آذر 1396
مشاهده مطالب آذر 1396
در کنار خطوط سیم پیام
خارج از ده ، دو کاج ، روییدند
سالیان دراز ، رهگذران
آن دو را چون دو دوست ، می دیدند
روزی از روزهای پاییزی
زیر رگبار و تازیانه ی باد
یکی از کاج ها به خود لرزید
خم شد و روی دیگری افتاد
گفت ای آشنا ببخش مرا
خوب در حال من تامّل کن
ریشه هایم ز خاک بیرون است
چند روزی مرا تحمل کن
کاج همسایه گفت با تندی
مردم آزار ، از تو بیزارم
دور شو ، دست از سرم بردار
من کجا طاقت تو را دارم؟
بینوا را سپس تکانی داد
یار بی رحم و بی محبت او
سیم ها پاره گشت و کاج افتاد
بر زمین نقش بست قامت او
مرکز ارتباط ، دید آن روز
انتقال پیام ، ممکن نیست
گشت عازم ، گروه پی جویی
تا ببیند که عیب کار از چیست
سیمبانان پس از مرمت سیم
راه تکرار بر خطر بستند
یعنی آن کاج سنگ دل را نیز
با تبر ، تکه تکه ، بشکستند
شاعر: محمد جواد محبت
و اما استاد محبت در بازسرایی این شعر،
پایان داستان را به گونه ای دیگر رقم می زنند ،
سرنوشت جدیدی که در آن دیگر از بی مهری خبری نیست.
دو کاج (نسخه ی جدید)
در كنار خطوط سیم پیام ،خارج از ده دو كاج روئیدند
سالیان دراز رهگذران ،آن دو را چون دو دوست میدیدند
روزی از روزهای پائیزی ،زیر رگبار و تازیانه باد
یكی از كاجها به خود لرزید،خم شد و روی دیگری افتاد
گفت ای آشنا ببخش مرا ،خوب در حال من تأمل كن
ریشههایم ز خاك بیرون است،چند روزی مرا تحمل كن
كاج همسایه گفت با نرمی
دوستی را نمی برم از یاد،
شاید این اتفاق هم روزی
ناگهان از برای من افتاد.
مهر بانی بگوش باد رسید
باد آرام شد، ملایم شد،
کاج آسیب دیده ی ما هم
کم کمک پا گرفت و سالم شد.
میوه ی کاج ها فرو می ریخت
دانه ها ریشه می زدند آسان،
ابر باران رساند و چندی بعد
ده ما نام یافت کاجستان ...
شاعر: محمد جواد محبت
به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، شعر «دو کاج» از جمله شعرهایی است که بزرگترها، آن را به خوبی به یاد دارند؛ این شعر پایان تلخی داشت و نشان می داد که اگر به همدیگر رحم نکنیم، در زندگی به ما نیز رحم نمی شود.
در سال تحصیلی جدید، داستان «دو کاج» به کتاب درسی فارسی پایه پنجم ابتدایی بازگشته است اما با این تفاوت که نسخه جدید آن در این کتاب آمده است.
فریدون اکبری مدیرگروه زبان و ادبیات فارسی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در گفت وگو با خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس اظهار داشت: «دو کاج» اولین بار در دهه 40 به صورت متن داستانی یک صفحه ای در کتاب درسی وارد شد و بعدها محمدجواد محبت، آن را به صورت شعر در آورد.
وی افزود: تقریباً از دهه 54 به بعد، این شعر در کتاب درسی بود اما بعد حذف شد؛ آقای محبت در طول این چند سال، نقدهایی که به شعر بود را بررسی کرد.
اکبری ادامه داد: برخی نقد می کردند که این شعر برای بچه ها مناسب نیست و پایان تیره و فضای ناامیدی و تلخ در آن حکمفرماست و با دنیای کودکان همخوانی ندارد که آقای محبت نیمه پایانی شعر را تغییر داد.
وی اضافه کرد: ما نیز این شعر را که پایان دلچسبی دارد وارد کتاب فارسی کردیم و نام درس پانزدهم کتاب فارس پایه پنجم ابتدایی، «کاجستان» است.
مهرتون پر از مهر
پاییزتون مبارک
اسکندر پس از فتح سرزمینهاى زیاد تصمیم گرفت کارى کند تا همیشه زنده بماند. به او گفتند: باید از چشمهٔ آب حیات بنوشى و این سفر هفتاد سال طول مىکشد. اسکندر چند جوان پانزده تا بیست ساله را بهدنبال خود برد. پدر یکى از این همراهان که پیرمردى بود پنهانى با آنها همراه شد. پس از هفتاد سال آنها به جلو غار ظلمات رسیدند. اما ظلمات بهقدرى تاریک بود که اسبها نمىتوانستند پیش بروند. پیرمرد پنهانى به پسر خود گفت: تو از جلو مقدارى کاه بریز تا اسبها از سفیدى آنها راه را شناخته و حرکت کنند. پسر این کار را کرد و مورد تشویق اسکندر قرار گرفت. رفتند و رفتند تا راه ظلمات تمام شد. به چند چشمه رسیدند اما اسکندر نمىدانست کدامیک چشمهٔ آب حیات است. پسر بهسراغ پدرش رفت. پیرمرد به او گفت: این ماهىها خشک شده را بردار و توى چشمه بینداز. توى هر چشمهاى که ماهى زنده شد، آن چشمه آب حیات است. این کار را کردند و در یکى از چشمهها ماهى زنده شد. |
اسکندر از ابتکار جوان خوشش آمد و به تعجب افتاد. از او پرسید که چطور این ابتکار به ذهنت رسید. پسر حقیقت را گفت، اسکندر انعام خوبى به آنها داد. مقدارى آب حیات برداشتند و آمدند. وقتى اسکندر خواست از آب جشمهٔ حیات که همراه آورده بودند بخورد. صدائى شنید که مىگفت: 'سلام من به تو اى اسکندر ذواالقرنین. آب حیات مبارک باد.' اسکندر خوب نگاه کرد دید یک جوجه تیغى است که این حرف را مىزند. جوجه تیغى گفت: من هم از آب حیات نوشیدهام و به این شکل درآمدهام. عمرم جاودانه است ولى به اینصورت که مىبینی. اسکندر از خوردن آب حیات پشیمان شد و دستور داد آب حیاتى که بهدنبال خود آورده بودند پاى درختهاى مرکبات و نخل و کاج بریزند. 'از آن بهبعد این درختان با زحمات اسکندر به سبزى جاودانه رسیدهاند.' |
کسی هنوز مطمئن نیست که این سنت
از کجا آغاز شد. یونانیان باستان در گذشته کیکی را (دایره شکل تا نمایانگر
ماه باش) به معبد خدای ماه آرتمیس میبردند و روی آن شمع های روشن میکردند تا مانند
ماه روشن باشد
روشن کردن شمع روی کیک
تولد برای آن است که برخی مردمان باور داشتند که خدایان در آسمان ها زندگی
میکنند و روشن کردن شمع برای برآورده شدن دعاهای آنها در درگاه خدایان بوده است.
وبا فوت کردن شمع و آرزوکردن در هنگام فوت کردن آن آرزو و دعای خود رابه آسمان می
فرستادند.
جشن تولد
اولین جشن تولد برای آن برگذار
شد که مردم معتقد بودند که شیاطین در روز تولد آنها به سمت آنها می ایند. در ابتدا
پادشاهان تنها کسانی بودن که به اندازه ای مهم بودند تا جشن تولد داشته باشند.
دوستان و خانواده برای محافظت از آسیب با ارزو و فکرهای خوب و هدایا کمک
میکردند تا تولد را جشن بگیرند. آنها برای آنکه شیاطین را بترسانند با کلاه و
وسایل پر سروصدا جشن تولد را برگذار میکردند
بادکنک های تولد
اولین بادکنک ها یا بالون ها،
اسباب بازی بچه ها بودند که با پوست یا امعای درونی حیوانات ساخته میشدند و درون آن
را با آب پر میکردند.قوم های قدیمی درون روده های حیوانات قربانی شده فوت میکردند
و ان را به شکل حیوانات در می اوردن و آن را به خدای خود به عنوان قربانی تقدیم می
کردند
پ.ن:تاریخچه کیک عروسی به زمان امپراتوری روم در حدود 400 سال پیش از میلاد مسیح باز می گردد. در ابتدا در مراسم عروسی نوعی نان تهیه می شد که به مرور زمان به شیرینی آن افزوده شد. در 100 سال پیش از میلاد ابتدا یک تکهٔ سفت نان شیرین یا کیک میوه توسط داماد خورده می شد و باقیماندهٔ آن خورد شده و بر سر عروس ریخته می شد. این رسم امروزه بصورت بریدن کیک و در دهان گذاشتن آن توسط عروس و داماد تبدیل شده است. از آنجائی که کیک عروسی در اکثر کشورهای جهان یکی از اجزای مراسم ازدواج است این کیک دارای اشکال و انواع گوناگون است. بسیاری از کیک های عروسی جهان ریشهٔ بریتانیایی دارند.
مشاهده مطالب آذر 1396
مشاهده مطالب شهریور 1396
مشاهده مطالب تیر 1396
مشاهده مطالب خرداد 1396
مشاهده مطالب فروردین 1396
مشاهده مطالب اسفند 1395
مشاهده مطالب بهمن 1395
مشاهده مطالب دی 1395
آرشیو کل مطالب سایت
مشاهده مطالب با برچسب خاطرات
مشاهده مطالب با برچسب سپاه ابرهه
مشاهده مطالب با برچسب جنیفر نوشت
مشاهده مطالب با برچسب دیو
مشاهده مطالب با برچسب تاریخ
مشاهده مطالب با برچسب قرآن
مشاهده مطالب با برچسب مکه
مشاهده مطالب با برچسب داستان کوتاه
همه مطالب با موضوع جالب انگیز
همه مطالب با موضوع دانستنی
همه مطالب با موضوع جنیفر نوشت
همه مطالب با موضوع تاریخ
همه نوشته های جنیفر
با ما در ارتباط باشید و ما را از نظرات ارزشمند خود مطلع کنید