خوب...دو روزه پیش تولد مهتاب بود که نتونستم تبریک بگم چون تو سفر بودیمو اینا...
به هر حال ببخشید درازکم:"|
"وقتی تو آسمون نورانی میشی قلب منم نورانی میشه:)"
سلام مهتابم،درازکم،چانی من:)))
خوب...دلم برات تنگ شده.هر چند خیلی کم میایی و سرت خیلی شلوغه!
ولی میدونم که تو به یاد هستی!
میخواستم زودتر بگم اما خوب،نشد که بگم.چون تو سفر بودم.
یادته چقدر شب زنده داری میکردیم و همش رول بازی میکردیمXD
راستش...خیلی دلم واسه رول بازیامون تنگ شده.دلم برای حرف زدنات تنگ شده.
دلم برای همچیمون تنگ شده:")
تولدت مبارک عشق من،مهتاب من:)
ایشالله یه میلیون سال زنده باشی!برات آرزوی موفقیت تو کنکور نود و نه دارم:)
من فقط منتظر برگشتنتم...
دوست دارم خیلی خیلی زیاد!
عروسکت،سحری جان:)
[ دوشنبه 4 شهریور 1398 ] [ 06:42 ب.ظ ] [
S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [
نظرات () ]