۲۴ اسفند
نویسنده :آبانا
تاریخ:دوشنبه 24 اسفند 1394-10:54 ب.ظ
سلام. اومدم یه چیزی ب متن دیشب اصافه کنم کلا پرید!!

مجبورم دوباره بنویسم شاید یخرده با متن دیشبی فرق کنه! قابل توجه اونا که دیشب as soon as possible کامنت گذاشته بودن!
دیروز که ۲۴ اسفند بود تولد ال ناز بود که ده بار اینو بر سرمان کوبیده بود! که مبادا یادمان برود در این روز متولد گردیده و حتی کار به جایی رسانده بود که تهدید می کرد اگر مردم روستا!! برایش تولد نگیرند کارش را ول می کند!! ینی ای طو!!!
البته این فکر هم من تو سرش انداختم از وقتی گفتم پرسنل درمانگاه " مری" واسش تولد گرفته بودن...

باری بهرجهت، ۲۴ اسفند البته یه مناسبت دیگه هم داره که من و ال ناز به روی خودمون نمی اوردیم... سالگرد فوت دایی!
روی سنگ قبری که بصورت صوری توی ارامگاه خانوادگی واسه دایی ساختن، تاریخ دقیق فوت حک نشده... نمدونم شاید چون اینجا نبود...شاید چون خبرش با یه روز تاخیر به ایران رسید.. نمی دونم.... اما من اون روز رو با جمله ای که داداش ال ناز گفته بود تو ذهنم حک کردم... صبح ۲۴ اسفند داداشش که ان.گلیس بود زنگ میزنه که ال ناز! امروز تولدته! اما توقع تبریک نداشته باش چون امروز عمویی رو از دست دادی که دیگه مثل اونو نخواهی دید...
و ۲۴ م ، این طوری در ذهنم ماندگار شد.. هرچند تاریخ دقیق فوت، به وقت اینجا، ساعت ده شب روز قبلش بوده... خدا رحمتش کنه... نازنین بود بسیار... خیلی دوستش داشتم... رفتنش باور نکردنی بود... ندیدنش... و ارزوی یک بار دیگر در آغوش کشیدنش... همه باورنکردنی بود...
از خاک ام.ریکا همان تکه ای که جسم عزیز اورا در برگرفته، دوست دارم...
روحش شاد.

__________
دیروز یکی بهم گفت: انرژی مثبت میدی خانم دکتر!! این دومین بار در ایام اخیر هست که کسی پی به این قدرت ما می برد!! ما هم خوش خوشانمان شده و تصمیم گرفته ایم برویم در کار انرژی درمانی!


نظرات()