آزادگان بهبهان

حمایت بنیاد شهید و امور ایثارگران از سهمیه ایثارگران در کنکور

با کاهش سهمیه‌ مخالفیم

ملاک عمل همچنان بند �الف� ماده 90 قانون برنامه ششم توسعه است

معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران با اشاره به ضروت استفاده از نظرات کارشناسی بنیاد در مورد سهمیه های کنکور تاکید کرد: بنیاد شهید و امور ایثارگران نظرات ایثارگران در فرایند بررسی این لایحه در دولت و مجلس حمایت خواهد کرد.

حمایت بنیاد شهید و امور ایثارگران از سهمیه ایثارگران در کنکور

معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران با اشاره به ضروت استفاده از نظرات کارشناسی بنیاد در مورد سهمیه های کنکور تاکید کرد: بنیاد شهید و امور ایثارگران نظرات ایثارگران در فرایند بررسی این لایحه در دولت و مجلس حمایت خواهد کرد.

به گزارش نوید شاهد از �ایثار�، حجت الاسلام محمد حسن کاویانی راد با اشاره به ایجاد برخی محدودیت ها برای ایثارگران در پیش نویس لایحه ساماندهی سهمیه ها گفت: با توجه به اینکه در خصوص سهمیه ایثارگران در این پیش نویس تغییراتی داده شده، انتظار می رفت سازمان سنجش پیش از تهیه این پیش نویس و رسانه ای کردن آن از دیدگاه های کارشناسی بنیاد شهید و امور ایثارگران به عنوان متولی امر ایثارگران استفاده کند.

معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران افزود: این طرح باید فرایند بررسی را در کمیسیون های دولت و مجلس شورای اسلامی طی کند و در این مراحل فرصت کافی برای بنیاد وجود دارد تا نظرات کارشناسی خود را برای جلوگیری از تضییع حقوق ایثارگران ابزار کند. در مجموع اعتقاد داریم رسانه ای کردن این پیش نویس به شکل کنونی به مصلحت نبود و از سازمان سنجش تقاضا داریم برای رفع ابهامات جامعه ایثارگری از طریق رسانه ها اقدام کند.

حجت الاسلام کاویانی راد با تاکید بر اینکه بنیاد شهید و امور ایثارگران با کاهش سهمیه‌های ایثارگران مخالف است ادامه داد: بنیاد همواره با منطق و استدلال از ایثارگران به عنوان پشتوانه امنیت کشور حمایت کرده و در آینده نیز این حمایت ادامه دارد و نظرات خود را درباره پیش نویس مذکور به صورت مکتوب به وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری و سایر مراجع ذی ربط اعلام خواهد کرد.

وی در خصوص تهیه پیش نویس لایحه ساماندهی سهمیه‌ها از سوی سازمان سنجش و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: بنیاد شهید و امور ایثارگران با هر طرح و لایحه‌ای که همزمان عدالت آموزشی را در جامعه به ارمغان بیاورد، موجب تسهیل در ورود بیشتر استعدادهای برتر به دانشگاه‌ها شود و حق فردی را تضییع نکند موافق است.

معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد در انتها تاکید کرد: با توجه به اینکه تغییر در سهمیه‌ها در قالب پیش نویس لایحه مطرح شده و تا زمان تصویب در مجلس زمانی طولانی را طی خواهد کرد، ملاک عمل همچنان بند �الف� ماده 90 قانون برنامه ششم توسعه است. بر همین اساس به داوطلبان شاهد و ایثارگر توصیه می‌کنیم تا بدون توجه به این موارد همچنان با تلاش فراوان و تمرکز بر متون و کتاب‌های درسی بنیه علمی خود را تقویت کنند.
[ شنبه 30 آذر 1398 ] [ 01:00 ق.ظ ] [ رزمنده آزاده ] [ نظرات ]
جلسه ماهانه هیات آزادگان بهبهان روز پنچ شنبه 28 آذر ماه سال 1398 در  محل امام زاده امیر محمد علیه السلام در روستای خاییز و در دامنه سلسله کوه های زاگرس برگزار شد. در این جلسه صمیمی و دوستانه جمعی از آزادگان به تنگه خاییز ، محل سنگنوردی و کوهنوردی این منطقه رفتند. بعد از اقامه نماز ظهر یکی از اعضای شورای هیات آزادگان در خصوص آزمون سراسری دانشگاه های کشور،چگونگی ثبت نام و مسایل مربوط به آن را برای حاضران توضیح داد. و سپس به سوالات آزادگان در این مورد پاسخ داده شد. در انتها آزادگان نهار را میهمان تدارکات هیات بودند.

http://uupload.ir/files/7jul_img-20191219-wa0011.jpg

http://uupload.ir/files/ksl_img-20191219-wa0014.jpg

1l7w_img-20191219-wa0015.jpg

y0kj_img-20191219-wa0016.jpg


http://uupload.ir/files/xl6b_img-20191219-wa0012.jpg

http://uupload.ir/files/npvp_img-20191219-wa0010.jpg



[ جمعه 29 آذر 1398 ] [ 12:51 ق.ظ ] [ رزمنده آزاده ] [ نظرات ]
جمعی از آزادگان بهبهان شامگاه روز پنجشنبه به دیدار حاج حمزه رفیع از آزادگان و جانبازان سرافراز بهبهان رفتند. ایشان ماه گذشته به دلیل مشکلات قدیمی مجبور به عمل جراحی شده بودند.
حاج حمزه رفیع در عملیات خیبر اسفند سال 62 به اسارت دشمن درآمد و قریب به هفت سال از عمر خود را در موصل دو سپری نمود.
در این دیدارحاضران برای سلامتی ایشان و همه ایثارگران دعا نمودند.

asvf_img-20191213-wa0000.jpg

38jr_img-20191213-wa0001.jpg

7hi3_img-20191213-wa0002.jpg

vosf_img-20191213-wa0004.jpg

[ جمعه 22 آذر 1398 ] [ 12:58 ب.ظ ] [ رزمنده آزاده ] [ نظرات ]


http://uupload.ir/files/k4nt_%D8%A8%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%B3%D9%86%DB%8C_-_%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF.jpg

مرحوم سعید بابا سنی متولد 1344

تیپ بعثت

گردان رعد به فرماندهی شهید خیرالله جنت شعار

عملیات رمضان

اسارت 61/4/24   شهادت:77/9/25

خاطرات تو در دفترچه  یاداشت ذهنم و تقویم قلبم حک شده است. دلم را به اواج خروشان دریای ایثار و از خودگذشتگی می سپارم و لحظه های حضورت را در دلم پاکنویس می کنم ،شاید ردپای دوباره ات را همراه با خاطراتی بیاد ماندنی در جاده های خونی عشق و در حصارهای تاریک اسارت،در پشت آن پنجره ی کوچک آن گاه که معصومانه به حیاط خلوت اردوگاه می نگریستی و... ارج می نهم.

شهید باباسنی در اصل  اهل آبادان بود ،شرایط جنگی او و خانواده اش را به سردشت زیدون از توابع بهبهان آورده بود .اشغال سرزمینش توسط بیگانگان او را می آزرد. قبل از حضور در جبهه با بسیج همکاری می کرد و به محض اینکه به سنی رسید که مجوز ورود به میدان نبرد را داشت خود را برای این امر مقدس آماده کرد. تیر ماه سال 61 در اوج گرمای خوزستان به خرمشهر اعزام شدتا در نبردی سنگین علیه متجاوزان بعثی شرکت کند. عملیات رمضان 45 روز بعد از فتح بزرگ خرمشهر بود و اولین عملیات برون مرزی ما به حساب می آمد. عملیات با رمز مقدس یا صاحب الزمان ادرکنی آغاز شد و سعید به همراه همرزمانش بر قلب سیاه دشمن بعثی تاخت تا انتقام دوستان شهیدش را گرفته باشد و خاک میهن اسلامیش را از خطر دشمن بعثی در امان بدارد. عملیات رمضان به دلیل پاره ای مشکلات و ناهماهنگی ها به اهداف از پیش تعیین شده نرسید،سعید و دوستانش در میان دشمن و سیم های خاردار و میادین مین گرفتار شدند و با وجود رشادتها و از خود گذشتگی ها تسلیم سرنوشت شده و به اسارت درآمدند. اوو دوستانش اسیر شدند تا مملکتشان آزاد و سرافراز باشد و به دست دشمنان روبه صفت نیفتد. سعید بابا سنی و دوستانش مسیر سخت جبهه تا بصره را تحمل نمودند شکنجه ها و تحقیر های دشمن و گرمای تابستان و... در بصره وضعیت بسیار سختی حاکم بود ناله ی مجروحان و ضرب و شتم های دشمن ، تشنگی و گرسنگی و... این مسائل برای سعید که در آن زمان نوجوانی 17 ساله بود بسیار طاقت فرسا بود که شاید بزرگان نیز قادر به تحمل آن نبودند اما سعید در فرهنگی بزرگ شده بود که این سختی ها را با توجه به مصائب کربلا و سختی هایی که اسرای کربلا متحمل شدند مقایسه می کرد و آن را برای خود آسان می نمود.

شهید بابا سنی بعد از طی مراحل ابتدایی که همه ی اسرا آن را به اجبار باید پشت سر می گذاشتند و به حق از سخت ترین لحظات عمرشان به حساب می امد به اردوگاه 2 موصل(موصل بزرگ) منتقل شد. شرایط سخت زندگی همراه با شکنجه ها ی جسمی و روحی در این اردوگاه کافی بود تاهر انسان توانمندی را به سادگی از پای درارد. اما سربازان سلحشور خمینی کبیر چنان خود را به فرهنگ عاشورا متصل کرده بودند که هر سختی و ناهمواری را برای خویش آسان می ساختند.  سعید در اردوگاه موصل بزرگ تا زمان درگیری معروف و خونبار آذر 61اقامت داشت در این درگیری نیزاو همانند سایر همرزمانش به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت. آن روز غمبار در اردوگاه موصل بزرگ اتفاقی افتاد که تا مدت ها تاثیرات مخرب ان بر وجود سعید و دوستانش خود نمایی می کرد.

بعد از آن واقعه سعید به اردوگاه موصل چهار منتقل شد. در روز انتقال سربازان دشمن با قساوت تمام با اسرای رمضان برخورد کردند. شاهدان این ماجرا می گفتند :«عراقی طوری بچه ها را می زدند که تصور نمی شد بدانند طرف مقابل انسان است!!!!!!» سعید در اردوگاه موصل چهار ماند تا اسارت به پایان رسید. در همین اردوگاه بود که توفیق زیارت اباعبدالله الحسین به او دست داد. در راه کربلا با سربازی آشنا می شود. سرباز می پرسد :«از این که می خواهی به کربلا بروی چه احساسی داری؟ گفتم :باورم نمی شود اما خیلی خوشحالم. او پرسید: اسمت چیست ؟گفتم سعید. گفت اسم پدر من هم سعید است. گفتم اسم پدر تو چیست؟ گفت حسن. گفتم نام پدر من هم حسن است. سرباز عراقی عصبانی شد و فکر کرد که من اورا دست می اندازم اما من صادقانه گفتم که راست می گویم و قصد تمسخر ندارم.سرباز آرام شد و گفت:« اگر چیزی خواستی به خودم بگو» سعید پس از مدتی از او خرما می خواهد تا تبرک کند و برای بچه های دیگر در اردوگاه ببرد. سرباز برای او خرما می آورد و سعید بعدا خرمای تبرک شده را بیبن بچه ها تقسیم می کند.

آنچه برای من (نگارنده) بسیار جای تاسف داشت این بود که از هرکسی که در مورد سعید باباسنی پرسیدم چیز خاصی را در خاطر نداشت.!!!!! همه می گفتند :«جوان محجوب  کم حرفی بود...»

این جمله را از چند نفر شنیدم. کسانی که از اول اسارت و در اردوگاه یک و چهار همراه او بودند.برایم تعجب آور بود که در مورد سایر دوستان این همه مطلب وجود دارد چرا کسی در مورد سعید باباسنی چیزی به خاطر ندارد؟؟؟ ظاهرا سعید در اسارت هم همانند زمان آزادی بعد از اسارت بسیار آرام و محجوب بود . کمتر وارد بحث هایی می شد که بوی غیبت و تهمت را می داد. در مورد واقعه ی آذر سال 61 قصه های و خاطرات گوناگونی نقل شده اما در هیج حایی از این قصه ها کسی مشخصا از سعید سخن نمی گوید .فقط می دانند که در آن روز غمبار و سخت او نیز همانند سایر دوستانش به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت. آزاده آرام و محجوب ما در اسارت هم آرامش بخصوص داشت همانند دوران اندک آزادی اش.

سعید بعد از آزادی ازدواج کرد اما صاحب فرزندی نشد و خیلی زود دچار بیماری گشت . سردردهای شدید امانش را بریده بود اما همچنان آرام و استوار با دردها می جنگید. سرانجام در تاریخ  25 آذر ماه سال 1377بعد از تحمل درد و رنج فراوان ناشی از عوارض اسارت تسلیم امر الهی شد و به سوی یاران شهیدش شتافت.

                        روحش شاد و یادش گرامی باد



[ پنجشنبه 21 آذر 1398 ] [ 01:58 ق.ظ ] [ رزمنده آزاده ] [ نظرات ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

نویسندگان
آمار سایت
بازدیدهای امروز : نفر
بازدیدهای دیروز : نفر
كل بازدیدها : نفر
بازدید این ماه : نفر
بازدید ماه قبل : نفر
تعداد نویسندگان : عدد
كل مطالب : عدد
آخرین بروز رسانی :
امکانات وب
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات