سرگرمی
شاد شوییم با کمی انتقاد وپیشنهاد و چرت وپرت
درباره وبلاگ


خوبه دیگه باید ببینی شعر را تا آخرش بخونی بعد حالشو ببری ومن 18 ساله متولد زنجان دانش آموز مرکز شهید بهشتی (تیزهوشان) دوستدار شعر ادب فارسی

مدیر وبلاگ : علیرضا علیمحمدی
نظرسنجی
نظر شما در مورد سیاست های آقای حسن روحانی چیست؟







آمار وبلاگ
  • کل بازدید :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید ماه قبل :
  • تعداد نویسندگان :
  • تعداد کل پست ها :
  • آخرین بازدید :
  • آخرین بروز رسانی :
Google PageRank Checker Powered by  MyPagerank.Net Untitled Document
دریافت کد خوش آمدگویی

دریافت کد آمارگیر سایت

مشاهده کامل آمار




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :

       نظرات
دوشنبه 6 مرداد 1393
علیرضا علیمحمدی

تو یه آزمون استخدام واسه سازمان سیا

سه نفر به مرحله پایانی رسیدن!!!!

یه ایتالیائی- یه ژاپنی و یه ایرانی !!!

آخرین امتحان این بود که به هر کدوم یه تفنگ دادن و گفتن : باید این اسلحه رو بردارید و برین تو این اتاق و همسرتون رو  بکشید!!!

مرد ایتالیائی به گریه افتاد و گفت من اینکارو نمیتونم بکنم !!!

مرد ژاپنی رفت تو اتاق و با گریه برگشت و گفت من نمیتونم اینکارو بکنم!!!

مرد ایرانی رفت تو اتاق بعد از چند دقیقه سر صدا و جیغ و داد از اتاق اومد بیرون !!!

گفتن چیکار کردی ؟؟؟ گفت تو اسلحه گلوله قلابی گذاشته بودن با صندلی کشتمش :|





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :

       نظرات
دوشنبه 6 مرداد 1393
علیرضا علیمحمدی

پسر جوانی در کتابخانه از دختری پرسید:

«مزاحمتان نمی شوم کنار دست شما بنشینم؟»

دختر جوان با صدای بلند گفت:

«نمی خواهم یک شب را با شما بگذرانم تمام دانشجویان در کتابخانه به پسر که بسیار خجالت زده شده بود نگاه کردند.

پس از چند دقیقه دختر به سمت آن پسررفت و در کنار میزش به او گفت:

... «من روانشناسی پژوهش می کنم و میدانم مرد ها به چه چیزی فکر میکنند،گمان کنم شمارا خجالت زده کردم درست است؟»

پسر با صدای خیلی بلند گفت:

«200 دلار برای یک شب!!؟ خیلی زیاد است!!!»

وتمام آنانی که در کتابخانه بودند به دختر نگاهی غیر عادی کردند، پسر به گوش دختر زمزمه کرد:

« من حقوق میخوانم و میدانم چطور شخص بیگناهی را گناهکار جلوه بدهم.»





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :

       نظرات
دوشنبه 6 مرداد 1393
علیرضا علیمحمدی
دانشجویی پس از اینكه در درس منطق نمره نیاورد به استادش گفت :
قربان، شما واقعا چیزی در مورد موضوع این درس می دانید؟
استاد جواب داد: بله حتما! در غیر اینصورت نمی توانستم یك استاد باشم.
دانشجو ادامه داد: بسیار خوب، من مایلم از شما یك سوال بپرسم ،اگر جواب صحیح دادید من نمره ام را قبول می كنم در غیراینصورت از شما می خواهم به من نمره كامل این درس را بدهید.
استاد قبول كرد و دانشجو پرسید:
آن چیست كه قانونی است ولی منطقی نیست؟منطقی است ولی قانونی نیست؟و نه قانونی است و نه منطقی؟
استاد
پس از تاملی طولانینتوانست جواب بدهد و مجبور شد نمره كامل درس را به آن دانشجو بدهد.
بعد از مدتی استاد با بهترین شاگردش تماس گرفت و همان سوال را پرسید و شاگردش بلافاصله جواب داد:
قربان شما 63 سال دارید و با یك خانم 35 ساله ازدواج كردید كه البته قانونی است ولی منطقی نیست!
همسر شما یك معشوقه 35 ساله دارد كه منطقی است ولی قانونی نیست!
و این حقیقت كه شما به معشوقه همسرتان نمره كامل دادید در صورتیكه باید آن درس را رد می شد نه قانونی است و نه منطقی!!!      




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :

       نظرات
پنجشنبه 26 تیر 1393
علیرضا علیمحمدی


( کل صفحات : 37 )    1   2   3   4   5   6   7   ...   
 
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات