چند دقیقه زندگی |
نگاه ها همه برروی پرده ی سینما بود اکران فیلم شروع شد شروع فیلم، سقف یک اتاق دو دقیقه بعد، همچنان سقف اتاق سه، چهار، پنج.....هشت دقیقه ی اول فیلم فقط سقف اتاق!! صدای همه درآمد؛ اغلب حاضران سینما را ترک کردند ناگهان دوربین حرکت کرد و آمد پایین و به جانباز قطع نخاع خوابیده روی تخت رسید زیر نویس: این تنها هشت دقیقه از زندگی این جانباز بود و شما طاقت نداشتید... +بخاطر من؛ بخاطر تو؛ بخاطر خدا..... سوزد دل از برای من و من برای دل... |
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |