آش خوشمزه و بسیار خوش طعم که ماده غذایی اصلی آن ماش است و ارزش غذایی بسیار بالایی دارد. با هم این غذا را درست کنیم. رفتارکردن بر قاعده ادب ایرانی و شرقی، آدمی را بر مدار عاطفه و مهر قرار می دهد. نه آن که انسان غربی بی عاطفه و مهر است، نه، دور باد که چنین ادعا کنیم. آن ها عیار واندازه
دیگری برای رفتار و آدابشان دارند که مانند ما براساس تاریخ و فرهنگشان شکل گرفته است. آدم شرقی، موافق با خوی و سرشت و اقلیمی که در آن پا گرفته، شور و هیجان و گرمی دارد. به خصوص ایرانیان آدابی خاص را بر سر سفره و هنگام ضیافت و وقت حضور بزرگان خانواده و نزد خردسالان مرعی می دارند.
ترک این آداب و سلوک و راه رفتن به قاعده غربیان، البته که ما را متحدد نمی کند بل شیوه خود را هم فراموش می کنیم و می شود وضعی که به آن کم و بیش دچاریم.امروز اگر بعضی از هموطنان در نکوهش «تعارف» داد سخن می دهند، از نکته مهم و ظریفی در ادب ایرانی غفلت می کنند. سنت ایرانی نسبتی با دورویی و دروغ و تظاهر ندارد
و تعارف پوچ و توخالی البته یکسره برخاسته از نیرنگ است و تعارف بر روال واقعی اش پایه در مهر و احسان و عشق به همنوع و مقدم داشتن او بر خود دارد. تعارف ایرانی البته از نوع دوم است، تعارف نشانه ادب و انسانیت است و دروغ و دورویی کاری زشت.
امروز که نقد خویش رایج شده- قبلا هم عرض کرده ام که امری مبارک است- کار را نباید از نقد به تحقیر کردن و خجالت دادن خودمان بکشیم. اگر رفتاری و سنتی نادرست است باید اصلاح یا ترکش کرد. اما تعارف، سنتی نادرست نیست. من در شهرهای مختلف ایران وبه ویزه در خانه آباء و اجدادی ام گیلان دیده ام
مردم چطور بی تکلف غُربا را به سفره خود تعارف و نان خود را با آن ها قسمت می کنند و رختخواب تمیز در بهترین نقطه خانه شان می اندازند و برای همه این ها چشمداشتی ندارند جز مهر و محبت و قصدی ندارند به جز خدمت خلق کردن.امروز که پای گردشگران خارجی دوباره به ایران عزیز باز شده و از تجربه های سفرشان به ایران در شبکه های اجتماعی می نویسند، همگی متعجبند از این همه مهر و مهمان نوازی و محبت بی طمع.
می نویسند ایرانیان مهربان ترین مردم دنیا هستند و خوراک هایشان لذیذترین خوراک های جهان! بسیاریشان به نان بربری و ماست موسیر و فسنجان معتاد شده اند. اینان سیاحانی با تجربه اند که بعضی شان گرداگرد جهان را دیده و علی رغم تبلیغات پوچ به ایران آمده اند و آن را سرآمد کشورهای جهان در مهربانی و مهمان نوازی و دیدنی ها و خوردنی ها نامیده اند.
چه خوب است ما که با مهمانان مهربانیم و رسم نوازش و پذیرش غربیان را به جای می اوریم، سنت هایمان را نسبت به یکدیگر هم به جای آوریم و همچنان پیش پای بزرگ و کوچک از جای بلند شویم، به وقت عبور از درگاه حق تقدم را به زنان و مردان بزرگ تر و محترمین بدهیم، بر سر سفره مودب و مقید و مهربان و آرام بنشینینم، تا بزرگ تر
خوردن را آغاز نفرموده دست به سفره نبریم، تمیزی و پاکی و حلالی و حرامی را در نظر بگیریم و به آنچه ما را ایرانی کرده وفادار بمانیم و رسم ادب و مهربانی را با همگان به جای آوریم و از کارگر محترم ماشین شوی تا پزشک محترم، با همه به یک نحو سلوک کنیم.
تردید ندارم مهربانی اکسیری است که امروز بیش از هر زمان به آن نیاز داریم، این اکسیرحیات بخش را می شود در فرهنگ اصیل ایرانی یافت. خوراک دادن و ضیافت کردن و سفره انداختن و خوان برپا داشتن، آن هم بی دردسر و بی تکلف، قلب ها را به هم نزدیک می کند.
حال بیایید به راه مهربانی دورهم گرد آییم و خوانی بگستریم و خوراکی طبخ کنیم ایرانی و خواستنی. آش ماش از خوردنی هایی است که در زمستان نفس را گرم و گلو را نرم می سازد. سه، چهار مشت ماش را بپالایید و بشویید. دو، سه مشتی برنج را هم خیس کنید، بن ریزی کنید و ماش ها را در آن بریزید و بر آن آب ببندید تا نیم پز شوند.
برنج های خیس کرده را اصافه کنید. برنج ها که باز شدند، سبزی آش آماده را که قبلا از بقالی ابتیاع فرموده اید به آن اضافه کنید و بگذارید آش ماش جا بیفتد.خوردن این آش با ماست و نان سنگک دوآتشه مرجح است. البته نعنا و پیازداغ روی آش فراموش نشود. بعد با مهمانان عزیز دور هم بنشینید و از نوازش سه تار استاد جلال ذوالفنون و دف استاد بیژن کامکار در مجموعه «پرند» حظ کامل ببرید.