پیرانه سرم عشق جوانی به در افتاد...

نویسنده :آبانا
تاریخ:پنجشنبه 21 مرداد 1395-06:57 ب.ظ

عاقا سر پیری chiken pox گرفتیم که تو خونه صداش میزنیم ابله مرغون!
به قول استاد عفونی زمان اینترنی مون، اونای که تو بچگی ابله نگرفتن نشانه ی high socioeconomic بودنه!  عاقا مرده شور اون سوشو اکونومیک بالاتر!! به قول مری ادم سوشو اکونو ی پایینی تو بچگی داشته باشه و ابله بگیره بهتر از سر پیریه!!
یه هفته استعلاجی ام.
...
اعتراف میکنم ادم پست و پلشتی هستم! و دو سه روزه دارم مثه سگ ملوس دروغ میبافم به هم واسه رییس! و میخندم به همراه " مری" البته.
سه روز پیش، محض خنده ب جناب رییس گفتم دارم ازدواج میکنم با یه معلم! اونم جدی گرفته مغزش حسابی درگیر شده و مرتب داره نصیحتم میکنه که اشتباه میکنمو عجله میکنمو اون مخمو زده و و  و جالبه با همه ی تیز بودنش باور کرده! و این نشون میده من چقد قشنگ نقشمو بازی کردم!!
عاقا حرص میخوره در حد تیم ملی! ما م میخندیم اساسی!  مری میگه یه تفریح سالم!
حالا حوصله ی نوشتن جزییاتشو ندارم یبار نوشتم همش پرید!
 اینم واسه مریم جون تا ازین ماجرا قصه ی دلخواهشو دراره!!
...
۲۵ مرداد تولد دوست عزیزم الف.میم.نون.واو . ه .ی رو تبریک میگم!
بدرود.







داغ کن - کلوب دات کام
نظرات() 
مضراب
شنبه 30 مرداد 1395 05:37 ب.ظ
خدا سلامتی بده. مگه بچه که بودی نگرفتی؟
آدم هر چقدر بزرگتر باشه بگیره شدیدتر هست بیماری اش... من و آبجی 13-14 سالگی گرفتیم و آبجی بیماری اش به مراتب شدیدتر بود یه جوری که همه بدنش پر از دونه دونه شده بود و دو سه روز از درد گریه و زاری می کرد:|
پاسخ آبانا : سلام نه نگرفته بودم! بهداشت بچگی بالا بوده!!
من پر لز دونه نشدم.. شاید بخاطر دارویی که سریع شروع کردم شدید نشد اما بدن درد بدی داشتم...
سه شنبه 26 مرداد 1395 05:23 ب.ظ
سلام. ایشاله زود تموم شه دورانش جای جوشهاشم بره.
پاسخ آبانا : سلام ای ناشناس!
دورانش که تمام شده . فقط مانده نشانه هاش!
دکتر یونس
دوشنبه 25 مرداد 1395 03:58 ق.ظ
خیار شور را مادر درست نموده اند.. انتخاب رشته کدومه بابا! اینا تا پاشون رو گذاشتن بیرون، یه جعبه آلبالو از باغ بابابزرگم دادن آوردن قم. من هی آلبالو خوردم، هی فشار هشتم شد شیش! هی افت فشار تا آخرش دیدم آلبالو ها حیفن،دارن خراب میشن، چون یک هفته هم تو راه بود تا به ما برسه، تا همین الان داشتم را به را لباس میریختم تو ماشین و چمبه آلبالو میگرفتم ،کلی شیشه خالی کردم، کلی کابینت ها رو مرتب کردم برا مادر خانم!ترشی آلبالودرست کردم در انواع مختلف: با سرکه سیب و سرکه انگور و سرکه سفید.. بعدشم تازه یادم افتاد شیش روزه تنهام و سه وعده غذا خوردم و یه وعده ام حلوا زدم به بدن.. کلن سردرگم و قاطی ام..به شکرهم نمیتونم دست بزنم چون مادر دستم رو قلم میکنه، هنوز سر مرباها شکاره.. دیگه برم نماز صبح بخونم.
پاسخ آبانا : افرین دختر خوب و کدبانو! ولی کاش دست به شور هم میزدی حیفه ازین البالوها مربا نگیری! تو که همه هنری از سر انگشتات ریخته اینم بریز! مادر با من و بچه ها!
راستی میتونی سری بعد واسه کادو، ترشی البالو ببری!
عسل
یکشنبه 24 مرداد 1395 11:22 ب.ظ
چرا تصور ازدواج با معلم سخته؟
من الان دوتا ازدختر عموهام پزشک عمومی خوندن...
باباشون گفته اصلا به غریبه زن نمیدم....
وگفته کارگر فامیل صد شرف داره به پزشک غریبه.
وپسرعمه ام فرهنگین..عموم دختر تعارف کرده بهشون ولی خونه عمه هنوز موندن..
اینقد ا به فرهنگیان نوهین نکنید... مهم شعور طرف هست
پاسخ آبانا : اه دوست من! سوتفاهم نشود لطفا!
هر کس برای خودش ملاکهایی دارد جهت ازدواج... که فقط برای خودش شاید صحیح باشدو برای دیگری خیر! مثلا ممکنه من بگم تصور ازدواج با یه بازیگر سینما سخته...چون واقعا دور لز تصورات و ذهنیاتمه واین ربطی به توهین نداره . و قطعا و قطعا شعور خیلی مهم است... اما من صادقانه میگم شعور تنها ملاکم برای انتخاب نیست.
دکتر یونس
شنبه 23 مرداد 1395 03:24 ب.ظ
راستی اینکه رییس و گذاشتی سر کار منو یاد دیالوگ یه فیلم انداخت: به دور از اجتماع خشمگین، اونجا که پسر چوپونه به دختره میگه این کار زیبنده شما نیست، دختره هم اخراجش میکنه.. ببین ممکنه ما به بقیه یک حس احترام و دلسوزی و حمایت داشته باشیم اما باهاشون قصد ازدواج هم نداشته باشیم. من خودم اینطوری ام، به همه بدون چشمداشت! کمک و توجه میکنم، به مریضای زیر سرمم دو بار سر میزنم، پیگیرشونم، اما کاملا حرفه ای و شغلی هست و ربطی به ازدواج نداره! نسبت به همکارا هم همینطور. شاید رییس هم اینجوریه. اگه بفهمه سر کارش گذاشتی 99 درصد وحشی میشه، مردا اینطوری ان..
پاسخ آبانا : سلام دکتر حان! هرچند من این دیالوگه رو نفهمیدم! نفهمیدم سرش کجاس تهش کجاس! اصن جرا اخراجش کرد؟ دختره چی کاره بود؟ اخر فیلم چی شد؟!!
این حرفت درسته! خیلی وقتا محبتا و دلسوزیا و حمایتا فارغ از جنسیت هست و بیشتر طبق روابط انسانی و حرفه ای ووو هست. من قبول دارم
البته رییس ما در طی این مدت من فهمیدم خیلی دلسوز کسی نیست اولویتش خودشه ( اینو با دلیل و مدرک میگم) کنجکاویشم به این قضیه بیشتر همون کنجکاویه هست نه اینکه خواسته باشم قضیه رو عاطفی کرده باشم... اونم هیچ وقت نخواهد فهمید حرف من سر کاری بوده چون تو زندگی خصوصی من نیس که!
دکتر یونس
شنبه 23 مرداد 1395 03:18 ب.ظ
من تو کورس داخلی آبله مرغون گرفتم.. فکر کن تو خوابگاه و دانشگاه چه افتضاح و آبروریزی بود. نفر 4 خونه بودم که گرفتم اصلا این ویروس وحشی شده بود.. رفتم سمت مرگ.. گوارش رو سه روز غیبت کردم،غدد رو دو روز،استاد گوارش میخواست اذیت کنه یا چی نمیدونم ،گفت برو از عفونی نامه بیار که آبله مرغونه، خودتو نسوزوندی!!آخرشم نمره گوارش رو بهم داد صفر!استاد عفونی بنده خدا تا منو دید گفت تو باید بستری میشدی این چه وضعیه؟ گفتم تازه یکماه گذشته میتونم رو پاهام بایستم.. یه وضع اسفناکی بود.. چقدر یادآوریش اذیتم کرد.. ان شالله خوب بشی.. الحمدلله من خوب شدم ولی کار اون استاد هیچوقت یادم نمیره.. و حال خودم که رو تاول ها لباس میپوشیدم و میرفتم بالا سر مریضا به شرح حال گرفتن.. الحمدلله که اون روزا گذشت و برنمیگرده..
پاسخ آبانا : ای بابا! چه اذیتی شدی... من یبار تو اینترنی استرس گرفتم که ابله بگیرم ولی خواهرم با یه هیستوری اشتباه! گفت تو قبلا گرفتی و من تو این چهارسال مطمین بودم ایمن هستم...و از شانسم اون هفته دو سه مورد ابله داشتم تو مریضام... یه روز قبل از تاولا تب و لرز و بدن درد بسیار بدی داشتم اونقد که تو مطب دندونام به هم میخورد از لرز... یه ساعت مونده به پایان مطب رفتم تو حیاط، تو ظل افتاب مرداد ماه! نشستم تا گرم شم.... از فردا ظهرشم علایم شروع شد. دو سه روز اول گریه میکردم از بدن درد ... خدارو شکر امروز دیگه فقط خارش مونده..
مینو
شنبه 23 مرداد 1395 01:53 ب.ظ
امیدوارم زودتر خوب بشید.
طفلکی اقای رییس.
پاسخ آبانا : ممنون.
اون جوانک هفت خط نیاز به دلسوزی نداره!! راحت باش.
عسل
جمعه 22 مرداد 1395 07:49 ق.ظ
سلام
اون دوتا چی شدن؟
پاسخ آبانا : سلام.
مردود!
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.




Admin Logo
themebox Logo



شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات