قــصـه هـای ( طــنـزِ ) شــیـر و عـسـل درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان آمار وبلاگ
جمعه 30 فروردین 1398 :: نویسنده : صــادق امــیـن
375 - ملانصرالدین و طبیب یکروز ملانصرالدین مریض شده بود. زنش رفت طبیبی را که تازه از فرنگ آمده بود و اصلا زبان محلی ایشان را نمی دانست به بالین وی آورد. طبیب فقط دو کلمه ماشاالله و انشاالله را یاد گرفته بود. ملا از او پرسید: دکتر صاحب آیا مرض من سخت است؟ طبیب گفت: ماشاالله..... ماشاالله. ملا دو باره سوال کرد: دکتر جان...آیا این مرض مرا خواهد کشت؟ داکتر جواب داد: انشاالله.....انشاالله نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||