در سنت ادیان ابراهیمی، "زن لوط " نماد بی ایمانی است.
بنا بر روایت عهد عتیق در سِفر تکوین، هنگامی که خشم خداوند شهر های « سدوم و عموره » را نشانه گرفت و قصد هلاکت آنان نمود، شبانه دو فرشته به خانه ی لوط فرستاد و فرشته ها به او امر کردند به همراه همسر و دو دخترش شهر را ترک کند، زیرا بامدادان خداوند شهر را نابود خواهد کرد؛ و نیز به ایشان تاکید کردند که « به پشت سر خود نگاه نکنید ».
اما به هنگام نابودی شهر،« زن لوط پس ِ پشت خویش را نگریست و بدل به ستونی از نمک شد ». از همین روست که او را نماد بی ایمانی می آورند زیرا به رغم نجات یافتن، همچنان بی اعتماد به گفته های فرشتگان بود.
در کتاب « حکمت »، از کتب قانون ثانی با ادبیاتی رمزگون و شاعرانه به زن لوط و وادی ِ ویران شده ی سدوم اشاره شده است :
«از آن زمین، به نشانه ی تباهی ِ آن،
همچنان دود بر می خیزد؛
در آنجا درختچه ها میوه هایی میدهند که در زمان خود نمی رسند،
و ستونی از نمک برپا گشته که
یادبودِ
جانی بی ایمان است. »
درباره ی علت اینکه چرا برای مجازات به نمک بدل شده است، روایت معتبری در دست نیست، تنها در خرافات عبرانیان نقل است که زن لوط به هنگام پشت سر نگریستن خداوند را می بیند که در حال نابود کردن شهر سدوم است و از دیدار او هلاک می شود.
بنابر خوانش های مدرن تر نیز، برخی از دانشمندان معتقدند آنچه سبب ویرانی سدوم شده است، طبق شواهد و توصیفات موجود در متون، نوعی انفجار اتمی بوده است و دلیل فرمان ِ به پشت سر نگاه نکردن نیز به خاطر تشعشعات رادیواکتیو بوده است.
نکته ی جالب توجه این است که در تمامی روایات رسمی، این زن نامی ندارد و همواره با عنوان « زن لوط » شناخته می شود. برخی از پژوهشگران بر این باورند که این بی نامی عمدی است، و تمثیلی از ناباوری شخصیت اوست.
امروزه نیز در کرانه ی بحرالمیت، بر جَبَل السدوم، صخره ی از سنگ نمک به شمایل پیکری زنانه قامت افراشته است که بر طبق برخی روایات سنتی همان زن لوط است
(برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به:
⚫عهد عتیق، سفر تکوین،باب نوزدهم
⚫قرآن، سوره تحریم، آیه ده
⚫عهد جدید، انجیل لوقا، 17؛31
⚫قاموس کتاب مقدس، مستر هاکس، نشر اساطیر )