چند دقیقه زندگی |
یارب نظر تو برنگردد از ما
بالای سرم عکس تو را نصب نمودم یعنی که سر من به فدای قدم تو... آهای بنده که معلوم نیست به کجا میروی !بله با خود تو هستم و شاید با خود من! به کجا چنین شتابان؟ من و تو قصد سفر به کدامین انتها را داریم؟ مقصدمان کجاست؟ فرش یا عرش؟ خاک یا ملکوت؟ تو که به عرش و ملکوت میروی خوشا به حالت! اما من و آن دیگری که خود را پایبند فرش و خاک کرده ایم، بیا تا دیر نشده برگردیم! وَ اَنیبوا الی ربکم وَاَسلموا له (و به سوی پروردگارتان روی آورید و تسلیم شوید) میپرسید چگونه؟ پاسخ ساده ای دارد: الَیسَ اللهُ بِکافٍ عَبدَهُ (آیا خدا برای بندگانش کافی نیست؟) چراکه خداوند خودش فرموده: وَ اِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنی فَإنّی قریبٌ أُجیبُ دَعوَةَالداعِ اِذا دعانِ (هنگامی که بندگانم از تو درباره ی من میپرسند، بگو همانا من نزدیکم،و دعای دعاکننده را هنگامی که مرا بخواند پاسخ میدهم) خداوندا، ما می آییم، با کوله باری از اشتباه می آییم و میدانیم که سخنت حق است و پاسخمان را میدهی. لَهُ مَقالیدُالسَّمواتِ وَالاَرضِ (کلیدهای آسمان ها و زمین از آن اوست) ای فتاح ، درهای بسته ی زندگیمان را با کلیدهایت بگشا. آمین یا رب العالمین
آیات استفاده شده در متن: آیه 54 سوره زمر- آیه 35 سوره زمر- آیه 186 سوره بقره- آیه 63 سوره زمر [ پنجشنبه 3 شهریور 1390 ] [ 09:58 ب.ظ ] [ ثنا ]
[ نظر یادتون نره! ]
یا عاصِمَ مَنِ استَعصَمَهُ ای نگهدار آنکه از تو طلب نگهداری کند یا راحِمَ مَنِ استَرحَمَهُ ای رحم کننده بر آنکه از تو طلب رحم کند یا غافِرَ مَنِ استَغفَرَهُ ای آمرزنده ی آنکه از تو طلب آمرزش کند یا ناصِرَ مَنِ استَنصَرَهُ ای یاری دهنده ی آنکه از تو طلب یاری کند یاحافِظَ مَنِ استَحفَظَهُ ای محافظ آنکه از تو طلب محافظت کند یامُکرِمَ منِ استَکرَمَهُ ای تکریم کننده ی آنکه از تو طلب تکریم کند یامُرشِدَ مَنِ استَرشَدَهُ ای راهنمای آنکه از تو طلب راهنمایی کند یا صَریخَ مَنِ استَصرخَهُ ای فریادرس آنکه از تو طلب فریادرسی کند یامُعینَ مَنِ استَعانَهُ ای کمک کننده به آنکه از تو طلب کمک کند یا مُغیثَ مَنِ استَغاثَهُ ای پناه دهنده به آنکه از تو طلب پناه کند
خداوندا، فریاد میزنم که فریاد بی صدایم را فقط تو میشنوی: سُبحانَکَ یا لا إلهَ إلّا أنت،ألغَوثَ ألغَوثَ خَلِّصنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ [ جمعه 28 مرداد 1390 ] [ 06:21 ب.ظ ] [ ثنا ]
[ نظر یادتون نره! ]
الهی، تو ما را ضعیف خواندی... و از ضعیف چه می آید جز خطا؟ و تو ما را جاهل خواندی... و از جاهل چه می آید جز جفا؟ و تو خداوندی کریم و وفی... و از کریم و وفی چه می آید جز کرم ووفا و بخشیدن و عطا؟ نمیدانم فرارسیدن شب قدر را باید تبریک گفت یا نه؟! تبریک به خاطر اینکه من و تو یکبار دیگر فرصت بخشیده شدن پیدا میکنیم. پس: فرا رسیدن شبهای قدر بر همه ی توبه کنندگان مبارک!
[ جمعه 28 مرداد 1390 ] [ 06:20 ب.ظ ] [ ثنا ]
[ نظر یادتون نره! ]
فرا رسیدن ماه رمضان، ماه بندگی بر همه ی مسلمانان مبارکباد و اما در این ماه اگر مفاتیح را محض تفریح هم شده، ورقی بزنیم، با بعضی از جملات برخورد میکنیم که هرچقدر در معنایشان عمیق شویم، باز هم چیزی برای گفتن دارند! اللهمَ اللهمَ سُدَّ فَقرَنا بِغِناک چقدر ما فقیریم! خدای غنی من رحمی کن! نکند این ماه تمام شود و ما بمانیم و فقرمان... نکند این سال تمام شود و ما بمانیم و فقرمان... نکند این عمر تمام شود و......................... نه! مگر میشود از درگاه این خدای کریم با دست خالی بیرون آمد؟ خدایی که اینچنین عاشقانه میسراید: وَ اِذا سَألَکَ عبادی عَنی فَإنّی قریب "من نزدیکم" مگر میشود که اجابتم نکند؟ پس خداوندا، دستانم رامحتاج تر از همیشه بالا میبرم و میخوانم: اللهمَ سُدَفَقرَنا بِغِناک، اللهمَ غَیِّر سوءَ حالِنا بِحُسنِ حالِک... [ شنبه 15 مرداد 1390 ] [ 09:22 ب.ظ ] [ ثنا ]
[ نظر یادتون نره! ]
رهبر معظم انقلاب در جمع فارغ التحصیلان تخصصی مهدویت: انتظار از کلید واژه های اصلی فهم دین و حرکت اجتماعی امت اسلامی به سمت اهداف والای اسلام است . انتظار لازمه اش آماده سازی خود است. ولادت سراسر نور و برکت منجی عالم بشریت حضرت بقیة الله روحی له الفدا بر همه ی شیعیان مبارکباد [ شنبه 25 تیر 1390 ] [ 05:54 ب.ظ ] [ ثنا ]
[ نظر یادتون نره! ]
لطف خدا به مردم دنیا حواله شد یکباره شوره زار زمین باغ لاله شد پسکوچه های خاکی مشهد پر از شعف خورشید شهر خامنه هفتاد و دو ساله شد سالروز ولادت امام خامنه ای بر ولایت مدارا ن مبارک باد جهت صحت و سلامت وجود عزیزش صلوات [ شنبه 25 تیر 1390 ] [ 05:48 ب.ظ ] [ ثنا ]
[ نظر یادتون نره! ]
امام علی (ع) فرمود: دوستان تو سه گروه و دشمنان تو نیز سه دسته اند اما دوستانت: دوست تو دوست دوست تو دشمن دشمن تو و دشمنانت: دشمن تو دشمن دوست تو دوست دشمن تو [ دوشنبه 20 تیر 1390 ] [ 09:41 ب.ظ ] [ ثنا ]
[ نظر یادتون نره! ]
جان باز را جدا نوشتم چون گاهی اوقات سرهم نوشتن کلمات باعث میشود ما انسان ها از معنای عمیق آنها غافل شویم. بالاخره انسانیم و انسان هم دائم الخطاست! از پدر پرسیدم: جان باز یعنی چه؟ گفت: از خودش پیداست؛ کسی که جانش را در طبق اخلاص قرار داده و آماده ی جان دادن است. داشتم فکر میکردم که آیا جان باز معنای دیگری هم دارد؟ دیدم پدر ادامه داد: ما رفته بودیم که برنگردیم، اما مارا برگرداندند! احساس کردم چقدر سخت است که انسان از قافله ی دوستانش عقب بماند! اشک در چشمان پدر حلقه زده بود؛ ادامه داد: شب های عملیات ما بودیم و یک دنیا انتظار که کدام خمپاره؛ کدام تیر نصیب ما میشود و مارا به خدا میرساند؟آخر هر تیر مأموریتی داشت؛ که عاشقی را به معشوقش برساند. آن روزها همه به شهادت فکر میکردند...
روز جانباز مبارک [ چهارشنبه 15 تیر 1390 ] [ 11:20 ق.ظ ] [ ثنا ]
[ نظر یادتون نره! ]
ای پاسخ گرامی امّن یجیب ها تعجیل کن به خاطر ما ناشکیب ها چشم جهان به چشمه ی دستان سبز توست جاری شو از ورای فراز و نشیب ها برخیز و بزم شبزدگان را به هم بزن ای آشنا به ندبه و اشک غریب ها اللهم عجل لولیک الفرج [ جمعه 10 تیر 1390 ] [ 09:32 ب.ظ ] [ ثنا ]
[ نظر یادتون نره! ]
شهید... ما چه میدانیم از شهید؟ میگویی من و تو که آن زمان ها نبوده ایم، لازم نیست چیزی بدانیم؟! نه دوست من! بیا فقط کمی فکر کنیم،آنقدر میشود از شهداء گفت که به صد دفتر نیاز است نه به یک تکه جا. شهداء در یک مکان دو متری خلاصه نمیشوند که ما بر سر قبرشان برویم و اشک بریزیم و فردایمان باز همان فرداهای معمولی باشد! من این را در شلمچه فهمیدم. وقتی شنیدم چیزهایی را که تا آن موقع نشنیده بودم. من در شلمچه شنیدم از پاکدلانی که رفتند و در واقع هنوز هستند.آن پسر بچه ی چهارده ساله ای که از خیلی هامان کوچکتر بود، روی سینه اش نوشته بود: آنقدر غمت به جان پذیرم حسین تا قبر تو در بغل بگیرم حسین و به قول هم سنگرهایش آرزو داشت که تیری به سینه اش بخورد و خورد و شهید شد. یا از آن شهیدی که قبل از شهادتش برای خداحافظی با مادر به خانه آمد و به او گفت که سیر نگاهش کند که دیگر نمیتواند او را ببیند.من شنیدم از شهدایی که غریبانه به شهادت رسیدند. و وقتی حافظ را باز کردیم،حتی او هم طاقت نیاورد و لب به سخن گشود: آنان که خاک را به یک نظر کیمیا کنند آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند؟ تا به حال از خودت پرسیده ای که ما واقعا چقدر حق شهدا را ادا کرده ایم؟ راست و حسینی حق شهدا همین است که هم کلاسی هایمان در کلاس های مدرسه و دانشگاه وقتی اسم شهدا را میشنوند،آنها را به مسخره بگیرند و یا عده ای با دلی پر از سهمیه های دانشگاه هم کلاسی هایشان که فرزند شهیدند،سخن بگویند؟ آری، من دلم گرفته است. از آن روزی که دیدم در کلاس بحثی شد درباره ی شهیدهمت و اینکه به قول خودشان چقدر خوب میشد که همت پدرشان بود و سهمیه ی کنکور و... وقتی میگویم همت به قول آن بنده ی خدا کاغذ بردار و هرچه از خوبی به ذهنت میرسد نقاشی کن. آنوقت چهره ی پاکش ظاهر میشود. واقعا چه باید کرد؟ تو به من بگو! فقط میتوانم دعا کنم برای این جماعتی که از شهدا فقط همین ها را میدانند،چشمشان به عکسهای شلمچه هم نخورده و حتی از صفحه ی تلویزیون اروند و چذابه را ندیده اند. چه میدانند که شهید کیست؟ من هم دگر طاقت دوری ندارم. دلم هوای شلمچه و چذابه و اروند و طلائیه و هویزه کرده است. باید برای خودم هم دعا کنم... [ چهارشنبه 8 تیر 1390 ] [ 09:00 ق.ظ ] [ ثنا ]
[ نظر یادتون نره! ]
عشق تو مرا اَلَستَ مِنکُم بِبَعید هجر تو مرا اِنََّ عذابی لَشَدید بر گرد لبت نوشته یُحیی وَ یُمیت من ماتَ مِن العشق فقط مات شهید [ چهارشنبه 8 تیر 1390 ] [ 08:52 ق.ظ ] [ ثنا ]
[ نظر یادتون نره! ]
ای پسرکم!اگر عمل تو هموزن دانه ی خردلی در درون صخره ای یا در آسمان ها یا در زمین باشد، خدا آنرا می آورد؛ همانا خدا بس دقیق و آگاه است. ای پسرک من! نماز برپا دار و به معروف وادار و از منکر بازدار، و بر آسیبی که در این راه به تو رسد صبر کن. بی تردید این صبوری از کارهای استوار است. و از مردمان رخ برمتاب، ودر زمین به تکبر راه مرو، که خدا هیچ خودپسند مغرور را دوست ندارد. و در راه رفتن خود میانه رو باش،و از صدای خود بکاه،که بدترین صداها صدای خران است! [ سه شنبه 7 تیر 1390 ] [ 08:21 ب.ظ ] [ ثنا ]
[ نظر یادتون نره! ]
دل که آشفته ی روی تو نباشد دل نیست آنکه دیوانه ی خال تو نشد عاقل نیست مستی عاشق دلباخته از باده ی توست بجز این مستیم از عمر دگر حاصل نیست عشق روی تو دراین بادیه افکند مرا چه توان کرد که این بادیه را ساحل نیست بگذر از خویش اگر عاشق دلباخته ای که میان تو و او جز تو کسی حائل نیست رهرو عشقی اگر خرقه و سجاده فکن که بجز عشق تورا رهرو این منزل نیست اگر از اهل دلی صوفی و زاهد بگذار که جز این طائفه را راه در این منزل نیست بر خم طره ی او چنگ زنم چنگ زنان که جزاین حاصل دیوانه ی لا یعقل نیست دست من گیر و از این خرقه ی سالوس رهان که در این خرقه بجز جایگه جاهل نیست علم و عرفان به خرابات ندارد راهی که به منزلگه عشاق ره باطل نیست امام خمینی (ره) [ یکشنبه 5 تیر 1390 ] [ 07:09 ب.ظ ] [ ثنا ]
[ نظر یادتون نره! ]
تا حالا شده به این فکر بیفتی که زمانی که ظهور امام زمان(عج) اتفاق میفته, تو جزء یارانش میشی یا اینکه روبروش می ایستی؟ اینو اعمال الان ما تعیین میکنه.انشاءالله که همه ی ما جزء یارانش باشیم بی خامنه ای شعار هم عهدی چیست؟ بی خامنه ای ندای یامهدی چیست؟ هر کس که نشد فدایی خامنه ای, بی شک تو بدان فدایی مهدی نیست [ جمعه 3 تیر 1390 ] [ 12:04 ب.ظ ] [ ثنا ]
[ نظر یادتون نره! ]
مهدی جان کی رفته ای ز دل که تمنا کنم ترا کی بوده ای نهفته که پیدا کنم ترا غیبت نکرده ای که شوم طالب حضور پنهان نگشته ای که هویدا کنم ترا با صدهزار جلوه برون آمدی که من با صدهزار دیده تماشا کنم ترا [ جمعه 3 تیر 1390 ] [ 11:57 ق.ظ ] [ ثنا ]
[ نظر یادتون نره! ]
آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست. اگر بسیار کار کند میگویند احمق است و اگر هم کم کار کند میگویند تنبل است! اگر بخشش کند میگویند افراط میکند و اگر هم جمع کند میگویند بخیل است! اگر ساکت و خاموش باشد میگویند لال است و اگر هم زبان آوری کند میگویند وراج است!اگر روزه بدارد و شبها نماز بخواند میگویند ریاکار است و اگر هم این کارها را انجام ندهد میگویند کافر است! پس هرگز نباید به حرف و مدح و ثنای دیگران توجه کرد و جز خدا نباید از کسی ترسید شیخ بهایی
[ سه شنبه 31 خرداد 1390 ] [ 12:14 ب.ظ ] [ ثنا ]
[ نظر یادتون نره! ]
ماها همیشه هر کاری رو با نام خدا شروع میکنیم. خیلی ساده: به نام خدا و بعد هم سلام
[ دوشنبه 30 خرداد 1390 ] [ 10:04 ب.ظ ] [ ثنا ]
[ نظر یادتون نره! ]
چطوری دوست عزیز؟! مامان و بابا و خاله و عمه و دایی و عمو و خواهر و برادر و پسرخاله و دخترخاله و پسرعمه و .... خلاصه همه خوبن؟ زندگی بر وفق مرادت هست؟ منم خوبم. همه ی فامیلام هم خوبن.چی؟زندگی؟! اون که از همه بهتره!!! (یاد بگیر: + اندیش باش!) [ دوشنبه 30 خرداد 1390 ] [ 10:03 ب.ظ ] [ ثنا ]
[ نظر یادتون نره! ]
ببین دوست گرامی و گل و عزیز و نسبتا" خوشگل : اولین:من تو این وبلاگ با زبون دلم حرف میزنم که تو هم با گوش دلت گوش کنی. گرفتی مطلبو؟اگه گرفتی آفرین دومین:نیست ما باهم دوستیم بیا واقعا" با هم دوست باشیم!(این یکی دیگه گرفتنش سخت بود امیدوارم حداقل به مفهوم عمیقش رسیده باشه!) [ دوشنبه 30 خرداد 1390 ] [ 10:02 ب.ظ ] [ ثنا ]
[ نظر یادتون نره! ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |