just hold on
یکشنبه 29 دی 1398 06:52 ب.ظ
میدونم همچی داره بد تر میشه
میدونم نفس کشیدن داره سخت تر میشه
میدونم مقصد داره دور تر میشه
میدونم باور کنید میدونم
خشم و غم دارن شروع میکنن به لونه ساختن توی ذهنتون
اشکال نداره!
ولی نزارید توی پروفایل و استوری و پستاتون خلاصه شه که در نهایت تموم شه
بزارید کنترل ذهنتونو بگیره و توی رگهاتون حرکت کنه
تا بزاره سازی بنوازید، چیزی بنویسید، اثری بکشید!
بزارید از فضای مجازی فراتر بره و چیزی رو رقم بزنه
چون جایی که به تغییر نیاز داره اون بیرونه نه اینجا!
و نفس بکشید
تا میتونید نفس بکشید
و اکسیژنو وارد بدنتون کنید
تا فکر کنید و زندگیو ادامه بدید
چون با وجود همه ی ناعدالتی های این دنیا، باید ادامه داد!
دیدگاه ها : نظرات
آخرین ویرایش: یکشنبه 29 دی 1398 07:36 ب.ظ
تو بگو چی میخوای بشنوی!
سه شنبه 24 دی 1398 01:53 ب.ظ
از خیلی چیزهای میشه حرف زد، همیشه حرفی هست که باید زده بشه!
ولی یا جاش نیست، یا وقتش نیست، یا من زیادی ترسو و بی حوصله ام برای گفتنش
یا نمیدونی برای چی این حرفو از گوشه ی قلبت دربیاری و بگی، مگه جاش چشه؟ همونجا نشسته و میبینه بقیه چیزا چجوری خراب میشه.
یا یه نفر دیگه داره برای بقیه حرف میزنه
یا همچی اونقدر خراب هست که نمیدونی بگی دلیل این اوضاع خرابو یا توهم با بقیه گریه کنی
یا برعکس اونقدر همچی خوبه هیچ ایده ی راجب واکنش دادنت نداری.
من نمیدونم باید درمورد چه چیزی حرف بزنم، تو بگو میخوای درمورد چی بشنوی؟
دیدگاه ها : درمورد چی میخوای بشنوی؟
آخرین ویرایش: سه شنبه 24 دی 1398 02:09 ب.ظ
بعد یه مدت نسبتا طولانی، سلام!
پنجشنبه 19 دی 1398 12:20 ب.ظ
سلام! حالتون چطوره؟
میدونم اینجا مثل قبل پستی گذاشته نمیشه پس در نتیجه مثل قبلم کسی نمیاد.
اول از همه
دوست داشتید اون پیج اینستای که تو پستای قبل دادم فالو کنید، قرار نیست کار خاصی انجام بدم مثل همینجاست ولی توی اون فضا با چندتا چیز بیشتر.
دوم
خیلی چیز ها هست که باید ازشون براتون بنویسم و خیلیاشو نوشتم
بیایید صادق باشیم، هممون میدونیم دادن یه نوشته/نقاشی/آهنگ و هرچیزی که متعلق به افکارمونه کار خیلی سختیه!
سوم
یکی از دلایل سخت شدن پست گذاشتن و کلا حرف زدن از بعضی چیزا با آدمهای که نه تو میشناسیشون نه اونا تو رو ، اینکه شاید یه درصد از افراد حرفتو بفهمن.
و اونقدری نوشته ها به بقیه نشون دادم که میدونم کمتر کسی میفهمه، همونطور که من نمیفهمم ولی خب دارم سعی میکنم باهاش کنار بیام.
چهارم
یه ذره چیزا برام پیچ در پیچ شدن که طبیعیه و میگذره.
پس بیایید بگید چه خبر تا منم سعی کنم دوباره مثل قبل اینجا باشم
دیدگاه ها : نظرات
آخرین ویرایش: شنبه 21 دی 1398 06:05 ب.ظ