باز یک سال گذشت و یه ماه رمضون دیگه از راه رسید.این بابا رمضون خوب و دوست داشتنی خاطره های زیادی رو تو زندگی هر کدوم از ما ها جا گذاشته حالا باز اومده که یه کوله بار دیگه از خاطره بهمون بده...
خوشحالم که هنوز نفس میکشم که بازم میتونم روزه بگیرم با خودم عهد کنم با خدای خودم حال کنم و از بودنش لذت ببرم...لذتی که به من ارامش میده یه حس خوب میده که تو هیچ لذت دیگه ای پیداش نمیکنم.
خدایا به من و همه ادمای دیگه اجازه بده یه اجازه دوباره که به خودمون برگردیمو بعد از این همه دوری از خودمون یه حالی از خودمون بپرسیم...که بابا کجای کاری ؟اصلا حواست هست چیکار میکنی؟تو دلت چه خبره؟به چی فکر میکنی؟ گذشته چی بودی؟الان میخوای چی باشی؟بعدها چجور؟
حرف واسه گفتن زیاده...اما هرکی هر جور که خودش دوست داره باهاش حرف میزنه به هر زبونی که می خواد.... من هر گز ادعای پاک بودن نکردم اما اینو مطمئنم هر قدر هم گناه کرده باشیم باز هم جا برای بازگشت پیدا میشه...پس بگو بسم الله و توکل کن...بقیه درست میشه....
....بسم الله الرحمن الرحیم....
|