339 - قبرپدر
ملا
روزی از قبرستان عبور میکرد. سگی را دید بر سر قبری میشاشد. با چماق خود ضربتی به
سگ زد. سگ به او حمله کرده به طرف او هجوم آورد. ملا ترسیده تعظیمی کرد و گفت:
بفرما دو باره بشاش مرا هم ببخش زیرا نمیدانستم که قبر پدرت است و برایش خیرات
میکنی
نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :