قــصـه هـای ( طــنـزِ ) شــیـر و عـسـل درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان آمار وبلاگ
جمعه 27 مهر 1397 :: نویسنده : صــادق امــیـن
346 - کلاه
ملا نصر الدین عمامه ملا کثیف بود. پیش روی در خانه سر برهنه ایستاده فکر میکرد که اگر خدا عمامه تمیزی برای او برساند بسیار مناسب خواهد بود. اتفاقا کناسی کلاه کهنه ای از نجاسات بیرون آورده بود در نزدیکی ملا به هوا انداخته و روی سر او پائین آمد. ملا کلاه را برداشته رو به جانب آسمان کرده گفت: خدایا این کلاهی را که برای من فرستادی خوب بود سر جبرئیلت میگذاشتی نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||