برچسب ها: کورد و کوردستان، دیدنی های شهر سنندج، کوردستان، تاریخ زبان کورد، شخصیت های کورد، تاریخ سنندج؛ تاریخ زبان کوردی،
ادامه مطلب

بهاری دگر بار در راه است؛ آشتی آسمان با زمین. آسمان از سر عشق باران خود را بر زمین جاری می کند تا کل نبات جان تازه گیرد و لباس تازه عروسی برتن نماید و باز باران است و این سرچشمه حیات که از جانب حضرت دوست به بشریت عطا گردید . همه دیدگان به سوی آسمان است که تا بنوعی شاهد این رحمت الهی باشند . با هزاران اسف و فغان که بیست و شش سال قبل آسمان خدا با قسمتی از زمین به قهر برخواست و بجای باران از سر خدعه بوی خوش سیب را به این قسمت از دائره کائنات هستی به هدیه فرستاد و مردم از این بدعت هراسان و بوی خوش سم عدم را استشمام کردند و برای همییشه خاموشی گزیدند؛هزار درد وفغان از این کید ظالمان که مظلومان را ژینو سایت کردند و این نسل کشی برگی دیگر از تاریخ مستکبران را در جهان هستی رقم زد. زمان تند وتند گذشت و سالهاست که حلبچه شهید شد ه و از خاطر و یاد انسانها محو شد ؛حتی مردم دیار شهر شهید حلبچه هم خیلی یادها را به دست فراموشی سپردند تا بتوانند فقدان عزیزان از دست رفته را راحت تر تحمل نمایند و صد دریغ و درد از آنهمه تطاول که بر سر دیار با صفای حلبچه شهید رفت. امروز حلبچه دیگر فقط بصورت نمادی درآمده که فقط یادآور روزهای تلخ نسل کشی می باشد و دیگر هرگز مرهمی برزخمهای این پیکر هزار تکه گذاشته نشد و فقط آنرا مستمسک قرار دادند. اما ای حلبچه شهید ؛ بدان یادت برای بشریت جاوید گردیده و نیک اندیشان هر لحظه که بتو بیندیشند با اشک هایشان در خلوت  خود زخمهایت که هنوز از آن خون می چکد را شستشو خواهند داد.

حلبچه شهر شهید تو زنده ای و هنوز نفس می کشی؛ حلبچه ای هیروشیمای کوردستان تو هنوز در آسمان خدا می درخشی تا کینه توزان تا ابدیت تقاص پس دهند. حلبچه شهر شهید یادت همیشه گرامیست پس تا میتوانی با آرامش جهانیان را سیر کن که برای تو چه کردند. 

                                                                                                        

مطالب زیر برگرفته از وبلاگ برادر توانا واندیشمندم مدیر وبلاگ(هنوز هستم)جناب دکتر محمود آسیایی

حَلَبچه یا حلبجه (به کردی: هه‌له‌بجه Helebce) از شهرهای کردستان عراق در ۱۰-۱۵ کیلومتری مرز ایران و ۲۲۵ کیلومتری شمال شرقی بغداد است. این شهر در منطقه شهرزور عراق قرار دارد.

                  

                                     

ساکنان حلبچه در جریان جنگ ایران و عراق، در تاریخ ۱۶ تا ۱۷ مارس ۱۹۸۸ توسط رژیم وقت عراق بمباران شیمیایی شدند و بیشتر از پنج هزار غیرنظامی و بی دفاع در یک نیمروز درین شهر جان باختند، این شیمیایی تقریباً همزمان بود با عملیاتی مرسوم به عملیات انفال ( عملیا ت انفال عملیاتی بود که پیرامون آن حدود ۱۸۲ هزار نفر به‌ویژه کودکان و زنان و سالخوردگان مناطق کردنشین کشته شدند ). حلبچه در آن زمان ( زمان شیمیایی ) در اشغال نیروهای ایرانی  بود.

                             هاوار سه د هاوار

                                                    

احمد ناطقی , سعید صادقی و سعید جان بزرگی عکاسانی بودند که همزمان با بمباران شیمیایی، در کوچه‌های حلبچه بودند وعکسهای مهمی از قربانیان حلبچه ثبت کردند انتشارعکسهای آن‌ها به دلیل آنکه در لحظه مرگ قربانیان گرفته شد؛ تکان دهنده بود و تاثیر فراوانی بر افکار عمومی جهان گذاشت عکس عمر خاور (مرد کردی که کودکی را در آغوش دارد) از آثار احمد ناطقی و تندیس همین تصویر در چند جای حلبچه ساخته ونصب شده‌است

                                                به کدامین گناه .....

                                                      

 شایان ذکر است عکاسان سایر کشورهای جهان دو روز بعد از این جنازه عکس گرفته‌اند اما بدلیل گذشت زمان جنازه‌ها از حالت اولیه خارج شده واز تاثیر گذاری کمتری برخوردار بود

گازهای سمی به‌کاررفته از سوی دولت عراق در حلبچه گاز خردل، سارین، تابون و وی‌اکس بود که از سوی برخی دولت‌های غربی به رژیم بعث عراق تحویل داده شده بود و معامله‌گر هلندی فرانس فان آنرات در این مسئله نقش کلیدی داشت.

کیهان کلهر نیز قطعه‌ای به یاد قربانیان حلبچه نواخت که در آلبوم شهر خاموش منتشر شد.

                           نه دود از کومه ایی برخاست در ده 

                              نه چوپانی به صحرا دم به نی داد

                                        5000 گوردسته جمعی ژینو سات

                                     

                                      هیرو شیمای کوردستان

                                           

                            وای جنگل را بیابان می کنند 

                        آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند

                                         

                                               

مطلب و عکس زیر بر گرفته از وبلاگ سروشتی کوردستان به مدیریت آقای رحیم قادری می باشد

این صف نه ربطی به مدرسه دارد و نه یک بازی کودکانه است. لبخندی که این کودک به عکاس می زند، تراژیک ترین لبخند و تراژیک ترین لحظه ای است که تاریخ می تواند به خود ببیند. او و همه کودکانی که می بینید، قرار است زنده بگور شوند. آنها ۱۸۰ هزار نفر هستند. این کادر کوچک پذیرای همه آنها نیست. اما گورهای دسته جمعی پذیرای همه آنها هستند. 26 سال از این عکس و از عملیات «انفال» در کردستان عراق گذشت. تک تک این کودکان اکنون در خاک دفن هستند

                

برچسب ها: حلبچه، هیروشیما؛کوردستان، انفال،
ادامه مطلب

شاید بعضی وقتا باید رفت و از دیدها ناپدید شد؛شاید بعضی وقتا باید شکست تا بیاموزی نشکنی دیگران را؛شاید بعضی وقتا دلیل آزارهای روحی اعتماد است؛ شاید رفتن گاهی اوقات اولاتر باشد؛شاید همه راست ها هم خود یک دروغ است؛شاید.......................?

 

  باغ تویی گل تویی

 بلبل گلزار تویی

نورتویی سور تویی

 خورشید پرنور تویی

                              زار منم شوم منم ؛ خسته ی نالان منم

کام تویی جام تویی

ساقی دوران تویی

جان تویی روح تویی

 باده نایاب تویی

                             دوردی کشان در میخانه منم

 

بهار سرمست تویی

بلبل نغمه خوان تویی

سوسن  و نسرین تویی

گردش لیل وروز تویی

                            سوسن وحشی ؛ دمیده به ویرانه منم

روشنی روز تویی

باعث بودن تویی

رازو هم اسرار تویی

معشوق برنا تویی

                           شب منم ؛ ظلمت وتاریکی منم

رود خروشان تویی

عصیان آبشار تویی

سیلان سیلاب تویی

جویبار کوهها تویی

                         آماج سیلاب منم؛ غرقاب جویبار منم

                ------------------------------------------------------------------

برچسب ها: جویبـــــــــــــــــــــــــــــار،
ادامه مطلب

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

عمارت آصف که با نام خانه کرد در سنندج معروف است، به عنوان نمادی از هویت فرهنگی اقوام کرد و گنجینه مردم‌شناسی مردم کرد از با ارزشترین آثار فرهنگی و تاریخی کردستان است. عمارت آصف که امروز در برگیرنده بخشی از پروژه فرهنگی خانه کرد، شامل فضاها و غرفه‌های نمایشی موزه‌است، که یکی از قدیمی‌ترین بناهای شهر سنندج محسوب می‌شود و در خیابان شاپور، نزدیک مسجد دارالاحسان قرار دارد. این عمارت توسط «آصف اعظم» (میرزا علی نقی خان لشکر نویس) در دوره صفویه احداث شد.

تاریخچه[ویرایش]

شکل گیری عمارت آصف به چهار دوره تقسیم می‌شود که دوره اول آن مربوط به بخش شمالی شامل تالار تشریفات، اتاق‌ها و راهروهای طرفین و قسمتی از فضاهای بخش شرقی مربوط به دوره صفویه‌است. دوره دوم شکل گیری عمارت آصف مربوط به نیمه نخست دوره قاجار است، در این دوره ضلع‌های شرقی و غربی حیاط بیرونی و حمام عمارت ساخته شده‌است. دوره سوم که شامل احداث فضاهای اندرونی، سردر ورودی نیم هشتی و بازسازی بخش غربی تالار تشریفات می‌شود مربوط به سال‌های ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۶ هجری شمسی است. دوره چهارم شکل گیری عمارت آصف مربوط به سال‌های ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۲ است که شامل مرمت کلیه قسمت‌های عمارت، تعویض سنگفرش کف حیاط، ساخت دوباره حیاط مستخدمان به شکل امروزی است.

خانه کرد[ویرایش]

«موزه مردم‌شناسی مناطق کردنشین» یا «خانه کرد»، بزرگترین موزه مردم‌شناسی مربوط به یک قوم در ایران است. مرحله نخست پروژه خانه کرد که عمارت آصف را به خود اختصاص داده شامل، نگارخانه و حیات ورودی، حمام، غرفه‌های زندگی شهری، مکتب خانه، قلاب بافی، زیورآلات، بخش کشاورزی، مشاغل و فنون، بخش اسناد و عکس‌های تاریخی، اتاق خان، بخش پوشاک، غرفه شکار، غرفه صنایع دستی، غرفه بخش مطبخ زندگی روستایی، کتابخانه و مرکز اسناد است. مجموعه عمارت آصف که حدود چهار هزار متر مربع عرصه و اعیانی دارد و در زمره خانه‌های اعیانی مسکونی مورد توجه در معماری مسکن است، در سال ۱۳۷۵ به شماره ۱۸۲۲ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده‌است.

معماری[ویرایش]

این بنا علاوه بر سر در نیم هشتی، دالان ورودی و اتاق تقسیم آب دارای چهار حیاط بیرونی، اندرونی، مستخدمین و مطبخ است. حیاط بیرونی که حیاط اصلی هم هست دارای پلانی مستطیل شکل و دو ایوان و آب نما و باغچه با طرح چهار باغ است و در ضلع شمالی آن تالار اصلی با تزیینات منحصربه‌فرد شامل گچ بری‌ها، مقرنس کاری و اورسی زیبا و پرکاری با نقوش هندسی قرار دارد.

در ضلع شرقی حیاط بیرونی فضاهایی شامل راهروهای ارتباطی و دو سه در و یک چهار دری و دو اتاق وجود دارد و در ضلع غربی آن ایوانی سراسری با ستون‌های آجری واقع شده و در پشت این ایوان یک تالار با اورسی بسیار زیبا که دارای طرح اسلیمی است و دو اتاق در طرفین آن قرار دارد. از قسمت ای مهم حیاط بیرونی حمام عمارت است که زیباترین حمام تاریخی سنندج است و دارای ستون‌های سنگی حجاری شده و تزیینات آهک بری و کاشی کاری است.

حیاط اندرونی در ضلع شمالی عمارت واقع شده و در اوایل دوره پهلوی و بر اساس معماری بومی ساخته شده‌است. فضاهای حیاط اندرونی به صورت دو اشکوبه، با یک طبقه زیر زمین و ایوانی با شش ستون چوبی و تزیینات گچبری ساخته شده و دارای آب نمایی لوزی شکل با باغچه‌هایی در اطراف است. حیاط مستخدمین در ضلع جنوبی مجموعه و در کنار دالان ورودی واقع شده‌است فضاهای معماری این بخش در سال‌های گذشته به طور کلی تخریب شده بود و آثاری که نمایانگر شیوه ساخت و ساز آن باشد باقی نمانده بود و به همین دلیل بازسازی حیاط مستخدمین بر اساس طرحی جدید منطبق با اصول معماری سنتی بوده که شامل حیاطی مرکزی با رواق‌های پیرامون، نگارخانه، سرویس بهداشتی و فضاهای تاسیساتی است.

گوشه ضلع جنوبی عمارت، حیاط کوچکی قرار دارد که به حیاط مطبخ معروف است و دارای آب نمایی سنگی است و در مطبخ که فضایی است مسقف، با طاق و تویزه به این حیاط باز می‌شود. آب مورد نیاز مجموعه عمارت آصف از یک رشته قنات که از غرب سنندج توسط تنبوشه‌های سفالی و لوله‌های فلزی جدید جاری است تامین می‌شود.

برای تنظیم و تقسیم مناسب آب، فضایی در کنار دالان ورودی ساخته شده که به اتاق تقسیم آب معروف است و اکنون آب، آب نمای مقابل تالار، حوض حیاط‌های مستخدمین، مطبخ و اندرونی از آن تامین می‌شود. ویژگی‌های دیگر این بنا در قسمت به اصطلاح شاه نشین وجود یک ایوان دوستونه و دو ردیف پله در طرفین و استفاده از همین راه پلهبه عنوان ورودی مشترک بین شاه نشین و فضای مسکونی واقع در طرفین آن می‌باشد. لازم به توضیح است که اینگونه الگوی معماری مسکونی در خانه‌های اصفهان و تهران و خصوصاً در ابنیه مسکونی دوره قاجار کاملاً به چشم می‌خورد.

فرم ساختمان و اقلیم[ویرایش]

از آنجایی که سنندج در ناحیه سرد و کوهستانی واقع است، برای دفع سرما، ساختمان‌های فرم‌های باز با فرم‌هایی که ضلع‌های شمالی، جنوبی آنها بلند تر از ضلع‌های شرقی، غربی آنهاست مناسب نیست و بهتر است، فرم ساختمان فشرده و پلان آن مربع باشد. ساختمان‌های دو طبقه‌ای که فرم آنها شبیه به مکعب است، بهترین نوع ساختمان از نظر کنترل گرمای داخلی در زمستان است. بخش اصلی خانه برای استفاده بیشتر از تابش خورشید در شمال حیاط و رو به قبله ساخته شده‌است. برای کاهش سرما در زمستان از جرزهای قطور و سقف‌های دوجداره استفاده شده.

برچسب ها: کوردستان، سنندج،
ادامه مطلب

زاد روزمیلاد حضرت محمد (ص) پیامبرمهربانی ودوستی بر دوستدارانش در دائره کائنات هستی مبارک باد.

ابرمرد نیکیها ؛ شق القمر ؛ طاق کسرا دربرابر زایش او طاقت نیاورد؛درمعراجش بین دوبازوی قدرت (قاپ قوسین ) الله قرارگرفت؛ بتان در شب تولدش سرنگون شدن؛ جبرئیل امین یار وهمسفرش؛ اعجازش قرآن؛لولاک خلقت افلاک؛نقطه پرگار آفرینش؛امین دوست ودشمن؛نصاب حجرالاسود؛معمار صلح و صفا؛مزمل؛طی کننده هفت حجاب قدرت؛سوار مرکب براق در لیله اسرا.......... خوش آمدی که با آمدنت خوان نعمت بر زمین ارزانی شد.

 

هرکس که به سر زد گل بستان محمد

دست طلب انداخت به دامن محــــــمد

جرم وگنه اش گر بود ازکوه فزونتر

بخشند به یک گردش چشمان محــمد

-------------------------------------------

له گول پرسیم له به ر چی  زور جوانی؟

به ره نگی سووره وه  وا شادمانی؟

به نه رمیک و  به شه رمی دای جوابم

وتی: بی  پیت بلیم؛ با توش بزانی

له به ر عه شقی موحه ممد سووره ره نگم

بده ن  سه لوات به رو خساری موحه ممد

 

له بالنده ی  سه حه ر پرسیم : براکه م

برا خوش ده نگه که و ئاگر  نه واکه م

له به ر چی هه ر گره  نه غمه ی به یانیت؟

وتی: با پیت بلیم  ده ردت   ده واکه م

له به ر ناوی موحه ممد گه رمه ده نگم

بده ن سه لوات به دیداری موحه ممد

 

له خور پرسیم: شه که ت نابی له کارت؟

له سیره ی  هاتوو چونی جار جارت؟

ئه سووتی تو که  نوورت  دای له  کیوان

وتی: ((شاروخ))  به گیانی  تاقه  یارت

که سوتاووم  له  تاوی فه خری عا له م

بده ن سه لوات به دیداری موحه ممد

                 

              

                          

                                        

                                   

برچسب ها: محمـــــــد(ص)، لولاک خلقت الافلاک،
ادامه مطلب

                                      

عشق یک غایت بی ابتداست یا یک ابتدای بی انتها ؟ سخنوری در این مورد بس زیاد و پر تعدد ؛ ولی گاهاً نمادهایی از عشق و دوست داشتن می تواند دائره کائنات هستی را تکان دهد از عشق مادری بر فرزند دلبندش گرفته تا عشق ومهر دختری نسبت به پدرو برعکس هردو نماد.

این مطلب شاید یک تراژیدی نباشد اما نشان از  تفهیم شعور عشق قلبی دارد.

این تصویر اثر Bartolome Esteban Murilloاسپانیایی باعث شد تا روم را به لرزه در آورد...
تصویر حکایت پدری را دارد که در زندان به سر می برد و طبق حکم این پیرمرد نباید غذایی به او داده شود. تنها به دخترش اجازه ملاقات با پدر را می دهند و با کلی تفتیش که مبادا با خود غذایی وارد سلول کند.
دختر با دیدن جثه بی حال پدر و ضعف شدید و رو به مرگ. شروع به شیر دادن پدرش از سینه خود می کند. در یک ملاقات . نگهبانان سلول, وارد می شوند و از دیدن این صحنه به لرزه در می آیند . زود خبر به دادسرا می رسد و حکم آزادی پدر بخاطر عشق دختر به پدرش که باعث شد حد و حدود خدا را بشکند، صادر شد.
این اثر تا به امروز مورد بحث و جدل واقع شده.

شاید با خواندن این مطلب  بتوانیم بیشتر ارزش داشته هایمان را  بدانیم؛ پدر ؛ مادر ؛ برادر؛ خواهر؛همسر؛فرزندودیگرعزیزان خودرا بیشتر دوست بداریم و فکر نکنیم ابدی هستند و برای همیشه کنارمان خواهند ماند؛ شما چه کسی دیگری را به این لیست اضافه می کنید؟؟؟

با نهایت تاسف اعلام شد حسین یوسف زمانی آهنگسازکورد زبان از برجستگان موسیقی ایران درگذشت .روحش شاد و یادش گرامی. در ادامه مطلب بیشترایشان را بشناسید.

اینم یک عکس بسیار زیبا برگرفته از وبلاگ دختر روراست

                    بفرمائید یک استکان چای داغ دراین هوای سرد 

                           

 

ادامه مطلب

ادامه مطلب

ادامه مطلب وداعی از جنس مرگ در آغوش زیبارمریوان
برچسب ها: بهشت کورده واری، عکسهای زیبای زریبار،
ادامه مطلب

امسال زمستان با صلابت بیشتری مناطقی از کره خاکی را در برگرفت و دل خیلی از مردمان را مشعوف گردانید؛ چند سالی بود که گویا آسمان با زمین به کینه در قهر بود ولی امسال پیش دستی کرد و زمین را غافلگیرعشق نهان ودیرینه خود کرد از این رو در منطقه ما هم زمستان ده ؛ پانزده روزی زودتر شروع شد و یک جورایی قلب همه را به اصطلاح امروزیا به حال آورد  واین در حالی بود که کشور ما تقریباً به این نزولات آسمانی به شدت نیازمند بود از دریاچه کارون گرفته تا زاینده رود سی وسه پل و از آنجا تا دریاچه ارومیه که در آستانه یک فاجعه زیست محیطی بودو گذشته از این موارد برجسته ؛زمینهای دیم کشاورزی به شدت تشنه آب بودند که بدلیل بی رویه استفاده های مطالعه نشده از چاه های عمیق و نیمه عمیق تقریباً سفره های زیر زمینی آب؛ تا جایی که امکان داشت فرو کشانده شد که این ذخیره ها در اکثر نقاط کشورمان به مرز خشکی رسید . اما با این همه توصیف در جایی دیگر در دائره کائنات هستی مردمان مظلوم بی شماری در دام این زمستان زود هنگام به تله افتادند؛ آری آوارگان سوریه که هرگروهی به کشوری گریخته و تمام داروندارشان در زیر بمبهای خشمگین کینه ونفرت؛ تعصب به یغما رفت. امروز با چشمان اشکبار آرزو میکنند که کاش فصل زمستان از آغاز بدعت کره خاکی وجود نداشت؛ بدلیل سرمای زودرس این آوار گان به دردهای متعددی گرفتار شدند. شیر مادران در سینه ازشدت سرما یخ بست وخشکید؛ پشت پدران در این اندوه نابسامان شکست و کودکان طعمه این زمستان ناجوانمردانه سرد شدند و این همه بدلیل نفرت ناکسانی بود که خود را در جای خدا نشاندند؛ از یک طرف باران بمب های رعب آور و ویرانگرخداوندان تزویر و ریا و از طرف دیگر تعصب بی اندیشه گانی ژرف اندیش که خود را بر حقتر برای خدایی می بینند. در این میان این مردم بی دفاع و بی گناه هستندکه طعمه این کشاقوس قدرت ضحاکان جاه پرست بی رحم ومروت می شوند . اگر برای لحظه ایی بدون تعصب های کور کورانه به زندگی این مردم آواره بنگریم و برای آنی خود را بجای آنان فرض کنیم بی شک قلبهایمان بدرد خواهد آمد واز این فرض کردن خود؛ فوراً پشیمان می شویم .

 خدایا جز خودت کسی در این تنگنا یارای امداد این مردم مظلوم نیست و نوشته روی سردرب سازمان ملل هم شعاری بیش نبوده ونیست و همیشه ظالمان به راحتی آب خوردن دست به قتل عامهای دستجمعی و نسل کشی مظلومان بی دفاع میزند تا پایه های قدرت پوشالی خود را استحکام بخشند و سازمان ملل هم  در این میان جز صدای دهلی تو خالی بیش نیست!!!

بنی آدم اعضای یکدیگرند

که در آفرینش زیک گوهرند

توکزمحنت دیگران بی غمی                                   

نشاید که نامت نهند آدمی

-----------------------

الا ای برف!
چه می ‏باری بر این دنیای ناپاکی؟
بر این دنیا که هر جایش
رد پا از خبیثی است
مبار ای برف!
تو روح آسمان همراه خود داری
تو پیوندی میان عشق و پروازی
تو را حیف است باریدن به ایوان سیاهی‏ها
تو که فصل سپیدی را سرآغازی
مبار ای برف!

شعر (الا ای برف!) برگرفته از وبلاگ دیار آشنا

"

/>

/>

از این عکس برخوان حدیث مجمل

از این عکس برخوان حدیث مجمل

ادامه مطلب

بعد از چند سال که تغییرات جوی باعث شده بود که همچو گذشته بارش باران وبرف در استان کردستان دچار تغییر وتحول شود دیروز پنج شنبه مورخ92/9/15مردم این دیار و علی الخصوص شاره که م  سنه شاهد بارش برفی دلچسپ بودند که بیشترین بارش برف در مناطق کوهستانی و صغب العبور بود؛ اگر چه این نعمت امسال تمام مردم را خوشحال کرد اما متاسفانه بدلیل صعب العبور بودن منطقه ؛ روستاهای زیادی از این استان ارتباط جاده ایی خود را با جهان خارج از دست دادند که راهداریها در حال باز کردن این گونه راههای زیر برف رفته هستند. به هرحال انشاالله که با همت راهدارهای زحمت کش مردم روستاهایی  که در محاصره برف قرار گرفته اند هرچه زودتر از این وضعیت نجات یابند. 

  دانلود کلیپ صبا کامگار برگرفته از وبلاگ دیار کورد به آدرسhttp://www.diarekurd.blogfa.com/

واین چند عکس از بارش برف پنج شنبه مورخ92/9/15 در استان کوردستان

       

          

                

از سایتی که این عکس را گرفتم ؛ روی عکس نوشته بود؛ خدا نکند اینجا برف بیاید و این جمله در جای خودش قابل تامل است . با توجه به نیاز روستاهها به نزولات آسمانی که اساس زندگی روستایی را شکل می دهد بدلیل راه بندیهای سهمگین  اینچنین آرزویی میشود!!!! پس باید برای بافت جاده های ارتباطی اینگونه روستاها فکری اندیشیده شود تا اینگونه آرزوها حتی در ذهن هم به تصویر کشیده نشود.

             

        

         

                    

       

"

ادامه مطلب