بهارانه3 بی تو بودن را برای با تو بودن دوست دارم درباره وبلاگ عاشق ترین مرد،آدم بود که بهشت را به لبخند حوافروخت... ............................................. .خدایا آیا تا به حال به این موضوع فکر کردی که شاید... شیطان عاشق حوا بود که به آدم سجده نکرد مدیر وبلاگ :یه دوست خوب مطالب اخیر آرشیو وبلاگ نویسندگان ملا
نصرالدین هر روز در بازار گدایی میکرد و مردم با نیرنگی٬ حماقت او را دست
میانداختند. دو سکه به او نشان میدادند که یکی شان طلا بود و یکی از
نقره. اما ملا نصرالدین همیشه سکه نقره را انتخاب میکرد. این داستان در
تمام منطقه پخش شد. هر روز گروهی زن و مرد میآمدند ودو سکه به او نشان می
دادند و ملا نصرالدین همیشه سکه نقره را انتخاب میکرد. تا اینکه مرد
مهربانی از راه رسید و از اینکه ملا نصرالدین را آنطور دست . میانداختند٬ ناراحت شد. در گوشه میدان به سراغش رفت و گفت: هر وقت دو سکه
به تو نشان دادند٬ سکه طلا را بردار. اینطوری هم پول بیشتری گیرت میآید و
هم دیگر دستت نمیاندازند. ملا نصرالدین پاسخ داد: ظاهراً حق با شماست٬ اما
اگر سکه طلا را بردارم٬ دیگر مردم به من پول نمیدهند تا ثابت کنند که من
احمق تر از آنهایم. شما نمیدانید تا حالا با این کلک چقدر پول گیر
آوردهام.«اگر کاری که می کنی٬ هوشمندانه باشد٬ هیچ اشکالی ندارد که تو را احمق بدانند.» نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پیوند روزانه پیوندها صفحات جانبی
آمار وبلاگ
امکانات جانبی |