Banooyeshomali
درباره وبلاگ



مدیر وبلاگ : ماتیسا
نویسندگان
آمار وبلاگ
  • کل بازدید :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید ماه قبل :
  • تعداد نویسندگان :
  • تعداد کل پست ها :
  • آخرین بازدید :
  • آخرین بروز رسانی :

ژاپن موزیک
یکشنبه 26 اسفند 1397 :: نویسنده : ماتیسا

دلم نیامد این‌ها را نگویم و سال را تمام کنم.
میدانی بحث سال و ماه و روز نیست، بحث زندگی است. اینکه هر چقدر پیش میرود غافلگیرترت میکند. بحث هیچ است و همه چیز، اصلا بحثی نیست؛ چون هیچ چیز مطلق نیست.
" هرگز " و " ابدا " و " باید " حرف مفت است. حرف حرفِ " احتمال " است و " شاید ".
شاید که بلوغ همین باشد، اینکه بدانی سهم تو از تقویم همین لحظه حال است و  اصرار به قطعیت در این زندگی حماقت محض.
حالا میتوانم برایت آرزوی‌های پیچیده‌تری داشته باشم. مثلا اینکه هر جا لازم شد خودت خودت را از بندِ تعلق آزاد کنی، که خود آزار نباشی، که هر بار امیدت را گم کردی بلد باشی دوباره پیدایش کنی؛ جوری که کم‌ترین زمان را فدای نابلدی کنی.
میدانی بحث یک تقویمِ نو تر نیست، بحث یک نگاه متفاوت‌تر است.
برایت آرزو میکنم بالاخره با پوست و خون‌ات عجین شود که در این زندگیِ عجیب و بخیل ‌هیچ کس جز خودت به فریادت نمیرسد. این لعنتی را ممکن کن " به خودت بیشتر از هر کس و هر چیز بِرِس ".
امیدوارم بعد از این همه سال، بعد پیام‌ تبریک و آرزوهای رنگی و تصمیمات قلمبه سلمبه‌ای که از نیمه راه فراموش‌ات شده، فهمیده باشی که یکِ یکِ امسال قرار نیست انفجار عظیمی رخ دهد؛ تو به تقویم نو سلام میکنی و به مسیر ناشناخته زندگی ادامه میدهی. تنها فرقش کوله‌ایست هر سال سنگین‌تر از سال قبل؛ پُر از تجربه‌هایی که شکل بهبود یافته‌ی زخم هاست.
شاید در تنگناهای این مسیر تنها چیزی که به کارَت بیاید این باشد که به کوله‌ات سر بزنی و در هر قدم تاکید کنی " ادامه دادن کارِ زنده‌هاست "، رویا ببافی و همزمان توقع‌ات را از خودت و آسمان بالای سرت و زمین زیر پای‌ات در منطقی‌ترین سطحِ ممکن نگه داری.
به معنای کاملِ این جمله" مراقبت کن از خودَت "


#پریسا_زابلی_پور





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :

یکشنبه 19 اسفند 1397 :: نویسنده : ماتیسا
"اسفند" تافته‌ی جدابافته است!
نه می‌توان اَنگ ِ سرمایِ زمستان را به او زد، نه وصله‌ی بی‌حوصلگی غروب‌هایِ بهار به تنش می‌چسبد.
"اسفند" را باید نشست کنجِ حیاط‌خلوتِ ذهن، و عشق‌بازی کرد، با خاطراتِ دور اما ماندگار.
باید دل‌کندنِ آدم‌ها در بین راه را فراموش کرد و گذشت و دل را از کینه‌ها تکاند تا جا باز شود برای شادی‌هایِ نو...
حیف است از "اسفند" با بی‌تفاوتی عبور کنید...
به خودتان بیایید، تمام شده و رفته تا یک سال دیگر.
عطرِ "اسفند" را مهمان ریه‌هایتان کنید، عجیب بویِ نابِ زندگی می‌دهد...

#حس_ناب_زندگی ↯




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :

چهارشنبه 8 اسفند 1397 :: نویسنده : ماتیسا
چقدر خوب شد زن شدیم!
کمد و اتاقمان را به هم می‌ریزیم و همه چیز را از اول سرجایش مرتب می‌گذاریم
آن وقت فکر می‌کنیم آماده‌ایم برای گرفتن تصمیمات بزرگ!
وسط غم‌بادهای روزانه شروع می‌کنیم به شستن ظرف‌ها و بازی کردن با کف روی سینک ظرفشویی،
تمام غم‌هایمان را همراه سرامیک‌ها آشپزخانه می‌ساییم و می‌ساییم و با قدرت‌تر می‌سایم،
جارو رامحکمتر روی فرش می‌کشیم و فکر می‌کنیم تمام خوره های فکریمان از لوله جارو بالا میرود،
دست به ساختن می‌زنیم،
شیرینی و کیک و غذاهای عجیب عجیب میپزیم و از خلق کردن‌هایمان حس بهتری می‌گیریم،
می‌نشینم برای مرتب کردن فکرهایمان رج به رج کامواها را همراه فکرها می‌بافیم!
دکور خانه را عوض می‌کنیم و تنهایی با کشیدن مبل‌ها خودمان را ازنفس می‌اندازیم و فکر می‌کنیم چه انتقامی!
.
بعد به جان خودمان و صورتمان و دستهای‌مان می افتیم.
داشتم فکر می‌کردم چه خوب است به جز پیاده رفتن و سیگار کشیدن‌های معمول مردها ما کارهای متنوع‌تری داریم برای مقابله با مشکلات.
چقدر خوب شد که زن شدیم.

 #نیلوفر_فرجیان





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :

دوشنبه 6 اسفند 1397 :: نویسنده : ماتیسا
"تقدیم به تو بانویِ ایرانی که شرقی ترین زنِ زمینی"
و سپاس از تو مردی که باران وار سخاوت عشقت را نثارش می کنی.

هیچ ترسی ندارم از عشق
من یک بانواَم 
بانویی از خاکِ آریا
با تنی لبریز از عطر اقاقی
و روحی باران گوُن
طنازم و این 
عین نجابت است 
نه وقاحت 
با من باش
بامنِ من 
با خودِ من 
این تمامِ 
خواستهء من است
حاشا نکن 
تو در گیر منی
تو در گیرِ 
شرقی ترین زنِ زمینی
برایم بساز 
زمینی را که بهشت 
ببالد به بودنش
تو در چشمم خانه کن 
من در تمامت
زندگی می کنم.

#آزاده پیرای#





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :



 
   
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات