
تا ببینی چه تماشائی هست
گر که منظور تو زیبائی ماست
هر طرف چهرهٔ زیبائی هست
پا بهرجا که نهی برگ گلی است
همه جا شاهد رعنائی هست
باغبانان همگی بیدارند
چمن و جوی مصفائی هست
قدح از لاله بگیرد نرگس
همه جا ساغر و صهبائی هست
نه ز مرغان چمن گمشدهایست
نه ز زاغ و زغن آوائی هست
نه ز گلچین حوادث خبری است
نه به گلشن اثر پائی هست
هیچکس را سر بدخوئی نیست
همه را میل مدارائی هست
گفت رازی که نهان است ببین
اگرت دیده ی بینائی هست
هم از امروز سخن باید گفت
که خبر داشت که فردائی هست
. چون گل زیبا شكوفد در چمن هر تازه ای
. نیست جز كوثر دفتر شعر مرا شیرازه ای
. تو نه تنها كوثر فردوس برینی و كوثر ما
. كز تو باشد نام مادر هم پدر آوازه ای
. خوش تر از بخت سعیدت كو فلك را نیری
. بهتر از روی ملیح ات این غزل را غازه ای
. تا كه مادر دخترش كوثر بنامد تا ابد
. گو پدر كزعشق كوثر هیچ ندارد اندازه ای
زنبورها به چشمان تو عادت
و به قانون کندوها خیانت کردند !
من امّا هیچ غمی نمانده برایم
جز حسرتی و حسادتی به حال آن زنبور
می خواره ی کوچک
که از صبح دیدار تو تا ابدیّت
در تاب مژگانت آسوده و بیکار لمیده است
زیباترین حکمت دوستی ،
به یاد هم بودن است ،
نه در کنار هم بودن . . .
دوست داشتن بهترین شکل مالکیت
و مالکیت بدترین شکل دوست داشتن است . . .
خوب گوش کردن را یاد بگیریم…
گاه فرصتها بسیار آهسته در میزنند . . .
تنهایی هایم پر از یاد توست
بدان که احساسم از آن وجود نازنین توست
به هر زبانی که بدانی و ندانی
خالی از هر تشبیه و استعاره و ایهام
تنها یک جمله برای تو خواهم نوشت
دوستت دارمــ
پادشاهی نزد او آمد،
پس از او وزیر پادشاه نزد مرد نابینا رسید
سپس سربازی نزد نابینا آمد،
هنگامی که همه آنها مرد نابینا را ترک کردند،
مرد با تعجب از نابینا پرسید: چگونه متوجه شدی؟
طرز رفتار هر کس نشانه شخصیت اوست
نه سفیدی بیانگر زیبایی است
و نه سیاهی نشانه زشتی
شرافت انسان به اخلاقش است...
هی غلط می نویسی،
صبر کن سهراب
قایقت جا دارد؟
آب را گل کردند چشم ها را بستند
و چه با دل کردند
وای سهراب کجایی آخر ؟
زخم ها بر دل عاشق کردن ،
خون به چشمان شقایق کردند
ای سهراب کجایی
که ببینی حالا دل خوش سیری چند ؟
صبـــــــــــــــر کن سهــــــــــــــراب
قایقت جا دارد؟
من را نیز با خود ببر ،
اینجا عاشقی بین مردم مرده است .
صداقت؟یادش گرامى
غیرت؟ به احترامش یک لحظه سکوت
معرفت؟ یابنده پاداش می گیرد
مرام؟ قطعه ی شهدا
عشق؟ از دم قسط
واقـــعـــا به کــــــجـــا چــــنـــیـــــــن شـــــتـــابـــــا ن؟
عادت کرده ام
کوتاه بنویسم
کوتاه بخونم
کوتاه حرف بزنم
کوتاه نفس بکشم
تازگی ها
دارم عادت می کنم
کوتاه زندگی می کنم
یا شاید
کوتاه بمیرم
نمی دانم
فقط عادت …
ﺍﺯ ﮔﺮﻩﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﺷﻤﺎﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮔﻠﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ،
ﺩﺭ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻟﺤﻈﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﺁﻣﺪﻡ،
ﮔِﺮِهی ﺑﻪ ﻧﺎﻓﻢ ﺯﺩﻧﺪ، ﮐﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ
ﮔﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﻔﻬﻤﻢ!
ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮔﺮﻩ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺑﺪﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ...
ﺷﺎﯾﺪ ﺣﮑﻤﺘﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﻩﻫﺎﺳﺖ!
ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺒﯿﻨﯽ ﻭ ﺻﺒﺮ،
ﻫﺮ ﮔﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺭﻧﮕﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﮐﻨﺎﺭ ﮔﺮﻩ ﺑﻌﺪﯼ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻡ
ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ
ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺭﻗﻢ ﺯﺩﻩ ﺩﺍﺭﻡ...
ﺷﺎﯾﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﺮﺳﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﮔﺮﻩ ﻓﺮﺷﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﺒﺎﻓﻢ...
ﻓﺮﺷﯽ ﮐﻪ ﺧﺎﻟﻖ ﻫﺴﺘﯽ ﻧﻘﺸﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﮐﺸﯿﺪﻩ
ﻭ ﻣﺮﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﻓﺘﻨﺶ ﺑﺮﮔﺰﯾﺪﻩ...
ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﻻﺯﻡ
ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻦ ﺩﯾﺪﻩ ﻭ ﻣﻦ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ
ﺷﮑﺮﮔﺰﺍﺭﻡ...
هیچ وقت بابت عشق هایی که نثار دیگران کرده اید
و بعدها به این نتیجه رسیده اید
ذره ای برای عشق شما ارزش قائل نبوده اند،
افسوس نخورید...
شما آن چیزی را که باید به زندگی ببخشید،
بخشیدید؛ و چه چیزی زیباتر از عشق ...
هر رنج دوست داشتن صیقلی ست بر روح
شل_سیلور_استاین
سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند
که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت
به رقص درآیی
قصه عشق ، انسان بودن ماست
اگر کسی احساست را نفهمید مهم نیست
سرت را بالا بگیر ولبخند بزن
فهمیدن احســاس
کار هر آدمی نیست!
شاملو
شکایت ....
انسان
در حق دوستت؟
دل و عقل
تقدیم به همه
یک جمله.....
فرزندم،....
مادر
خدایت.....
هیچ بن بستی نیست.....
زندگی کن
روز دانش اموز مبارک
ضربان....
باران...
حواسمان باشد
کاندیدای شورای دانش اموزی
امروز....
مادرم
باران
بی عشق...
خدا ...
انار میوه بهشتی
فصل پاییز مبارک
تبریک می گم به همه مخصوصا پسرم
سایت ماه اسکین طراح قالب وبلاگ رایگان با امکانات عالی