|
Banooyeshomali درباره وبلاگ مطالب اخیر آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه نویسندگان آمار وبلاگ
شنبه 21 دی 1398 :: نویسنده : ماتیسا
راهنمایی بودم که در انشا نوشتم "چقدر بوی پرتقال روی بخاری حال میدهد" و معلم بعد از بیان جمله "** نخور" 3مداد را لای انگشتانم خورد کرد که بفهمم "حال" کلمه خوبی نیست و هرجایی کاربرد ندارد. لااقل مناسب سن ما نیست پس "حال بی حال" حتی اگر بخاطر بوی پرتقال باشد. بعد از آن دیگر نباید حال میکردیم، نه از بوی توپ پلاستیکی مارک شقایق، نه از شوقِ زنگ ورزش و حتی نه از بوی کاغذِ دورِ ساندویچِ کالباسِ مدرسه؛ چون حال برای بزرگترهاست. حالمان را گرفت و گفت برو سر جایت بشین!
و میگفت تو هیچ وقت حال نداری، و من فکر میکردم حرف بدی میزنند. یکبار هم گفتم "مامانی، بابا بیرون حال میکنه میاد خونه حال نداره؟" و مادر سیلی زیر گوشم زد و گفت "دیگه نبینم ازین حرفا بزنیا، بابا "کار" میکنه خسته میشه حال معنی بدی میده" با گریه گفتم "پس چرا وقتی با دوستام بازی میکنیم میگن حال میده؟" و گفت "دیگه حق نداری باهاشون بازی کنی یکبار هم دوستم "اصغر" داخلِ کیفِ دختری ترقه انداخت و وقتی ترکید و دختر جیغ زد اصغر گفت "چقدر حال داد" و من دیگر با اصغر رفاقت نکردم چون فکر میکردم حال کردن یعنی کارِ بد
درست لحظه سال تحویل بود که به خدا هم مشکوک شدم. حول حالنا الی احسن الحال؟ پیش خودم در حالیکه که 4چشمی پدر را نگاه میکردم گفتم "خدایا تو هم؟" البته بعدا اصغر گفت که خدا اینجا با خودش خیلی حال کرده که موجودات باحالی مثل ما را خلق کرده! وای که چقدر این اصغر بی ادب است!
حال استمراری، حالِ اخباری، حال کامل، حال ساده، حال حال حال وای که چقدر ما در زبان فارسی حال داریم و چقدر بی ادبیم.
ج.داوری نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : دوشنبه 8 اردیبهشت 1399 10:43 ق.ظ
 سلام آبجی.
روزتون به شادی. راستش میخوام عکس حامی رو توی وب بزارم اما عکسش رو گوشیمه فکر نمیکنم بشه بزارم. ماتیسا سلام عزیزم..... خیالی نیست من که بالاخره میبینمش جمعه 1 فروردین 1399 09:35 ق.ظ
از خداوند منان برای جنابعالی و خانواده محترمتان در سال جدید
روزی حضرت مریم (س)، قصر آسیه، قلب خدیجه، عفت فاطمه جمال یوسف، ثروت قارون، حکمت لقمان و ملک سلیمان و عاقبت بخیری را آرزومندم. سال نو مبارک.ارادتمند شما ماهان محمدی مواظب خودتون وخانواده محترم باشید ان شاءالله به سلامت از این بحران کرنا بگذرید ماتیسا سلام داداش ماهان گل گلاب سپاس از لطف شما سالم و سلامت باشید خان داداش  یکشنبه 4 اسفند 1398 12:32 ب.ظ
سلام آبجی.
حالتون خوبه؟ از خودتون بهم خبر بدین. نگرانم. ماتیسا سلام عزیزم هستیم و خدا رو شکر نفس میکشیم ممنون که پیگیر اخوالمی پنجشنبه 24 بهمن 1398 06:35 ق.ظ
سلام
صبح بخیر الهی انوار لطف الهی بر وجود نازنینتان همیشه تابان باد صبحگاهان رد ِ لبخند ِ شما حضرت خورشید روی هر ذره تماشا دارد رگهٔ نور چو دستی عاشق از اوجی دور به زمین میرسد و دست ِ هر ذره را میگیرد! منعکس میشود این عشق به لبهای ِزمین، زندگی میخندد ماتیسا  چهارشنبه 16 بهمن 1398 06:26 ق.ظ
نیایش_صبحگاهی ...
پروردگارا! به ما توفیق فرمانبرداری، دوری از گناه و نافرمانی پاكی نیت و شناخت ارزش ها عنایت كن؛ زبان های ما را به راست گویی و شایسته گویی گویا ساز؛ دل هایمان را از علم و معرفت لبریز كن؛ دست های ما را از ستم بازدار؛ چشم های ما را از گناه و گوش های ما را از شنیدن سخنان بیهوده و غیبت نگاه دار؛ آمین ماتیسا سه شنبه 15 بهمن 1398 01:46 ق.ظ
سلام
بهترین دعایی که در این نیمه شب این وقت ساعت به تو هدیه میکنم ماتیسا پس کو بقیه ی متنت آقای هول هولکی  دوشنبه 14 بهمن 1398 12:16 ب.ظ
سلام آبجی.
امیدوارم خوب باشید. تولدتون رو تبریک گفتم انگار ثبت نشده. امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشید. ماتیسا فدااااااااات عزبز دلم خدا دلت رو شاد کنه که دلشادم کردین عزیزمی عشق جان  چهارشنبه 2 بهمن 1398 08:35 ق.ظ
سلام برماتیسای عزیز
حال و احوال شما ؟ خوبی ؟ چقدر دلم براتون تنگ شده حیف که اینقدر در گیر شدم نمیرسم بیام اینجا ماتیسا سلاااااام بر عزبز دل خودم فداااااات بشم آبجی ایشالا که هر کجا هستی دلت شاد و لبت خندان باشه همینکه به فکر مایی برامون کافیه توفیق دست بده ایشالا دوباره دوستان وبلاگی دور هم جمع بشیم یکشنبه 22 دی 1398 09:21 ب.ظ
اهل شعرم اهل تنهایی و درد پیشه ام فریاد است کاسبم کاسب دل... صادراتم شادی وارداتم غم ودرد دوستانی دارم سردتر از سردی برف گاه گاهی یخشان میشکند گاه گاهی دلشان می سوزد ولی از روی ترحم سر زمینی دارم مردمانش همه دوست ولی از روی ریا سهراب_سپهری ماتیسا واقعا ؟؟! این اشعار رو جناب سپهری سروده ؟  یکشنبه 22 دی 1398 06:35 ق.ظ
سلام
صبح بخیر الهی به فکرتون ،چشمتون،گوشتون،دلتون جز زیبایی چیزی راه نداشته باشه الهی هر لحظه غرق آرامش وایمان و امنیت باشید، گفتی چه دلگشاست افق در طلوع صبح گفتم که چهره‌ی تو از آن دلگشاتر است فریدون_مشیری ماتیسا شنبه 21 دی 1398 04:36 ب.ظ
یکی می گفت من پی حالم
خوشی و سر زندگی و قرارم !!!!!!!!! گفتم ای باخرد مگر اینجا حال داریم !!!!!!! شادی وقرار داریم ؟؟؟!!!!! شادی وقرار توشه عقبی ست اینجا سرای اه و اشک وغم هاست توشه کن شادی هایت را زپیش فرست تا که آفریدگارت حاصل کند برایت حورها پس مباش اندوهگین بساز باصبر بر این همه کین چه از آسمان بلا آید چه از زمین هشیار شادی وقرار غم و اه دردو غصه ها چیزی نیست جز نوع افکارما پس هرچه اندیشه کنی همان شود پس وپیشت دنیا وعقبی حاصل اندیشه ت ماتیسا شنبه 21 دی 1398 04:10 ب.ظ
گر تو پی حالی هشدار بی حال شوی
در این زمونه ی ما کلاس زاریست اشک واه و دلگیریست توشه کن خنده هایت محض رضای خدا دنیا برای گریه وزاریست مگه نمی دانی گویند دنیا فانیست حال را بزار اون ور اینجا فقط گریه وزاریست گروفتی؟ ماتیسا شنبه 21 دی 1398 04:04 ب.ظ
سلام
حال؟ یا هال همه ممکنه در هال باشیم اما حال نداریم حالمون خیلی وقته بی حال است مگه فقط دلخوش کنیم هر ازگاهی گوشه هال نه از حال از گذشته شیرین مزمزمه کنیم هی به از هیچی ماتیسا  بسیار عالی |
||
 |