دوشنبه 27 آبان 1398  12:37 ب.ظ

عاشق که باشی میگذرد...
کافی است دوست داشته باشی گذران زمان های با او بودن را...
آن وقت سختی هایش چنان می چسبد گویا در دامنه سفید پر برف کوهی که نفس ها در آن پیداست در استکان کمر باریکی چای می خوری آن هم با طعم هل.
کنارش بودن را دوست میدارم لبخند هایش را دوست تر ، غر که می زد اخم که میکرد گویا پتکی بر سرم میخورد اما جدیدا فهمیده ام آنقدر دوستش دارم که نمیتوانم اخم هایش را تحمل کنم سریع جوش می آورم باید همیشه بخندد.اما مگر می شود خندید دنیای پر ستم امروز را...


نظرات()   
   
دوشنبه 20 آبان 1398  01:29 ق.ظ

حرف های زیادی برای گفتن و در دل کردن هست اما گوش های کمی هستند که بشنوند و ملامت نکنند درد منده پناه به سخن برده را*** بسیار از کمبود دوست ملامت نکننده رنج می بریم


  • آخرین ویرایش:دوشنبه 20 آبان 1398
نظرات()   
   
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات