آدمهای خوب برای شما خوشبختی می آورند،
بدها شما را با تجربه میکنند،
درحالی که بدترین ها درس عبرت میشوند و
بهترین ها خاطره
مصرف روزانه آب هویج به مدت دو هفته در بیماران سرطانی، موجب بهبودی نسبی میشود. با ادامه مصرف پس از 8 هفته سرطان در حال رشد متوقف شده و تومورها شروع به کوچک شدن میکنند، پس از 4 ماه مصرف آب هویج، تمام گرههای لنفاوی در ریهها طبیعی شده و 8 ماه بعد سرطان به کلی از بین میرود.
به اثبات رسیده است که آنتی اکسیدان موجود در هویج خواص ضد سرطان دارند. پس از مصرف آب هویج، سطح خونی کاروتنوئیدها در نجات یافتگان از سرطان پستان افزایش یافته است. بنابراین محققان بر این باورند که افزایش سطوح خونی کاروتینوئید به عنوان یک ضد سرطان عمل میکند.
منبع: ایسنا
طبقه بندی: پزشکی،
برچسب ها: سرطان،
دانشجو یعنی این
پیشه ام گپ زدن است
گاه گاهی هم می نویسم تکلیف
می سپارم به شما
تا به یک نمره ناقابل بیست که در آن زندانیست
دلتان زنده شود
چه خیالی، چه خیالی
خوب می دانم گپ زدن بیهودست
دانشم کم عمق است
غر زدن بیهودست.
اهل دانشگاهم
قبله ام آموزش
جانمازم جزوه
مُهرم میز
عشق از پنجره ها می گیرم
همه ذرات وجودم متبلور شده است.
درسهایم را وقتی می خوانم
که خروس می کشد خمیازه
مرغ و ماهی خوابند.
اوستاد از من پرسید
چند نمره می خواهی از من؟
من از او پرسیدم
دل خوش سیری چند؟
ادامه مطلب
طبقه بندی: طنز،
برچسب ها: دانشگاه،
مشروط چشمانت منم
روزت مبارک نازنین !
در کوچه درس رهگذاریم هنوز
وین راه دراز می سپاریم هنوز
از اول ثبت نام سال ها می گذرد
ما واحد پاس نکرده داریم هنوز!
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به مدرک یا جان ز تن درآید
صفایی ندارد ارسطو شدن
خوشا پر کشیدن پرستو شدن
تو که پر نداری پرستو شوی
بنشین درس بخون تا ارسطو شوی
روز دانشجو بر ارسطو های آینده ایران مبارک !
طبقه بندی: sms، تبریک،
برچسب ها: دانشگاه،
دست و صورت:مسواک به دست مییدویی سمت سرویس بهداشتی ،اوووواه چه صفی باید دنبال آخرین نفر بگردی.
صبحانه:1کره و پنیر 30 گرمی با یه عسل به ظرفیت 1 قاشق مربا خوری.کتری به دست میری آشپزخونه.چقد کتری.آخ جون یه جای خالی.لیوانای دیشبو میاری.صاحباش معلومه اگه کثیفه نگران نباشین.چند تا چایی میریزی به رنگ ... .گفتن نداره.بعد میشینی سرد بشه.ساعت 7:28 دقیقه.سرویس 7:30 میره.چای رو سر میکشی از حلق تا معدت میسوزه ومی فهمی باید قیدشو بزنی.
آسانسور:ظرفیت6 نفر ولی اندازه یه مینی بوس آدم توشه.
پیاده 6 طبقه رو با سرعت نور میری پایین.زورکی خودتو تو سرویس جا میکنی.
دانشگاه:استاد خوابمون میاد.هرکی حال داره جزوه مینویسه.استاد هی میگه که کوییز میگیره ولی کی خونده؟همه(الکی میگه)کوییز کنسل شد.کلاس اول بخیر گذشت.
بوفه:حسرت چای صبح تو دلته پس حتما چایی میخوری.اگه مایه دار باشی یه های بای هم باهاش میگیری.
کلاس دوم:ساعت 10 شروع شده ولی ازونجایی که منضبطی 10:15 میری سر کلاس.از ساعت 11:15 هم لفظ زیبای استاد خسته نباشید رو تقدیم میکنی.
ادامه مطلب
طبقه بندی: طنز،
برچسب ها: دانشگاه،
نمیدانم چرا تنم میلرزد وقتی صبحت از تو میشود نه از ترس حضورت نیست ، از آروزی به تو رسیدن است ، از شاید ها و باید ها و از اینکه نمیدانم داشتنت رو عاشقانه اشک بریزم یا دوریت را …
شاید روزی تنم لرزید و دستانت را روی شانه هایم گذاشتی و گفتی زیر لب اشک شوق بریز من به کنارت آمده ام برای همیشه !
طبقه بندی: دلنوشته،
گفتم غمم فزون است ، گفتا ز من چه آید
گفتم كه نمره ام ده ، گفتا ز من نیاید
گفتم كه نمره دادن بسیار سهل آید
گفتا ز ما اساتید این كار كمتر آید
گفتم كرم نمایید من را كنید شما شاد
گفتا كه خوش خیالی كی وقت آن بیاید
گفتم كه نمره هفت بدبخت عالمم كرد
گفتا اگر برای آن هم زیادت آید
گفتم خوشا دهی كه دست شما دهد آن
گفتا تو كوشش كن كو وقت آن بر آید
گفتم دل رحیمت كی قصد رحم دارد
گفتا نگوی با كس تا وقت آن بر آید
گفتم زمان تحصیل دیدی كه چون سرآید
گفتا خموش جانم ازدست من چه آید
طبقه بندی: طنز،
برچسب ها: دانشگاه،
تـــولـــــدت مـــبـــارک خـــوش اومدی ستـــاره
اگــــر چـــــه از راه دور هــیـچ فا یـده ای نـداره
شمـــعا رو روشن کن و به جام دو تا روفــوت کــن
نمی شه پیشت باشـم فقـط بر ام ســـکـوت کــن
تـــو ایـــن روز طلایــــی نــگــو کـمی غـــم داری
تــــولــــد ســـال بـــعــد خـودم رو میـــــرســـونــم
هـــر چـی تـولــد باشــه دیگــه پیشــت می مونـم
ادامه مطلب
طبقه بندی: تبریک،
هیچ چیز جای خودش نیست!
زندگی ، آدم ها ، قلب ها، یا یکی بی دل است، یا دو دل!
یکی هم اینجا ...
بی تو ...
دل توی دلش نیست.
طبقه بندی: دلنوشته،
از هنگامی که خداوند مشغول خلق زن بود، شش روز میگذشت.
فرشتهای ظاهر شد و عرض کرد: “چرا این همه وقت صرف این یکی میفرمایید؟”
خداوند پاسخ داد: “دستور کار او را دیدهای؟
باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی باشند.
باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند.
باید دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جا دهد و وقتی از جایش بلند شد ناپدید شود.
بوسهای داشته باشد که بتواند همه دردها را، از زانوی خراشیده گرفته تا قلب شکسته، درمان کند.”
فرشته سعی کرد جلوی خدا را بگیرد.
“این همه کار برای یک روز خیلی زیاد است. باشد فردا تمامش بفرمایید.”
خداوند فرمود : “نمی شود!!، چیزی نمانده تا کار خلق این مخلوقی را که این همه به من نزدیک است، تمام کنم.
از این پس می تواند هنگام بیماری، خودش را درمان کند،
یک خانواده را با یک قرص نان سیر کند و یک بچه پنج سال را وادار کند دوش بگیرد.”
فرشته نزدیک شد و به زن دست زد.
“اما ای خداوند، او را خیلی نرم آفریدی.”
“بله نرم است، اما او را سخت هم آفریدهام.
تصورش را هم نمیتوانی بکنی که تا چه حد میتواند تحمل کند و زحمت بکشد.”
فرشته پرسید : “فکر هم میتواند بکند؟”
خداوند پاسخ داد : “نه تنها فکر میکند، بلکه قوه استدلال و مذاکره هم دارد.”
آن گاه فرشته متوجه چیزی شد و به گونه زن دست زد.
“ای وای، مثل اینکه این نمونه نشتی دارد! به شما گفتم که در این یکی زیادی مواد مصرف کردهاید!!”
خداوند مخالفت کرد : “آن که نشتی نیست، اشک است.”
فرشته پرسید : “اشک دیگر چیست؟”
خداوند گفت : “اشک وسیلهای است برای ابراز شادی، اندوه، درد، ناامیدی، تنهایی، سوگ و غرورش.”
فرشته متاثر شد: “شما نابغهاید ای خداوند، شما فکر همه چیز را کردهاید، چون زنها واقعا حیرت انگیزند.”
زنها قدرتی دارند که مردان را متحیر میکنند.
همواره بچهها را به دندان میکشند.
سختیها را بهتر تحمل میکنند.
بار زندگی را به دوش میکشند،
ولی شادی، عشق و لذت به فضای خانه میپراکنند.
وقتی خوشحالند گریه میکنند.
برای آنچه باور دارند میجنگند.
در مقابل بیعدالتی میایستند.
وقتی مطمئناند راه حل دیگری وجود دارد، نه را نمیپذیرند.
بدون قید و شرط دوست میدارند.
وقتی بچههایشان به موفقیتی دست پیدا میکنند گریه میکنند.
وقتی میبینند همه از پا افتادهاند، قوی و پابرجا میمانند.
آنها میرانند، میپرند، راه میروند، میدوند که نشانتان بدهند چه قدر برایشان مهم هستید.
قلب زن است که جهان را به چرخش در میآورد
زنها در هر اندازه و رنگ و شکلی موجودند و میدانند که بغل کردن و بوسیدن میتواند هر دل شکستهای را التیام بخشد.
کار زنها بیش از بچه به دنیا آوردن است،
آنها شادی و امید به ارمغان میآورند. آنها شفقت و فکر نو میبخشند
زنها چیزهای زیادی برای گفتن و برای بخشیدن دارند.
خداوند گفت: “این مخلوق عظیم فقط یک عیب دارد!”
فرشته پرسید: “چه عیبی؟”
خداوند گفت: “قدر خودش را نمی داند . . .”
طبقه بندی: مذهبی،
بیا
کنارم بمان
دیگر تجسم خوشبختی
خوشبختم نمیکند!
.: Weblog Themes By Pichak :.