قــصـه هـای ( طــنـزِ ) شــیـر و عـسـل درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان آمار وبلاگ
جمعه 17 اسفند 1397 :: نویسنده : صــادق امــیـن
371 - ملانصر الدین و سلمانی ناشی
موهای سر ملا زیاد دراز شده بود. پیش سلمانی رفت تا سرش را بتراشد. ولی مرد سلمانی تازه کار بود و هر تیغی که به روی سر ملا می کشید یک قسمت از آنرا خونین می ساخت و بلافاصله تکه ای پنبه به روی زخم می گذاشت. سرانجام ملا که در آینه خود را می دید، متوجه شد نیمی از سرش پر از پنبه شده. ملا عصبانی شد و گفت: استاد سلمانی دیگر لازم نیست بقیه سرم را بتراشی بگذار بروم نیمی را تو پنبه کاشتی، نیم دیگر را خودم می خواهم کتان بکارم. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||