قــصـه هـای ( طــنـزِ ) شــیـر و عـسـل
درباره وبلاگ



مدیر وبلاگ : صــادق امــیـن
آمار وبلاگ
  • کل بازدید :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید ماه قبل :
  • تعداد نویسندگان :
  • تعداد کل پست ها :
  • آخرین بازدید :
  • آخرین بروز رسانی :

383 - پیدا کردن انگشتر ملا نصر الدین

Image result for ‫ملا تصر الدین و زنش‬‎

ملا انگشتر خویش را در اطاق گم کرده بود. مدتی جستجو کرد ولی چون آنرا نیافت از اطاق بیرون رفته و در حیاط خانه شروع به جستجو کرد. زنش که او را دیده بود، پرسید: ملا تو که انگشتر را در اطاق گم کرده ای برای چه حیاط را جستجو می کنی؟ ملا دستی به ریش خود کشیده و گفت: اطاق تاریک است و چشم به خوبی نمی تواند ببیند، به همین دلیل در حیاط که روشن تر است به دنبال انگشترم می گردم






نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :

 382 - شرط طلاق زن ملا تصر الدین


Image result for ‫ملا تصر الدین و زنش‬‎

ملا در بازار پیراهن زری برای زنش می خرید. رفیقش گفت: تو می خواستی زنت را طلاق بدهی پس پیراهن زری برای کی می خری؟ ملا جواب داد: زنم شرط کرده که اگر پیراهن زری برایش بخرم پیش قاضی بیاید و طلاق را قبول کند






نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :

پنجشنبه 16 خرداد 1398 :: نویسنده : صــادق امــیـن


381 - خبردار، ملا نصر الدین


Image result for ‫به مقصود رسیدن ملانصر الدین‬‎

ملا از کوچه ای میگذشت. حمالی که تیر میبرد از عقب او رسیده بدون صدا به پشت او زد و آنوقت فریاد زد: خبر دار. ملا با اینکه خیلی دردش آمد حرفی نزده او را در نظر داشت. پس از سه روز حمال را دید که بار گرانی بر دوش دارد و از کوچه ای میگذرد. عصای خود را به سرش کوفته گفت: خبردار






نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :

پنجشنبه 16 خرداد 1398 :: نویسنده : صــادق امــیـن

380 - ملا نصر الدین، ارباب و زارع


Image result for ‫ملا نصر الدین وارباب‬‎

از ملا پرسیدند ارباب مهمتر است یا زارع. ملا فکری کرد و دستی به ریش خود کشید و گفت: زارع. گفتند: برای این حرف خود دلیلی هم داری؟ گفت: بلی... چون اگر زارع نباشد تا کار کند ارباب از گرسنگی خواهد مُرد






نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


379 - سن ملانصر الدین  و برادرش


Image result for ‫ملا نصر الدین‬‎

از ملا پرسیدند تو و برادرت از نظر سن با یکدیگر چقدر فرق دارید؟ ملا فکری کرده و گفت: سال قبل مادرم میگفت برادرم یکسال از من بزگتر است بنابراین امسال حتما هر دو هم سال شده ایم






نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :

378 - ملا نصر الدین و تلافی کتک خوردن


Image result for ‫ملا نصر الدین‬‎

دختر ملا گریه کنان نزد او آمده گفت: شوهرم مرا مفصل کتک زده . ملا هم چوبی برداشته او را چوبکاری کرد و گفت: برو به شوهرت بگو اگر دختر مرا کتک بزنی ، من هم به تلافی آن ، زنت را کتک می زنم .






نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :



 
   
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات