باران عشق
برای اینکه بزرگ باشی،نخست کوچک بودن راتجربه کن...
دوشنبه 8 خرداد 1391 :: نویسنده : امید

سلام

به تنها ناظرهمیشگی جهان هستی





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
جمعه 22 دی 1391 :: نویسنده : ارینب

تو چه گفتی سهراب؟
قایقی خواهم ساخت ...
با کدوم عمر دراز؟
نوح اگر کشتی ساخت، عمر خود را گذراند
با تبر روز و شبش، بر درختان افتاد
سالیان طول کشید، عاقبت اما ساخت
پس بگو ای سهراب ... شعر نو خواهم ساخت
بیخیال قایق ....
یا که میگفتی ....
تا شقایق هست زندگی باید کرد؟
این سخن یعنی چه؟
با شقایق باشی.... زندگی خواهی کرد
ورنه این شعرو سخن
یک خیال پوچ است
پس اگر میگفتی ...
تا شقایق هست، حسرتی باید خورد
جمله زیباتر میشد
تو ببخشم سهراب ...
که اگر در شعرت، نکته ای آوردم، انتقادی کردم
بخدا دلگیرم، از تمام دنیا، از خیال و رویا
بخدا دلگیرم، بخدا من سیرم، نوجوانی پیرم
زندگی رویا نیست
زندگی پردرد است
زندگی نامرد است، زندگی نامرد است!

 





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
جمعه 22 دی 1391 :: نویسنده : ارینب

مردن در اقیانوس از شدت تشنگی هراس انگیز است

آیا ناگزیرید بر حقیقت چنان نمک بپاشید كه دیگر تشنگی را رفع نكند؟





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
جمعه 8 دی 1391 :: نویسنده : ارینب

گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت
پرسیدند : چه می کنی ؟

پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب

می کنم و آن را روی آتش می ریزم
گفتند : حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است ! و این آب فایده ای ندارد
گفت : شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ، اما آن هنگام که خداوند می پرسد : زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی ؟
پاسخ میدم : هر آنچه از من بر می آمد

دوستی نه در ازدحام روز گم می شود نه در سکوت شب ، اگر گم شد هرچه هست دوستی نیست...




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
چهارشنبه 6 دی 1391 :: نویسنده : ارینب
سلام خدمت همه ی دوستان خوبم 
یه مدت مشکلی پیش اومد نبودم 
دلم برا همتون تنگ شده بود 
هفته دیگه دفاع پایاناممه برام دعا کنید 
ایشالله تموم بشه جبران این مدتو بکنم .
                                                                           
                                                                            ارادتمند همتون ارینب




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
پنجشنبه 30 آذر 1391 :: نویسنده : امید

پی حس همون روزام، پی احساس آرامش
همون حسی که این روزا، به حد مرگ میخوامش

دلم میخواد عاشق شم، آخه فکرت شده دنیام
اگه عاشق شدن درده، من این دردو ازت میخوام

اگه این زندگی باشه، من ازمردن هراسم نیست
یه حسی دارم این روزا، شاید مردم حواسم نیست

اگه این زندگی باشه، اگه این سهمم از دنیاس، من ازمردن هراسم نیست
یه حسی دارم این روزا، که گاهی باخودم میگم، شاید مردم حواسم نیست

بعد تو من از همه دنیا بریدم
باورم کن من به بد جایی رسیدم

لحظه لحظه زندگیمون با عذابه
باورم کن حال من خیلی خرابه

اگه این زندگی باشه، من ازمردن هراسم نیست
یه حسی دارم این روزا، شاید مردم حواسم نیست

اگه این زندگی باشه، اگه این سهمم از دنیاس، من ازمردن هراسم نیست
یه حسی دارم این روزا، که گاهی باخودم میگم، شاید مردم حواسم نیست

 





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
چهارشنبه 15 آذر 1391 :: نویسنده : حدیث
روز دانشجو

به همه فراگیران دانش مبارک باد...






+به خودمم تبریک میگم



نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
چهارشنبه 15 آذر 1391 :: نویسنده : امید

می‌خواهم برگردم به روزهای کودکی..
آن زمان‌ها که پدر  تنها قهرمان بود
عشــق، تنـــها در آغوش مادر  خلاصه میشد
بالاترین نــقطه‌ى زمین، شــانه‌های پـدر بــود

بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادرهای خودم بودند
تنــها دردم، زانوهای زخمـی‌ام بودند
تنـها چیزی که می‌شکست، اسباب‌بـازی‌هایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود!

"حسین پناهی"

 





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
سه شنبه 7 آذر 1391 :: نویسنده : حدیث




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
شنبه 4 آذر 1391 :: نویسنده : امید

روزی روزگاری نه در زمان‌های دور، در همین حوالی مردی زندگی می‌کرد که همیشه از زندگی خود گله‌مند بود و ادعا می‌کرد “بخت با من یار نیست” و تا وقتی بخت من خواب است زندگی من بهبود نمی‌یابد. پیر خردمندی وی را پند داد تا برای بیدار کردن بخت خود به فلان کشور نزد جادوگری توانا برود. او رفت و رفت تا در جنگلی سرسبز به گرگی رسید..



ادامه مطلب


نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
چهارشنبه 24 آبان 1391 :: نویسنده : امید

روزی دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، پرسید: «چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟<<
پسر جواب داد: «دلیلشو نمی‌دونم؛ اما واقعاً دوسِت دارم!<<

- تو هیچ دلیلی نمی‌تونی بیاری؛ پس چطور دوسم داری؟ چطور می‌تونی بگی عاشقمی؟
-
من جداً دلیلشو نمیدونم؛ اما می‌تونم بهت ثابت کنم!

- ثابت کنی؟ نه! من می‌خوام دلیلتو بگی!



ادامه مطلب


نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
دوشنبه 15 آبان 1391 :: نویسنده : حدیث
ای وااااااااااااااااااااای
چرااینجااینقدر ساکته؟
داداش امید؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ارینب جون؟
نیلو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
رها؟؟؟

آی هوااااااااااااااااااااار
پس شماها کجاییییییییییییییییییییین؟

نبینم باران عشقو این همه ساکت باشه ها. . .
د بدویید دست بجنبونید دیگه
دلم گرفت. . .




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
دوشنبه 8 آبان 1391 :: نویسنده : حدیث

هیچ چیز تصادفی نیست...‍

هر اتفاق حاوی برکاتی برای ماست...

فقط کافیست که متوجه همه چیز وهمه جاباشیم...!





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
جمعه 28 مهر 1391 :: نویسنده : حدیث

گویش دختران در سال 81:عزیزم،عشقم چرا ناراحتی؟قربونت برم


گویش دختران در سال 86:عزیزم،عشقم چرا ناراحتی؟قلبونت برم


گویش دختران در سال91:عجیجم،عجقم چلا نالاحتی؟قلبونت بلم


گویش دختران در سال96:دیبیلیم،عولوپولو،بیلی بولونات!





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
پنجشنبه 27 مهر 1391 :: نویسنده : ارینب

اشتباه من این بود ...

هرجا  رنجیدم ، لبخند زدم...

فکرکردند درد ندارد، سنگین تر زدند ضربه ها را





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
چهارشنبه 26 مهر 1391 :: نویسنده : امید

میشه خدا رو حس کرد تو لحظه‌های ساده 
تو اضطراب عشق و گناه بی‌اراده
 

بی‌عشق عمر آدم بی‌اعتقاد می‌ره 
هفتاد سال عبادت یک شب به باد می‌ره
 

وقتی که عشق آخر تصمیمش‌و بگیره 
کاری نداره زوده یا حتی خیلی دیره 

ترسیده بودم از عشق، عاشق‌تر از همیشه 
هر چی محال می‌شد، با عشق داره میشه 

عاشق نباشه آدم حتی خدا غریبه‌س 
از لحظه‌های حوا، هوا می‌مونه و بس
 

نترس اگر دل تو از خواب کهنه پاشه 
شاید خدا قصه‌تو از نو نوشته باشه
 





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


( کل صفحات : 11 )    1   2   3   4   5   6   7   ...   
صفحات جانبی
آمار وبلاگ
  • کل بازدید :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید ماه قبل :
  • تعداد نویسندگان :
  • تعداد کل پست ها :
  • آخرین بازدید :
  • آخرین بروز رسانی :

.

 
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات