تو طبیب دل بیمار منی!

نویسنده :آبانا
تاریخ:دوشنبه 27 شهریور 1396-08:30 ق.ظ

بحث عشق رو در پستی ک قراره درباره سریال شهر‌.زاد بنویسم ادامه میدم!
حالا میخام از مریضام بگم.
۱. یه اقای نفرت انگیزی میاد پیشم ک اولین خاطره م ازش ب تابساان دوسال پیش برمیگرده ک اومد ربع ساعت منو اوسکول کرد! منم ساده ! خووب ب حرفاش گوش میدادم و توضیح کامل میدادم.... احرش برگشته میگه: خانوم دکتر میشه اپاندیس گوسفند رو ب من پیوند بزنن؟؟!! ( توی وبلاگ قبل قبل قبل تریم دربارش نوشته بودم)  ک بعدترش فهمیدم تحت تاثیر یک سریال طنز بوده!
دیروز عصر اخروقت اومد . پدیرش نشده بود اومد تو مطب، گفتم دیر اومدی باید فردا صبح بیای. نرم نشسته رو صندلی با یه لبخندی ک ادم نمدونه تمسخره یا مهربونی، میگه خانم دکتر پس بیا برسونمت!! گفتم ممنون. دوباره میگه : نه بیا با هم بریم برسونمت!! گفتم مرسی وسیله هست. و تو دلم گفتم اگه من و تو اخرین ادمهای روی زمین باشیم و یه دونه گرگ هم باشه من با گرگه میرم اما با تو نه!
۲. یه پیرمردی میومد پارسال پیشم ( بعد ازینکه من از مرخصی برگشته بودم) . اولین بار ک دیدمش تا درو باز کرد خیلی خوشال شد منو دید! گفت واااای چه خوبه ک خودت هستی و راااااست اومد کله سر مارو ماچ کرد! ( یه لحظه حس کردم منو برق گرفت!) ازون ب بعد هر ماه ک میومد اول میومد منو میبوسید منم حس برق گرفتگی بهم دست میداد بعدش دیگه حرفشو میزد... ( همه رو برق میگیره مارو چراغ موشی!!! )
یه روز پسرش اومد گفت میخایم اسم بابامونو ازینجا خط بزنیم بریم یجا دیگه ثبت نام پزشک خانواده کنیم.... و من دلم گرفت.... گفتم اخییی! احتمالا زن و بچه ش فهمیدن میومده اینجا منو ماچ میکرده!!!
و دیگر هیچ!





داغ کن - کلوب دات کام
نظرات() 
گل پسر
دوشنبه 3 مهر 1396 03:48 ب.ظ
یادم رفت بگم
سر نمیزنید!!!
پاسخ آبانا : میزنیم میزنیم!!!
رخساره
چهارشنبه 29 شهریور 1396 07:29 ق.ظ
اییییییی ابانا یعنی تصور کردم یکی از مردای این دهات بیاد منو ماچ کنه.اه.حتماصدبارغسل میکنم
پاسخ آبانا :
نه این پیرمرده پیرمرد خوبی بود !
حالا نمخاد اونجور تصوری کنی!!
راستی تو کجایی؟؟ چرا وبلاگت منهدم شده؟؟؟
گل پسر
سه شنبه 28 شهریور 1396 07:00 ب.ظ
تازه عنوان رو دیدم
بعد از یک عمر دیدیم که پیرمرد دوران دیده شده طبیب و خانم دکتر قصه ما خدای ناکرده شده بیمار...
پاسخ آبانا :
نه ! هنوز هم ندیدید!!
گل پسر
دوشنبه 27 شهریور 1396 10:34 ق.ظ
سلام
امان از دست این پیرمردا
خیلی باحال هستن
یاد یک خاطره از جنتی افتادم اونجا میگذارم
پاسخ آبانا : سلام.
چ خاطره ای؟!
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.




Admin Logo
themebox Logo



شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات