آزادگان بهبهان |
! روز ششم محرم جنگ و گریز به اوج خود رسید . 235 نفر در اسایشگاه
9 گرفتار شدند اما در مقابل سربازان به عزاداری پرداختند . همه چیز شكل علنی به
خود گرفت . در شلوغی آسایشگاههای 2 و 3 چند سرباز مورد ضرب و شتم قرار گرفتند .
چند تن از مداحان شناخته شده دستگیر شدند که حاج غلامرضا رئیس پور هم در میان آن ها بود.مداحان را به پشت درب ورودی بردند تا محاکمه و شکنجه کنند. آن ها حاضر نشدند که نام کسی را ذکر کنند. لذا بعد ازضرب و شتم شدید راهی زندان شدند.این مسائل باعث شد تا فرمانده ی عراقی با عصبانیت وارد اردوگاه شود . آقای شریفات
او را به آرامش دعوت كرد و با خونسردی به او گفت : « قبل از شما نیز فرماندهانی در
اینجا بوده اند آنان نیز عزاداری را ممنوع اعلام می كردند ولی هیچگاه موفق نشدند
كه مانع عزاداری بچه ها شوند . بهتر است كه شما بزرگواری خود را حفظ كنید در این
چند روز باقی مانده عزاداری را آزاد كنید . من به شما قول می دهم كه بچه ها در
درون آسایشگاه عزاداری كنند و كار را به واسط اردوگاه نكشانند ! در غیر این صورت
شما می دانید و تصمیماتی كه اتخاذ می كنید !! فرمانده عراقی که در این چند روز بسیار اذیت شده بود و توفیقی هم درممانعت از مراسم عزای حسینی نیافته بود به ناچار تسلیم شد و گفت : «
به شرط رعایت نظم و انضباط و تعطیل شدن عزاداری در ساعت 12 شب اشكالی ندارد !! »
این اولین باری بود كه می توانستیم آزادانه عزاداری كنیم .زندانیان از زندان آزاد شدندو حاج غلامرضا رئیس پور ساعتی بعد ازآزادی در مراسم عزاداری حاضر شد و به نوحه خوانی پرداخت.از روز هشتم تا دوازدهم
محرم بچه ها با آزادی كامل به عزاداری پرداختند و سربازان نیز در این مجالس شركت
می كردند و گاهی نیز تحت تأثیر قرار می گرفتند و بعضاً اشكی هم می ریختند . باید
اعتراف كنم كه عزاداری ها در حالت ممنوعیت
شور و هیجان بیشتری داشت . نوحه های ما كوتاه بود وقتی كسی نبود كه مراسم را به هم
بریزد خیلی زود تمام می شد . اما به هر حال این آزادی نقطه ی عطفی در اردوگاه بود
. سرانجام با پایان یافتن روز دوازدهم محرم مجدداً ! عزاداری ها ممنوع شد و تجمعات
به حالت قبل بازگشت . نقل ازکتاب سال های اسارت اثر محمد جواد اسکافی
[ جمعه 7 شهریور 1399 ] [ 01:32 ب.ظ ] [ رزمنده آزاده ]
[ نظرات ]
|
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |