سندروم شوک سمی مربوط به وجود یک باکتری در بدن است که با فعالیت های خود باعث ایجاد مواد سمی در بدن می شود. سندرم شوک توکسیک، بیماری شدید ناشی از استرپتوکوک A (استرپتوکوکوس پایوژنز) در 80% موارد است. این باکتری، سمی به نام 1-TSST تولید می کند. این سم برای اولین بار در سال 1978 در کودکان شناخته شد.
اگرچه در اوایل دوره شناسایی، این سم تنها در زنان دیده می شد اما در 25% موارد در مردان هم دیده می شود. این توکسین های مترشحه از باکتر ها استافیلوکوکوس به ویژه استفایلوکوکوس اورئوس باعث تحریک سلول های T (دسته ای از سلول های سیستم ایمنی) می شوند که در نهایت سیتوکسین ها (عوامل التهابی) از این سلول ها ترشحمی شود.
این سیتوکسین ها عامل ایجاد شوک و وارد آمدن اسیب به بافت ها هستند. استافیلوکوکوس اورئوس به طور طبیعی در بافت های نرم و مرطوب بدن زندگی می کند. 20% از موارد دیگر در اثر انتروکوکسی A, C, D, E و H ایجاد می شود. پروتئین M، پروتئینی رشته ای است که در سطح غشای سلول های باکتری استرپتوکوکوس A وجود دارد. این پروتئین باعث افزایش طول عمر باکتری و در نتیجه بیماریزایی آن می شود.
گونه هایی از باکتری ها که فاقد پروتئین M هستند، اثر کمتری در بیماری زایی دارند به این دلیل که پروتئین M محافظت کننده باکتری از سیستم ایمنی می باشد. همچنین این پروتئین باعث افزایش آسیب سلولی و التهاب ناشی از اگزوتوکسین ها می شود.
نخستین علائم این سندرم
سندرم شوک توکسیک بیماری ناشی از آلودگی باکتریایی است. اگزوتوکسین های مترشحه از باکتری های استرپتوکوکوس یا استافیلوکوکوس عامل ایجاد این بیماری هستند. استفاده از pad در دوران قاعدگی در زنان، اختلال در سیستم ایمنی و وجود زخم های عمیق، از مهم ترین عوامل ایجاد این بیماری هستند.
سایر عوامل ایجادکننده این اختلال عبارتند از: سقط، سوختگی، زخم های جراحی، سابقه استفاده از عوامل ضدبارداری در داخل رحم، اختلال در سیستم ایمنی مانند دیابت، بیماری مزمن قلب و ریه، سالمندی.علایم این اختلال عبارتند از: تب بالا (دمای بدن به بالاتر از 38.9 درجه سانتیگراد یا 102 درجه فارنهایت)، کاهش فشار خون
(فشار خون سیستولیک به کمتر از 90 میلیمتر جیوه می رسد)، کاهش عملکرد کلیه، اختلال در لخته شدن خون (تعداد پلاکت ها به کمتر و یا مساوی 100000mm3 می رسد)، اختلال کبدی (سطح آنزیم های کبدی ALT و AST به بیش از دو برابر حد طبیعی می رسد)، اختلال شدید ریوی، تهوع، راش های قرمز پوستی و پوسته ریزی
(پوسته ریزی ممکن است یک تا دو هفته پس از شروع بیماری، در کف دست و پا رخ دهد)، آسیب به بافت های نرم مانند التهاب عضلات و گانگرن، خستگی، سردرد، قرمزی و زخم در گلو، دهان و چشم، لرزش عضلات، اسهال، تشنج و هذیان گویی.اولین علایم بروز این اختلال، تب بالا و کاشه فشار خون می باشد و سایر علایم در مراحل بعدی و با پیشرفته شدن بیماری بروز می کند. ممکن است علایم این اختلال با نوروویروس ها و آلودگی های ویروسی اشتباه گرفته شود.
لزوم درمان به موقع
به طور کلی پس از معاینه فیزیکی و شرح حال بیمار، چنانچه بیمار فشار خون پایین داشته و حداقل دو مورد از علایم دسته بندی شده در بخش فوق را داشته باشد سندرم شوک توکسیک تشخیص داده می شود. تایید تشخیص با شناسایی باکتری انجام می شود.
درمان این اختلال بستگی به علایم و شرایط بیمار دارد و روند درمان از بیماری به بیمار دیگر متفاوت می باشد. معمولا مایعات به صورت وریدی برای کنترل فشار خون و آنتی بیوتیک (معمولا پنی سیلین) جهت کاهش جمعیت باکتری ها تزریق می شود. مطالعات اخیر نشان داده اند که ایمونوگلبولین ها می توانند در خنثی کردن توکسین های باکتری نقش داشته باشند.
البته بعضی از بیماران نیازمند حمایت های اضافی خواهندبود. ممکن است دو مورد و یا بیشتر از روش های درمان زیر بکار گرفته شود:جراحی عمیق جهت پاکسازی آلودگی های زخم، داروهای قلبی افزاینده فشار خون، اکسیژن و یا دستگاه های ونتیلاتور جهت کمک به وضعیت تنفسی، دیالیز در بیمارانی که اختلالات کلیوی دارند، تزریق خون، بستر در بخش مراقبت های ویژه.
یکی از مشکلات رایج در مبتلایان، افزایش قند خون است که باعث بدتر شدن وضعیت بیماری می شود. کنترل قند خون به کمک انسولین درمانی به کمتر از 180mg/dl می تواند کمک کننده باشد.
در صورت تشخیص اولیه و زودرس، احتمال بهبودی بیمار افزایش می یابد. در صورت تشخیص و درمان سریع، احتمال بروز اختلالات کلیوی، ریوی و لخته خون کاهش می یابد. احتمال مرگ ناشی از سندرم توکسیک 15-5% است. در صورت وارد شدن آسیب به اندام های داخلی (قلب، ریه، کلیه و…) احتمال بهبودی کاهش می یابد.
اهمیت پیشگیری
به گزارش پارس ناز برای پیشگیری از بروز این اختلال توصیه می شود خانم ها در دوران قاعدگی به صورت مکرر نظافت را رعایت کرده و از انواع padهای سوپرجاذب استفاده نکنند. احتمال عود مجدد این اختلال پس از تشخیص اولیه وجود دارد. مطالعات نشان می دهند که در 30% از زنانی که یکبار این اختلال را تجربه کرده اند، عود مجدد دیده می شود. درمان سریع زخم ها به ویژه زخم های عمیق احتمال بروز اختلال را می کاهد.