درخت چای
 
نویسندگان
نظر سنجی
خواننده ارجمند محتوای این تارنگار تا چه اندازه مورد رضایت شماست؟






وقتی خردسال و نوجوان بودم رسیدن محرم برایم خیلی دلچسب بود. ده روز محرم بهانه‌ای بود که درس و نیکمت غریب مدرسه را رها کنم و به خیابان‌ها بروم و با هم سن و سال‌های خود در کوچه و خیابان سیر کنم و به تماشای بزرگترها بایستم و آرزو کنم که هرچه زودتر بزرگ شوم. شمع روشن کردن، از این سو به آن سو دویدن و بازی کردن، سر از کوچه‌های تو در توی محله‌های قدیمی در آوردن و میانبر زدن‌ و به تماشای بزرگترها ایستادن و گاهی تقلید آنها را در می آوردن. ولی وقتی امروز دوباره به تماشا میایستم احساس می‌کنم همه چیز از تاب و تب خود افتاده و آن هیبت مردانه‌ای را که در گذشته داشت ندارد. شاید در نظر من که در کودکی آن‌ها را دیدیم و اکنون کمی قد کشیده‌ام به چشم نمی‌آید. حال که آن روزهای کودکی گذشته و تجربه خیلی از واقعیت‌ها را برایمان معنی داده خیلی هم آش دهن سوز و کارجانگدازی نیست. دیگر عزاداری  فقط در شکل‌های سنتی و آن هم در محله‌های قدیمی و در کنار دیوارهای کاه گلی برایم زیباست و عقل و احساس مرا تحریک می کند و اگرنه محرم بهانه‌ای شده است برای رنگ عوض کردن و تنوع بخشیدن به اصوات در جامعه و  شکلی جدید به خود گرفتن. خالی از فکر و اندیشه.
هنوز بال در نیاورده‌ام که پرواز کنم و در زیبایی هیبت خانوادۀ علی (ع) شعر بگویم ولی چه کنم که عشق جسارت می‌دهد.
  
بهتر بود در این زمانه نینوا مختصر شود 
                                              
                                            ده روز شور و طبل به جای خرد بی اثر شود

یک لحظه از درنگ به از صد سال در فغان
 
                                            یا رب شود که بنگریم اشک خدا معتبر شود


برچسب ها: حسین، بصیرت، عزاداری با سکوت، اشک خدا، محرم یک بهانه نیست،  
[ شنبه 2 آبان 1394 ] [ 11:32 ق.ظ ] [ ا.ش چراغ ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ


آیا آنکه به یک درختچه رحم نکند به یک انسان رحم می کند ...
در دوران کوتاه دانشگاه در هیمنۀ واقعیاتی قرار گرفتم که مرا به خویشتن نزدیک می کرد و پیوسته درس هایی از زندگی در کنار دانشجویان واقعی آموختم که هیچ مدرسی نتوانست به بنده بیاموزد. از سال 1386 که انجمن اسلامی دانشجویان در دانشگاه صنعتی شاهرود غیر رسمی اعلام شد و تدابیر چرخ دنده ای آن دوران خام و سوخته این نهضت ملی را در سراسر کشور شروع به خرد کردن نمود جمعی از رهروان این نهضت برای حفظ نام، یاد و رسالت انجمن اسلامی و تلاش های بی دریغ جوانان این آب و خاک که جز آزادی، استقلال، حرمت انسانی و صداقت فریادی بر نمی آوردند تصمیم گرفتند درختچه ای را نماد آزادی خواهی و ملیت اندیشی خود قرار داده و با آویختن چای کیسه ای بر شاخسار آن صدای اعتراض و موجودیت خود را به گوش همگان رسانیده و روح پاک و لطیف طبیعت را شاهدی بر صبر و تحمل خویش در برابر کالبد سیاه و زمخت استبداد و خودرایی قرار دهند.
اما در حالی که فکر می کردیم بعد از سالیان سال خزان و انتظار درخت چای به بار خواهد نشست نه تنها احیای مجدد انجمن اسلامی با دسیسه هایی مواجه شد بلکه به دست جفا پیشۀ تحجر و تعصب در تابستان سال 1393 در حالی که میدان خالی از حضور دانشجویان بود قطع گردید و چون همیشه ثابت کرد که نه تنها آزادی خواهی و مطالبه گری بلکه هرچه رنگ بوی تغییر و خلاقیت از خود ساطع کند تدبیری تبری پاسخ آن خواهد بود و دلیل آن فقط نفعی است که از راکد بودن آب دریا به ساکنان ساحل ریا می رسد.
و عجب حکایتی بود آن روز که در کنار تن بی سر این درخت قرار گرفتم و درحالی که دل و جانم به تماشای بند انگشتی از جسم بی جان آن دوخته شده بود دیدن یک چای کیسه ای کهنه و قدیمی که هنوز خود را به سختی بر روی آن نگاه می داشت و از چشم سطحی نگر جلادان زمان خود غافل مانده بود مرا شگفت زده کرد و آنی به اعماق وجودم متبادر گشت که پروردگارا، چه مقاومتی از یک تن بی سر می بینم.
بنابراین بر آن شدیم تا با راه اندازی تارنگاری رسالت آن درخت خوش مرام را شاخ و برگ بخشم و ثابت گردانم که با قطع درخت اندیشه قطع نمی شود، با قطع درخت همت ما سست نمی شود، با قطع درخت امید ما کم نمی شود بلکه مرام مذموم شما آشکار شده و هیچ حرفی را برای زدن باقی نمی گذارد و چنان انگیزه ای را در ما ایجاد می کند که اگر بانیان این عمل قبیح آن را درک می کردند پشت دست گاز می گرفتند و لب می گزیدند.
این تارنگار بر آمده از خاک کویی است که درخت چای از آن روییده و نظرات شما سرور دانا به سان آن چای های کیسه ای است که بر آن درخت آویز می کنید و امروز هر چه در آن می نگاریم و از دیده می گذرانیم میوۀ شیرین و خوش عطر درخت چای است.
آری این مسلک ناجوانمردان و استبدادنصبان است که حتی یک درخت آزادی خواه را تحمل نمی کنند چه برسد به یک جوان آزادی خواه ...
به یاد درخت چای
اگر تبر بزنند به شاخ و برم نمی شکنم
وگر شکنم ز شاخ و تنم قلم قلم فکنم
بنگارم از تن و جان جان فدای آزادی
بنثارم از بر و سر خون فدای آزادی
ا.ش.چراغ
آ.ز.خ

آمار سایت
بازدیدهای امروز : نفر
بازدیدهای دیروز : نفر
كل بازدیدها : نفر
بازدید این ماه : نفر
بازدید ماه قبل : نفر
تعداد نویسندگان : عدد
كل مطالب : عدد
آخرین بروز رسانی :
امکانات وب
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات