كوثرم این وبلاگ رو بخاطر کسی ساختم که همه ی زندگیمه.... درباره وبلاگ سلام.من رز سیاه هستم.این وبلاگ رو به خاطر کوثر عزیزم درست کردم.کسی که همه زندگیم شده.اسمم رز سیاهه چون به قول خودش مثل رز سیاه که با بقیه گل ها فرق داره با بقیه آدم ها واسش فرق دارم. امیدوارم همیشه احساسش بهم همینطوری باشه...گاهی اتفاقاتی می افته که نمیذاره حرف دلمو باور کنه و بفهمه چقدر دوسش دارم،حرف های دلمو اینجا مینویسم شاید اونم یه روز باورش بشه... شاید یه روزی بفهمه چقدر دوسش دارم...امیدوارم... ..................... با همه ی تنهاییم تنهام گذاشت و رفت.... مدیر وبلاگ : رز سیاه مطالب اخیر آرشیو وبلاگ نویسندگان
به اصرار دوستان عزیزم اگه عمری باقی باشه به نوشتنم ادامه میدم اما نه دیگه به اسم رز سیاه یا اسم واقعیم و نه دیگه این وبلاگ....برای بعضی از کسایی که قبلا به وبلاگ سر میزدن و لطف داشتن اسمشو
میفرستم.انشالله اگه زنده بودم سال های طولانی با اون وبلاگ خواهم بود. دیگه اینجا راحت نیستم.... وقتی میام اینجا یاد قلب خرد شده ام و رفتارهایی که به ناحق باهام شد می افتم...یاد ترک بزرگی که همیشه روی دلم موند ترکی که هیچکس نتونسته بود درست کنه چون هیچکسو اعماق قلبم که اون بود راه نداده بودم...یاد ظلم این زمونه می افتم که محبت و عشق میکاری اما...گاهی وقتها بعضی اتفاقات باعث میشه شک کنی که به خوب بودن ادامه بدی یا تو هم مثل آدم های این زمونه....بگذریم حرف ناگفته زیاده اما بازم سکوت میکنم....ایندفعه به احترام خودم.....که تلافی نکرد فقط نگاه کرد.... چشمهاش از چیزهایی که دید و شنید پره اشک شد... قلبش خرد شد....همینطور که داشت قلب شکسته اش رو با دو تا دستاش از رو زمین جمع می کرد سرشو رو به آسمون کرد.... با همه ی تلخیه این جمله گفت خدایا راضیم به رضای تو.... سرشو انداخت پایین و رفت....رفت در حالیکه اشکاش داشت روی تیکه های قلبش می ریخت....قلبی که حالا دیگه مرده بود و تنها گناهش عشق بود.... هر داشته ای را به هر نداشته ای نفروش؛ گاه اگر نداشته هایت را به دست آوری؛ حسرت داشته هایی را می خوری که ارزان فروختی ...! داشته هاتونو ارزون نفروشید....مراقب قلب اونهایی که صادقانه دوستتون دارن باشید.... خداحافظ.... نوع مطلب : دل نوشته ها، برچسب ها :
دیگه از نوشتن خسته شدم... دیگه حتی از زندگی خسته شدم.... یک ماه و ده روزه که رفته و منو بی خبر از خودش گذاشته...منی که تحمل 1 ساعت بی خبری ازش رو نداشتم.... حتی بهم نگفت به خواستگارش چه جوابی داده...... خدایا خودت بگو چیکار کردم که باید اینجوری زجر بکشم.... خدایا خودت بگو چی کم گذاشتم؟.... دیگه این آخرین پست این وبلاگه..... وبلاگی که پست هاش با یه دنیا احساس نوشته شد... حتی کسی نفهمید بعضی شبها تا صبح پای این وبلاگ داشتم مطلب میذاشتم... خدا خودش میدونه چقدر کوثرو دوست دارم .حاضربودم براش هر کاری انجام بدم.وقتی لبخند میزد انگار دنیارو بهم دادن....اما وقتی خودش نمیخواد من دیگه چه کاری از دستم بر میاد... یه روز میای سراغم که خیلی وقته رفتم و چیزی جز خاطره برات نمونده..... دیگه یاد گرفتم با کسایی که دربارم با منطق تصمیم میگیرن با احساسم تصمیم نگیرمو منم با منطق تصمیم بگیرم...یه سال با همه ی احساسم گفتم مال توام و تو با منطق ات گفتی میری و رفتی...عزیزم دیگه مال تو هم نیستم.......دیگه آزادی با هرکس که میخوای باشی هرچند از اولشم آزاد بودی....فکر میکردم تو با بقیه فرق داری و قدر اینکه همه ی احساسمو برات بزارم میدونی... خدایا فقط خودت میدونی چقدر دوستش دارم خیلی خیلی خیلی مراقبش باش و نذار هیچوقت مثل من تنهای تنها بشه....کمک اش کن توی زندگیش موفق و شاد باشه...... از این به بعد دیگه از کسی انتظاری ندارم.....دیگه به این وبلاگ سر نمیزنم.خداحافظ همه کسایی که به این وبلاگ می اومدید و نظر میذاشتین،خداحافظ وبلاگه کوثرم.... پانویس:اما یکی روی حرفت که گفته بودی تا دو سال دیگه ازدواج نمیکنی حساب کرده بود...یکی که داشت همه تلاششو میکرد از دستت نده....یکی که حرفات براش سند بود یکی که با همه ی وجود باورت داشت ....یکی که دوستت داشت و تو نفهمیدی....کاش تو هم بلد بودی برای داشتنش تلاش کنی.....عزیزم اگه یه روز دستت جلوی خدا دراز شد که ازش بخوای یکی واقعا دوستت داشته باشه اگه یه روز تنهای تنهات گذاشتن این روزا یادت بیاد که...... شاید برایت عجیب است این همه آرامشم خودمانی بگویم ؛ به آخر که برسی ، دیگر فقط نگاه میکنی . . . . نوع مطلب : دل نوشته ها، عکس، برچسب ها :
با تو زیر بارانم.... چتر برای چه؟؟؟ خیال که خیس نمی شود! نوع مطلب : دل نوشته ها، عکس، برچسب ها : کوثر، کوثرم، رز سیاه،
این روز ها... هرجا که هستم توی ذهنم تصورش میکنم... توی دلم باهاش حرف میزنم... انگار کنارمه... حتی گاهی ناخودآگاه با صدای بلند باهاش حرف میزنم و وقتی صدام بلند میشه یهو به خودم میام... اونوقته که یادم میاد کوثر پیشم نیست... مثل دیوونه ها...فکر کنم دارم دیوونه میشم..... نوع مطلب : عکس، دل نوشته ها، برچسب ها : کوثر، کوثرم، رز سیاه،
میگویند هـــــــــرسن و سالــــــــــی که داشته باشی اگــــــــــر کسی نباشد که با یادش... چشمانت… از شادی یا غــــــــــم پر از اشک شود؛ هرگز زندگی نکرده ای... ... ومن این روزها زندگی میکنــــــــــــم.... نوع مطلب : عکس، دل نوشته ها، برچسب ها : کوثر، کوثرم، رز سیاه،
پرسید : چـرا آســــمان ابریــست ؟ گفتم : تـــو نبـودی بـا او درد دل کـــــردم..... نوع مطلب : عکس، دل نوشته ها، برچسب ها : کوثر، کوثرم، رزسیاه، منو شب دیوونه کرده باز.... بازم مثل همه ی شب ها با همه ی خستگی هنوز نتونستم بخوابم...... ساعت 4:15 صبح..... نوع مطلب : دل نوشته ها، برچسب ها :
آن را زندگی نمی نامم ؛ تمام لحظاتی که بدون یاد تو طی می شوند ... نوع مطلب : عکس، دل نوشته ها، برچسب ها : کوثر، کوثرم، رز سیاه،
شاد باش عزیزم… نه یک روز ، هزاران سال!!! بگذار آواز شاد بودنت چنان در شهر بپیچد تا رو سیاه شوند آنان که بر سر غمگین کردنت شرط بسته اند! نوع مطلب : عکس، دل نوشته ها، برچسب ها : کوثر، کوثرم، رز سیاه،
نوع مطلب : عکس، دل نوشته ها، برچسب ها : کوثر، کوثرم، رز سیاه،
ببار باران... من سفر کرده ای دارم که… یادم رفته است پشت سرش آب بریزم...... نوع مطلب : عکس، دل نوشته ها، برچسب ها : کوثر، کوثرم، رز سیاه، سرم درد میکند برای عاشقــــــــــــی با طعم “تــــــو” نوع مطلب : دل نوشته ها، عکس، برچسب ها : کوثر، کوثرم، رز سیاه،
هنوز دوسش دارم...هنوز عاشقشم.... هنوز نمیتونم از این وبلاگ دل بکنم... بعد این همه مدت هنوز حتی یه ذره هم از علاقم بهش کم نشده.... هر جای دنیا که الان هستی دلم کنارته مهربون... دوستتت دارم............ نوع مطلب : عکس، دل نوشته ها، برچسب ها : کوثر، کوثرم، رز سیاه، حال روحی ام خیلی بده هیچوقت اینطوری نبودم.میدونم که ضربه ای که خوردم هیچوقت از بین نمیره.این که همه امیدتو به کسی ببندی به اینکه خیلی دوست داره به اینکه نمیتونه تنهات بذاره به اینکه قدر احساستو میدونه به اینکه با همه فرق داره به اینکه بدون تو طاقت نمیاره اما آخرش....بهتره دیگه توی این وبلاگ ننویسم....برای کی بنویسم؟... اون موقع کوثره من بود مثل اسم وبلاگم.الان حتی کوثر هم نمیتونم صداش کنم باید بگم کوثر خانم....یه دنیا حرف و بغض توی دلمه همشو توی تابوتی که برای دفن کردن دل مرده ام ساختم همراه دلم دفن میکنم.... وقتی آدم همه احساس و عشقشو برای کسی بذاره و طرف مقابل بره آدم نابود میشه....توی زندگیم فقط واسه کوثر این کارو کردم اما بازم تنهام... کسی نیستم که واسش بد بخوام یا بخوام مزاحمش بشم هیچوقت حتی به این کار فکر نکردم.من صادقانه جلو اومدم چیزی که توی این زمونه اینطوری بودن خیلی سخته....خدایا خودت میدونی چقدر دوسش دارم و چقدر دلم میخواست خوشبختش کنم اما خودش نخواست.... دیگه دلی برام نمونده که بخواد کسی رو دوست داشته باشه دیگه مرد...دیگه هیچوقت احساسمو برای کسی نمیذارم. خدایا نذار هیچوقت اندازه من تنها بشه...خدایا مراقبش باش خدایا مراقبش باش خدایا مراقبش باش...دیگه نه ازخدا چیزی میخوام نه از کسی انتظاری دارم...خداحافظ وبلاگه کوثرم... شاید آرام تر میشدم... فقط و فقط... اگرمیفهمیدی... حرف هایم به همین راحتی که میخوانی... نوشته نشده اند نوع مطلب : عکس، دل نوشته ها، برچسب ها : رز سیاه، کوثرم، کوثر، دلم تنگ همان کسى است که نمیدانم هنوز در خاطرش جایى دارم یا نه… دلم تنگ همان کسى است که دیگر حتى جواب سلامم را هم نمیدهد… دلم تنگ همان کسى است که وقتی از کنارش میگذرم،دیگر به من نگاهى نمیکند… دلم تنگ است،تنگ… نمیدانم دیگر چطور باید میبودم که نبودم! پانویس:دیگه اشک چشمام نمیذاره بنویسم میرم شاید خوابم ببره هرچند نزدیکه صبحه...... نوع مطلب : عکس، دل نوشته ها، برچسب ها : کوثر، رز سیاه، تنهایی یعنی
امشبم مثل شبای دیگه رو تختت دراز بکشی آهنگ بزاری و بازم فکر کنی به نبودنش به حرفایی که باهم میزدید به اینکه با غریبه ای رفته و مثل همیشه چشمات تقاص پس بدن… !!!
نوع مطلب : دل نوشته ها، برچسب ها : روزی دلت برایم تنگ خواهد شد روزی که در آغوش دیگری هستی اما کسی کنارت نیست حتی خودت….... نوع مطلب : دل نوشته ها، برچسب ها : رز سیاه، سکوت می کنم؛ به احترامِ آن همه حرف؛ که در دلم مرد ... نوع مطلب : دل نوشته ها، برچسب ها : کوثر، کوثرم، رز سیاه، این مطلب رمزدار است، جهت مشاهده باید کلمه رمز این مطلب را وارد کنید. نوع مطلب : برچسب ها : موضوعات پیوندها
آمار وبلاگ
امکانات جانبی |